printlogo


کد خبر: 251907تاریخ: 1401/5/25 00:00
افتتاحیه پرفروغ «دوزیست» نشان داد غیر کمدی‌ها هم می‌فروشند
زیست زیرآبی!

احمد‌رضا انصاری‌پور: سلطه فیلم‌های کمدی بر صدر جدول پرفروش‌های سینما، دیرزمانی بود ادامه داشت. 30 ماه پیش از این، «مطرب» با گذر از «متری شیش و نیم» به صدرنشینی 9 ماهه این فیلم پایان داد و از آن زمان، صدر جدول پربیننده‌ترین فیلم‌های سینمایی، در اختیار کمدی‌ها قرار داشت و این موضوع سبب شده بود عده‌ای از تغییر ذائقه سینمایی مردم به سمت و سوی کمدی سخن به میان آورند اما حالا یک فیلم اجتماعی با ورود به چرخه اکران، توانسته در عرض ۳ روز این معادله را به نفع خود تغییر دهد و اثبات کند اقبال یک فیلم، تنها بسته به ژانر آن نیست. 
به گزارش «وطن‌امروز»، با پایان دهه اول محرم، علاوه بر بازگشت فیلم‌های کمدی به جدول اکران سینماها، اکران ۲ فیلم دیگر نیز آغاز شده است. «دوزیست» برزو نیک‌نژاد یکی از این 2 فیلم است؛ فیلمی که در یک افتتاحیه پر و پیمان، در عرض ۳ روز، رکورد فروش همه فیلم‌هایی که روی پرده بود، اعم از کمدی و غیرکمدی را جابه‌جا کرد و 39 هزار بلیت فروخت تا به فروش یک میلیارد و 630 میلیون تومانی دست یابد و از «تی‌تی» پیشی بگیرد. 
تا قبل از «دوزیست»، ۲ سال و اندی بود در رقابت کمدی‌ها و غیرکمدی‌ها در میزان استقبال، همواره کمدی‌ها جایگاه «پربیننده‌ترین» را تصاحب می‌کردند و گوی رقابت را از غیرکمدی‌ها می‌ربودند. بعد از پایان صدرنشینی «متری شیش و نیم» در دی‌ماه 98 هیچ فیلم غیرکمدی‌ای نتوانسته بود «پربیننده‌ترین» باشد و کمدی‌ها بالاترین خانه جدول فروش را قرق کرده بودند. همین مساله، برخی استدلال‌های سطحی را در جامعه ایجاد کرده بود مبنی بر اینکه سلایق مخاطب به سمت کمدی گرایش پیدا کرده است. استدلال‌هایی که امروز، «دوزیست» همه آنها را نقض می‌کند. 
هر چند پیش از این هم فیلم درام «تی‌تی» با رسیدن به صدر جدول پرفروش‌ها، این سلطه بلندمدت کمدی‌ها را به نوعی پایان بخشیده بود اما با توجه به اینکه بخشی از زمان اکران «تی‌تی» به روزهایی بازمی‌گردد که فیلم‌های کمدی به دلیل تقارن با ایام عزاداری در غیبت به سر می‌بردند، باید این رکوردشکنی را به نام «دوزیست» ثبت کنیم.
«دوزیست» را باید یک فیلم تاریک بدانیم که در تلاش است بین ۳ کاراکتری که برای‌مان ترسیم کرده، یکی را پیروز نشان دهد. مجتبی که نقشش را پژمان جمشیدی بازی می‌کند، هر چند سعی دارد دوزیست قصه باشد و در بزنگاه‌هایی می‌کوشد ۲ رفیق دیگرش را دور بزند؛ مثلا به کیف مریم سرک بکشد تا چیزی بیابد تا اندکی از بار بدهی‌هایش بکاهد، یا در اواخر فیلم در خلوت با مریم که هنوز مدت عقد موقتش با عطا تمام نشده است، از علاقه‌مندی به وی سخن می‌گوید اما موفق به این کار نمی‌شود. عطا که بار اصلی قصه را بر دوش می‌کشد و در قامت جواد عزتی پا به فیلم گذاشته، کاراکتری دلسوز است که تلاش می‌کند سختی‌ها را به جان بخرد و اصطلاحا سنگ صبور اطرافیانش باشد اما او هم با همه این صفات مثبتش، کنش‌های غیرقابل پذیرشی مثل تندرفتاری با پدرش و طلبکاری از او بابت گذشته‌اش دارد اما حمید، همان شخصیتی است که نیک‌نژاد بارها در طول قصه درباره «دوزیست» بودنش به ما تقلب داد که گل‌درشت‌ترین آنها، دیالوگی است که قبل از رها کردن قورباغه در حوض، پشت سر پدر عطا گفت. 
فیلم «دوزیست» از زمان نخستین تلاش ناموفق برای سرقت گاوصندوق سیفی تا زمان وقوع موفقیت‌آمیز این اتفاق، مخاطب را با این ۳ کاراکتر سرگرم می‌کند و با توجه به اینکه هر یک از این ۳ رفیق، پتانسیل‌هایی برای تبدیل شدن به دوزیست قصه در وجودشان دارند، این سرگرمی برای مخاطب حاوی تعلیق و لذت‌بخش است. لیکن این قصه پرکشش و لذت‌بخش، در خدمت چه محتوایی است؟
شاید بتوان به این فیلم از حیث یک شروع جذاب که توانست خیلی خوب گره قصه را به مخاطب بشناساند، نمره قبولی داد. در طول داستان هم خرده قصه‌ها هنرمندانه به داستان اضافه می‌شوند و مخاطب را با دغدغه‌های فرعی جدیدی مثل سقط جنین مریم  روبه‌رو می‌کنند و این دغدغه‌ها تا پایان فیلم مخاطب را همراه نگه می‌دارند اما قهرمانی که در پایان داستان به ما معرفی می‌شود کیست؟ کسی که با نیرنگ و نفاق دوستان خودش را دور ‌زده و مرتکب سرقت شده و حالا با کمال آرامش، با دست پر و خیالی آسوده، همراه با مریم از زیر پل به سمت روشنایی و نور می‌رود تا زندگی مشترک خود را آغاز کنند. چنین فردی قهرمان قصه «دوزیست» است! وقاحت محتوا جایی به اوج می‌رسد که این قهرمان، به عنوان فردی معرفی می‌شود که برای به دست آوردن مدارک و سفته‌های آزاده، خود را به خطر انداخته و حالا خودش را در برابر تحویل آنها به آزاده مسؤول می‌داند! 
زمانی که فرم خوب در خدمت محتوایی باشد که به دنبال سیاه‌نمایی و ضدقهرمان‌سازی است، ارزش خود را از دست می‌دهد.
فیلم دوزیست -که ژانری اجتماعی دارد- با فروش خوبش نشان داد هنوز سلایق مختلف سینمایی زنده‌اند و ذائقه‌ها فقط به کمدی محدود نشده است. فیلمنامه و قصه جذاب و پرکشش، در هر ژانری می‌تواند مخاطب خودش را به سینما بکشاند اما ای‌کاش در بین همه این هیاهوها، چیستی محتوا گم نشود. 

Page Generated in 0/0054 sec