+ مهمون گفتوگوی امشب ما دکتر اشتاینخ پاختن چوختن، از مسؤولان ردهبالای گازی کشور هستن، و قراره درمورد زمستان سختی که پیشرو داریم، باهاشون صحبت کنیم. جناب دکتر قبل از هرچیزی بگید چی شد که به اینجا رسیدیم؟
- شما کلّاً خبرها رو چک نمیکنی؟ روسیه گاز نمیده. از کی گاز بگیریم سر سیاه زمستون؟
+ خب حالا برنامه شما چیه؟
- ما اومدیم بررسی کردیم دیدیم چهل سال پیش، ایران هم یه شرایط مشابهی رو تجربه کرده که میتونیم از اون تجربیات استفاده کنیم؛ منظورم زمان جنگ ایران و عراق هست.
+ منظورتون همون جنگیه که آلمان با سلاحهای شیمیاییاش کاملاً از صدّام حمایت میکرد؟
- بله همون؛ حالا لازم بود به این موضوع اشاره کنی؟
+ خواستم ببینم با انرژی همین سلاحهای شیمیایی نمیشه کاری کرد؟
- ببین میشه، ولی خیلی درد داره؛ مشکلی نداری؟
+ اجازه بدید همون راهحلهای خودتون رو بشنویم.
- ما از الآن افرادی رو فرستادیم ایران که از اساتید خبره فروش نفت که در گذشته بهشون میگفتن «نفتی»، فنون فروش نفت روی چرخدستی رو یاد بگیرن و در زمستون به مردم عزیز آلمان سوخترسانی کنن.
+ خب برای قطع آب گرم دوشهای استخر چه فکری کردید؟
- حالا فعلاً که تابستونه، از دوش آب سرد لذّت ببرید. تو زمستون هم که مگه بیمارید برید استخر؟ حالا ما به مسؤولان استخرها یکی یهدونه کتری بزرگ میدیم، باهاش آب جوش بیارن و بفروشن به مردم.
+ از اتاق فرمان اشاره میکنن که بسه دیگه؛ تا گفتوگوی بعدی خدانگهدار.