حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران:در دنیای امروز قدرت نظامی تعیینکننده روابط نیست و رقابتهای تسلیحاتی تبدیل به رقابتهای اقتصادی شده است
حسین کیامنش: در دنیای امروز، این قدرت نظامی و تسلیحاتی است که امنیت ملی هر کشور و ملتی را تضمین میکند. به گواهی تاریخ، هر زمان کشوری از لحاظ نظامی ضعیف بوده، مورد حمله و تجاوز استعمارگران قرار گرفته است. حمله آمریکا به عراق و افغانستان شاهد مثالهایی برای این موضوع است. همچنین حمله رژیم بعث عراق به ایران که از شهریورماه سال 59 آغاز شد و به مدت 8 سال طول کشید، مهر تأییدی است بر این نظریه که هر قدر یک کشور در تأمین امنیت خود ناتوان باشد، به همان میزان امکان تعرض بیگانگان به تمامیت ارضی آن کشور بالا خواهد بود. صدام در شرایطی به تحریک آمریکاییها حاضر شد به ایران حمله کند که کشور هر روز با بحرانهای ساخته و پرداخته ضدانقلاب دست و پنجه نرم میکرد و به ثبات کامل نرسیده بود. اساسا دلیلی که صدام را تحریک کرد تا با رویای براندازی جمهوری اسلامی و تصرف جنوب کشور به ایران حمله کند، ضعف نظامی کشور در آن ایام بود. با همه اینها اصلاحطلبان نه توجهی به تاریخ و گذشته دارند، نه قادر به درک و فهم شرایط حاکم بر دنیا هستند. به همین دلیل نیز اغلب تحلیلهایی که ارائه میدهند، فرسنگها عقبتر و دورتر از واقعیت است و بیشتر بوی خیالپردازی میدهد. نظریهپردازیهای دوم خردادیها در ارتباط با قدرت نظامی از جمله این تحلیلهای آبکی و غیرواقعی است. به گزارش «وطنامروز»، حسین مرعشی دبیرکل حزب اصلاحطلب کارگزاران سازندگی در سرمقاله شماره اول شهریورماه روزنامه سازندگی، در یادداشتی با عنوان «رقابت اقتصادی به جای رقابت تسلیحاتی» نوشت: در دنیای امروز قدرت نظامی تعیینکننده روابط نیست. مرعشی در یادداشت خود نوشت: «تصور اینکه ایران تبدیل به قدرت اتمی دنیا شود و این مساله در دست ایران باقی بماند اما سایر کشورهای منطقه و خاورمیانه در رقابت با ایران سطح دفاعی خود را تغییر ندهند و رقبای منطقهای نیز نظارهگر ما باشند، تصوری اشتباه است؛ چنین روندی تنها منجر به افزایش سطح رقابتهای تسلیحاتی در منطقه میشود و به هیچ وجه موازنه قوا را به نفع ایران تثبیت نمیکند». در ارتباط با اظهارات دبیرکل حزب کارگزاران، باید گفت جدای از اینکه جمهوری اسلامی ایران هیچ زمانی به دنبال دستیابی به سلاح اتمی و هستهای نبوده، این قدرت نظامی یک کشور است که روابطش با دیگر کشورهای دنیا را تعیین میکند. برخلاف ادعای مرعشی که پیشرفت قدرت نظامی ایران در منطقه پراهمیتی مثل خاورمیانه را عامل افزایش رقابت تسلیحاتی در منطقه میداند، قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران کشورهای منطقه بویژه حکومتهای حاشیه خلیجفارس را مجاب کرده تا کشورمان را به عنوان قدرت برتر منطقه بپذیرند و در صدد گسترش ارتباط و همکاری با ایران باشند. در همین رابطه میتوان به تلاش امارات و کویت برای ازسرگیری تعامل با ایران اشاره کرد که 7 سال قبل در همبستگی با عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را کاهش داده یا قطع کردند. روز گذشته شبکه خبری سیانان با اشاره به بازگشت سفرای کویت و امارات به تهران، نوشت: «زمانی که ایالات متحده دفاع از شرکای عرب خود را پس از حملات آرامکو انجام نداد، برای امارات عربی متحده، دفاع از امنیت خود بدون اتکا به دیگران بویژه ایالات متحده و تعامل با ایران ضروری شد». در بخش دیگری از سرمقاله روز گذشته روزنامه سازندگی آمده است: «بیش از 4 دهه است رقابتهای امنیتی و تسلیحاتی، تبدیل به رقابتهای اقتصادی شدهاند. اگر ۵۰ سال پیش، قدرت کلاهکهای هستهای شوروی، چین و آمریکا تعیینکننده بود، امروز قدرت اقتصادی این کشورها تعیینکننده جایگاه آنهاست. امروز تعداد کلاهکهای هستهای و تسلیحاتی نمیتواند در مقابل قدرت اقتصادی تعیینکننده باشد». این ادعای حسین مرعشی نیز قرابتی با واقعیت ندارد. آمریکا و برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه که اتفاقا از قدرتهای اقتصادی برتر دنیا هم هستند، در دنیای امروز، بیش از گذشته به دنبال افزایش قدرت نظامی و تسلیحاتی خود هستند. خردادماه امسال بود که مجلس آلمان موسوم به بوندس تاگ یک صندوق دفاع ویژه ۱۰۰ میلیارد یورویی (107.2 میلیارد دلاری) را برای تقویت ارتش این کشور از طریق افزایش بودجه دفاعی سالانه به میزان ۵۰ میلیارد یورو در ۲ سال تصویب کرد. هفته قبل نیز ایالات متحده اقدام به آزمایش یک موشک بالستیک قارهپیما کرد که بنا به گفته آمریکاییها، قابلیت حمل سلاح هستهای را دارد.
لزوم بهرهمندی از قدرت بالای نظامی برای بازدارندگی دشمنان از حمله، موضوعی است که زلنسکی، قهرمان قلابی اصلاحطلبان و روزنامه سازندگی نیز پس از حمله روسیه به اوکراین به آن اذعان کرد.
فروردینماه سال جاری ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در اظهاراتی با اشاره به حمله روسیه، اعلام کرد: «پشیمان هستیم که زرادخانه هستهای خود را واگذار کردیم».
در بخش دیگری از یادداشت مرعشی نیز میخوانیم: «اگر قرار بود در منطقه ما کشوری با قدرت نظامی، آقای منطقه شود، قاعدتا صدام برای این کار پیشقدم بود. صدام که احزاب متحدی مثل حزب بعث را در عراق تشکیل داده بود و ارتش منسجمی نیز داشت، با سیاستهای نظامیگری عراق را به خاک سیاه نشاند. بنابراین، این تصورات چندان با واقعیات تاریخی منطبق نیستند. تجربه نشان داد لزوما این سلاحها نمیتوانند در طولانیمدت تاثیری در تعیین جایگاه و تدوین قدرت برای کشورها داشته باشند». در ارتباط با این اظهارات مرعشی نیز باید به او یادآوری کرد که اگر امروز رژیم صهیونیستی، آمریکا یا هر کشور دیگری جرأت و توان حمله نظامی به ایران را ندارد، فقط و فقط به خاطر قدرت بازدارندگی ایران است.
مرعشی در حالی قدرت اقتصادی را در برابر قدرت نظامی قرار میدهد که به عنوان یک چهره سیاسی، با مفهومی به نام امنیت ملی آشنایی ندارد و نمیداند پیش از قدرت اقتصادی یا هر مقوله دیگری، این قدرت نظامی کشورهاست که ضمن تأمین امنیت، بازدارندگی ایجاد میکند. البته نباید به شخص حسین مرعشی خرده گرفت. اساسا جریان دوم خرداد فهمی از منافع و امنیت ملی ندارد. چنانکه پیش از این نیز در سال 95 مرحوم هاشمی جهت آمادهسازی اذهان جامعه برای مذاکره بر سر قدرت نظامی ایران، اظهار کرده بود: دنیای فردا دنیای گفتمانهاست نه موشکها.
هاشمیرفسنجانی دیماه 95 درگذشت اما تفکر بیگانه او با مفاهیمی مثل امنیت و منافع ملی، همچنان زنده است و به حیات ادامه میدهد.