خواب دیدم که رفتهام سوییس
توی شهری که تازه شد تاسیس
همه چیزش نشان میتولوژی
تا کمر غرق توی تکنولوژی
شهر نو بود و پر زجمعیت
بود هر چیز اِندِ کیفیت
کوچههاشان تمام کولردار
در خیابان رباتها در کار
زیر کاجی شبیه آباژور
صندلیهای نرم ماساژور
ناگهان برق رفت و شخصی گفت
با صدای مهیب و زشت و کلفت
سهم برق سهربع گشته تمام
به جهنم خوش آمدید سلام
گفتم این شرط آدمیت نیست
حالِ این شهر در زمستان چیست؟
صبح دیدم که گفت در اخبار
داده شد در سوییس این هشدار
نه فقط جیکجیک مستان کن
خواهشاً فکر این زمستان کن