سوییسم و ماندهام زمستان چه کنم
با آن همه برف و باد و باران چه کنم
شب میشود و نصیب من خاموشی ست
با تیرگی شام هراسان چه کنم
برقم برود تمام کارم لنگ است
با راه دراز و لنگلنگان چه کنم
در بانک خودم پول فراوان دارم
وقتی نشود بگیرم از آن چه کنم
انگشت همه به چشم من خواهد رفت
انگشت کند به چشمم ایران چه کنم
این من که بلوکه کردهام پولش را
حالا شدهام بیسر و سامان چه کنم؟!