شورش احتمالی مردم سوییس در زمستان، مسألهای نیست که توجه متفکران عالم را از باب ابعاد تخریب به خود جلب کند، بلکه آنان از باب نمایش بعد فرهنگ و تمدن به این موضوع مینگرند. در این نوشتار ۳ بعد از این ابعاد فرهنگی را برمیشماریم.
تلاش برای تجدد: تخریب همیشه برای از بین بردن نیست، گاهی برای بازکردن راهی به جهت پیشرفت است. شکستهشدن شیشه مغازهها در این شورشها راه را برای پیشرفت در ساخت شیشه ضدشکستن باز میکند.
فرهنگ همگانی: حضور قریببهاتفاق مردم در این رویداد میتواند همبستگی مردم را در مقابل قدرت حاکم و بلوغ قدرت حاکم را در مقابل آنان نشان دهد. مثلا رانندگان کامیون به انتخاب خودشان لاستیکهایشان را برای سوزاندن در اختیار مردم قرار میدهند.
نارسایی قوانین بشری: کشتهشدن در این اعتراضات احتمالی به دست نیروهای ضد شورش به این معنا نیست که این نیروها بدند، بلکه به این معناست که قوانین ساخت دست بشر همیشه و همهجا نارساست، ولو در سوییس.