محمد واسعی*: اوکراین به دلیل اینکه یکی از حساسترین نقاط استراتژیک و حاصلخیز جهان است از نظر امنیتی و اقتصادی مورد توجه کشورهای غربی است. همجواری اوکراین و روسیه سبب شده غرب برای تقویت جبهه ضدروسی و تصاعد بحران در جغرافیای منازعه در کنار طمع ژئوپلیتیک، تضعیف راهبردی روسیه را در دستور کار قرار دهد.
دولت بوش پدر، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کسب مقام رهبری حمله به عراق در جریان تهاجم صدام به کویت را نشانه شکلگیری نظم نوین آمریکایی تلقی و تلاش کرد با اتخاذ سیاستهای نظامی این مرجعیت سیاسی را در عرصه بینالمللی به اثبات برساند اما در عین ناباوری در انتخابات ۱۹۹۲ شکست خورد. پس از ۸ سال حضور دموکراتها در راس قدرت، این بار بوش پسر در سال ۲۰۰۰ رئیسجمهور شد. چند ماه بعد در سپتامبر ۲۰۰۱ برجهای دوقلو منفجر شد و به همین بهانه سیاست تصدی مقام کلانتری نظام بینالملل ماموریت اول آمریکاییها شد و ارزش امنیتی واقعه ۱۱ سپتامبر فراتر از برخورد با مخالفان و منتقدان گردید و زمینهساز استقرار و پذیرش نظم نوین بینالمللی با محوریت آمریکا شد. در همین راستا چندین پروژه در دستور کار قرار گرفت. حمله به عراق و افغانستان، حضور موثر در آفریقا، دولتسازی و تضعیف روسیه، چین و ایران نمونههایی از تلاشهای اطلاعاتی و دیپلماتیک آمریکاییها در پروژه نظم نوین جهانی بود.
مسؤول پروژه انزوای بینالمللی روسیه خانمی به نام ویکتوریا نولاند است که مسؤول وقت اوراسیا و اروپای وزارت خارجه آمریکا بود. او سال ۲۰۰۴ با سفر به اوکراین در کییف در ملاقات با مخالفان یانوکوویچ به جفری پایت (سفیر آمریکا در اوکراین) دستور کودتا علیه دولت قانونی را صادر کرد. پیام آمریکاییها به جهان این بود که حتی اگر یک دولت از مسیر انتخابات قانونی به قدرت برسد چنانچه با منافع آمریکا در تضاد باشد به چالش کشیده و برکنار میشود.
سال ۲۰۰۴ غربیها و آمریکاییها که اوکراین را دالانی برای حمله به روسیه میخواستند با اجرای پروژه انقلاب رنگی و براندازی آرام با گام گذاشتن در مسیر انقلاب فرانسه، تغییر هویت اوکراینیها از روسی به اروپایی را دنبال کردند. سازمان سیا با مسلح کردن گروههای ناراضی، برانگیختن شورشهای خشونتآمیز، کودتا و جنگهای چریکی به صراحت تضعیف قوای امنیتی روسیه را دنبال میکرد. ویلیام برنز، رئیس فعلی سازمان سیا در آن مقطع تاریخی سفیر آمریکا در مسکو بود.
در مقابل پوتین که سقوط اتحاد جماهیر شوروی را بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیک قرن بیستم میداند به کمک دستگاه اطلاعاتی - امنیتی روسیه دریافته برای رسیدن به هژمون در قاره اروپا و توازن در غرب باید نگاه محوری به اوکراین داشته باشد. پوتین سال ۲۰۱۲ در نشست با سفیران و نمایندگان دائمی روسیه با بیان مختصات «روسیه نو» شم ژئوپلیتیک و اطلاعاتی رهبران مسکو را به رخ آمریکاییها کشید. ترجمه روسیه نو این است که ظرفیت ۱۵ میلیون روستبار در اوکراین مسیر بازگشت اوکراین به سرزمین مادری را سرعت میبخشد. این رفتار راهبردی روسیه برگ جدیدی به تقویم افول ایالات متحده اضافه کرد.
در ۴ دهه گذشته بخش عملیات و تحلیل اطلاعات سازمان سیا به دلیل ناتوانی پیشبینی پیروزی انقلاب اسلامی، فروپاشی شوروی و حمله عراق به کویت با انتقادهای زیادی روبهرو بوده است. این ناتوانیها به ۲ دلیل بوده است. نخست، عملیاتهای غیرمنطقی سازمان سیا و دوم ضعف دستگاه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا که ناشی از ساختار معیوب، مدیران افراطی و کارشناسان بیانگیزه است. آمریکاییها به دلیل زوال سیستم امنیتی و اطلاعاتی قدرت ابتکار و طراحی را از دست دادهاند. بیش از ۲ دهه پیش اندرو هورل در کتاب «ناامنی جهانی» به احتمال شکلگیری جنگ در حوزه بالکان اشاره میکند که برای آمریکا و غرب کمتر حاشیهای محسوب میشود و تاکید میکند جنگ در این حالت موضوعی برای دخالت بینالمللی محسوب میشود و کشورهای غربی نقش عملیاتی دیر و اندکی خواهند داشت، یعنی عملا آمریکا دیگر نه یک ابرقدرت، بلکه حتی از کسب عنوان «ابرقدرتی» عاجز است و در این سوی بازی روسیه با اجرای سیاست فعالانه سفارت دونتسک در مسکو را بهرغم مغایرت با عرف بینالملل افتتاح کرد تا تصمیم راسخ روسیه برای ایجاد ۲ جمهوری و حصول اطمینان از ایجاد خطی حائل میان شرق اوکراین و نقاط مرکزی و غربی این کشور با روسیه عملیاتی شود. آمریکاییها که از به کار بردن جنگ نیابتی با روسیه در اوکراین واهمه دارند بخوبی میدانند شکست اوکراین به معنای پایان رسمی دوران آمریکا و آغاز دوران نظم جدید جهانی است.
* کارشناس مسائل بینالملل