«هیچ چیزی سر جایش نیست حتی یک پروتئین و مکمل ورزشی نیست. هتل نبود، فیزیوتراپ که بچهها با آن راحت باشند نیست. این شرایط شرایطی نیست که بتوانیم با بزرگان والیبال دنیا مقابله کنیم. اگر مردم از ما انتظار دارند نتیجه بگیریم باید واقعیتها را بدانند. واقعیتها خیلی اسفبار است. هیچ کس به هیچکس اعتماد ندارد و راستش را نمیگوید. بچهها نزدیک ۵۷ روز مسابقه بودند، مردم خوشحال شدند اما هیچ ارزشی برای آنها قائل نشدند و امروز بابت لیگ جهانی ۱۸ میلیون پاداش دادند در صورتی که حقوق چند ماه یک کارگر زحمتکش که قابل احترام است، از این بیشتر است». این تنها بخشی از صحبتهای محمد موسوی در حاشیه آخرین تمرین تیم ملی والیبال قبل از اعزام به قهرمانی جهان است؛ صحبتهایی که از طرف میلاد عبادیپور کاپیتان تیم ملی هم تایید شد و حاکی از اوضاع بد تیم ملی والیبال است که رسانهای نشده بود و شاید کمتر کسی از این شرایط خبر داشت. انتقادات موسوی نگرانی درباره تیم ملی را بیشتر کرد. تیمی که مردم چشم به آن دارند و با حساسیت نتایج و اخبارش را پیگیری میکنند اما گویا درونش به اندازه نمایی که از بیرون دیده میشود منسجم و زیبا نیست.
هرچند شاید انتقاد موسوی در آستانه اعزام تیم ملی به مسابقات قهرمانی جهان حرفهای نبود اما سوال اینجاست: مسؤولان فدراسیون والیبال چرا امکانات لازم برای این تیم را فراهم نمیکنند؟ مشکل کجاست که بازیکنان باید از نداشتن پروتئین و پزشک حرف بزنند؟ تیمی که قرار است تا چند روز دیگر در میدان بزرگ قهرمانی جهان با تیمهای قدرتمند رقابت کند، باید تا این حد درگیر نیازهای اولیه باشد؟ در حالی که بازیکنان تیم ملی پولی دریافت نمیکنند، آیا پرداخت ۱۸ میلیون تومان پاداش برای عملکرد قابل قبول و دور از انتظار ملیپوشان جوان منصفانه است؟ اگر مربی خارجی هم هدایت تیم را برعهده داشت همین شرایط برای تیم ایجاد میشد؟ شرایط تیم ملی این شائبه را ایجاد کرد که امیر خوشخبر، سرپرست باتجربه تیم ملی در آستانه مسابقات حساس قهرمانی جهان هم به همین دلایل کنار رفته است. در حالی که خوشخبر تجربه زیادی دارد و از حساسیت مسابقات جهانی آگاه است اما او از سرپرستی تیم ملی کنار رفت و سرمربی تیم هم دلیل آن را نوع مدیریت متفاوت قلمداد کرد؛ موضوعی که هنوز خوشخبر درباره آن صحبت نکرده است. جدا از موضوعاتی که موسوی مطرح کرد، بحث قرارداد سرمربی ایرانی تیم ملی هم جای سوال دارد که چرا با مربیان خارجی قراردادهای سنگین و معتبر امضا میشود اما مربی ایرانی باید روزانه ۲۰۰ هزار تومان (!) دریافت کند؟ فدراسیون محل امرار معاش مربی را از راه باشگاه میداند و نه تیم ملی اما این توجیه از سوی بهروز عطایی قابل پذیرش نیست. هر چند او حرفی از تامین مالی خود نزد اما معتقد است باید با مربیان ایرانی هم قراردادهای درستی بسته شود. میتوان انتظار داشت وقتی سرمربی قرارداد درست و جایگاه مستحکمی نداشته باشد، نتواند با قاطعیت بیشتری خواهان شرایط بهتر برای تیم خود باشد. از طرفی بازیکنان تیم هم جوان شدهاند و شاید اگر موسوی شرایطشان را بازگو نمیکرد، چیزی به بیرون درز نمیکرد؛ شرایطی که امثال موسوی و معروف آن را برنمیتابند. فدراسیون والیبال در سال جاری برای تمام ردههای والیبال زنان و مردان اردو برگزار و آنها را به مسابقات اعزام کرد. همین موضوع هزینهها را افزایش میدهد و کار را سخت میکند اما نباید باعث شود تیم ملی بزرگسالان چنین اوضاع آشفتهای داشته باشد. اگر قرار بر جذب منابع مالی از طریق اسپانسر است باید تلاش فدراسیون در این زمینه بیشتر شود و اگر نیاز به بودجه بیشتر از سوی دستگاه ورزش است، فدراسیون باید مطالبهگری بیشتری در این زمینه داشته باشد.
والیبال ایران در روزهای اخیر درگیر حواشی عجیب و غیرمنتظرهای شده است.
این وضعیت عجیب و غیرمنتظره برای والیبال ایران از عصر پنجشنبه کلید خورد؛ جایی که اصحاب رسانه در آخرین تمرین تیم ملی والیبال ایران پیش از اعزام به لهستان حاضر شدند تا با بازیکنان و کادر فنی گفتوگویی ترتیب دهند.
بعد از مصاحبه با بهروز عطایی، نوبت به کاپیتان جدید تیم ملی یعنی سیدمحمد موسوی رسید. همه رسانهها منتظر بودند ستاره والیبال ایران از خوشحالی خود درباره بازگشت به تیم ملی و شرایط تیم برای مسابقات قهرمانی جهان بگوید اما موسوی در اقدامی غیرمنتظره اعلام کرد به دلیل شرایط موجود حاضر نیست به کار خود با تیم ملی ادامه دهد و در قهرمانی جهان حاضر نخواهد بود.
قابل پیشبینی بود که بعد از این مصاحبه شاهد واکنشهایی نسبت به سیدمحمد موسوی و حرفهایش باشیم. ابتدا دبیر فدراسیون والیبال یعنی میلاد تقوی واکنش نسبتا تندی نسبت به مصاحبه موسوی نشان داد و بعد هم نوبت به سرمربی تیم ملی رسید.
بهروز عطایی چند روز پیش در تماس تلفنی با یکی از برنامههای تلویزیونی گفت: «من فکر میکنم ایشان این حرفها را زمانی مطرح کرد که شاید الان موقعش نبود و تفکر بیشتری میطلبید. به هر حال ایشان شخصی این تصمیم را گرفت اما ایران از همه چیز و همه کس مهمتر است و اینکه همه باید در اختیار وطنمان باشیم، موضوع اول است. در این مملکت جوانانی بودهاند که به خاطر این کشور جانشان را دادهاند و حالا در برابر چنین چیزهایی ورزش خیلی هم مهم نیست. به هر حال این موضوع به پایان رسید و ما برای آینده راهکارهایی را پیشبینی میکنیم. چرخه والیبال متوقف نمیشود و امیدوارم با مدیریت جامعه والیبال، فدراسیون، مربیان و بازیکنان اتفاقات خوبی رقم بخورد و باعث خوشحالی مردم شود».
این طعنههای بهروز عطایی از سوی سیدمحمد موسوی بیجواب نماند و این ستاره والیبال ایران در پست اینستاگرامی اینگونه به آنها واکنش نشان داد: «زمانی که خودم را شناختم، هیچ هدفی بزرگتر از پوشیدن پیراهن تیم ملی و جنگیدن برای پرچم ایران نداشتم. روزهایی که ما والیبال را شروع کردیم، خبری از شهرت و پول در این ورزش نبود. فقط و فقط عشق به مردم و وطنم بود که شب و روز مثل سرباز میجنگیدم. ما همیشه سرباز وطن بودیم و هستیم و سعی کردیم آنچه در توان داریم برای خدمت به کشور بگذاریم اما هرگز اجازه ندادیم ما را با شهدا مقایسه کنند. ما کجا، شهدا کجا... شما کجا؟
ما خیلی خیلی کوچکتر از آن هستیم که با مقام شهید قیاس شویم. حرمت شهدا مقدستر از آن است که هر یک از ما به خود اجازه دهد تا آنان را مصادره به مطلوب کند و پشت این عزیزان پنهان شود».
این وضعیت عجیب یا حتی میتوانیم بگوییم قرمز در حالی برای والیبال ایران ایجاد شده که تیم ملی شنبه شب ایران را به مقصد لهستان ترک کرد تا در مسابقات جام واگنر شرکت کند و پس از آن جهت حضور در تورنمنت قهرمانی جهان راهی اسلوونی شود؛ حواشی غیرمنتظرهای که در مقطع کنونی نباید اتفاق میافتاد، چرا که تیم ملی حالا تمام تمرکز خود را باید فقط روی موفقیت در مسابقات قهرمانی جهان بگذارد.