حسامالدین برومند: در حالی که انگشتر عقیق به دست کرده بود، عکس او به عکس اول فلان روزنامه مدعی اصلاحطلبی نشست و این تیتر را به نقل از او انتخاب کردند: «خواستار لغو تحریمها هستیم»!
بله! سیاست در قاموس طرف غربی به گونهای است که «آلن ایر» سخنگوی وقت فارسیزبان وزارت خارجه آمریکا انگشتر عقیق به دست میکند و چهرهای مظلوم و نجیب به خود میگیرد و با نعل وارونه حتی از لغو تحریمها میگوید! البته ۹ سال از آن زمان میگذرد و تحریمهای وحشیانه غربیها که ملت ایران را نشانه رفته، نه تنها لغو نشد، بلکه صدها تحریم دیگر به آن افزوده شد.
سخن از پدرسوختگی، حیله، خدعه و نیرنگ دشمن نیست، چرا که از دشمن جز دشمنی در پوششهای مختلف و بهرهگیری از لطایفالحیل توقع نمیرود. اساسا سیاست، صورت و سیرت دارد. صورت آن بشدت جذاب و پرهیجان است و تلاش و تقلایی برای رسیدن به قدرت را نشان میدهد اما سیرت آن فریبنده و پرخطر و پرچالش و هزار چهره.
جریانهای سیاسی هم مشی و روش خود را دارند. در سودای سیاست بودن گاهی غلتیدن به سمت دشمن را در پی دارد و این آفت بزرگ سیاستورزی منهای دین و ایمان است.
عجیب است که جریانی مدعی در بزنگاههای حساس به نام مردم، نان خود را در تنور سیاست داغ کردهاند!
مدل سیاستورزی این جریان مدعی را همچنان باید کاوید و تأمل کرد و توجه داشت برای آینده چه سناریویی دارند و چه سازی کوک کردهاند.
گذشته به ما نشان میدهد اصول سیاستورزی آنها چند نقطه و محور اصلی دارد: ۱- آمریکا را فعال مایشاء میدانند و معتقدند همه چیز را باید با آن تراز کرد. تجربه تلخ برجام نمونه بارز این سیاستورزی است. اینجاست که دیپلماسی التماسی و انفعالی شکل میگیرد و حتی اقتصاد کشور را به گروگان میگیرند تا به اسم مذاکره و صلح، سازش و کرنش را کلید بزنند.
۲- سخن دشمن را حمل بر صحت میدانند مثل آنکه تیتر زدند «امضای کری تضمین است» ولی برای سخن خودی، حمل به صحت نمیکنند و ابایی هم ندارند حتی تصویری بسازند که همیشه توپ در زمین ایران باشد!
۳- حاشیهها را بر متن و فرع را بر اصل غلبه میدهند و وسط جنگ رسانهای و اقتصادی دشمن، از کنسرت و استادیوم رفتن زنان و... میگویند.
۴- اگر انتخابات را ببازند، رادیکالیسم سیاسی را پیشه میکنند و اردوکشی خیابانی راه میاندازند و نسخه آشوب را کنش سیاسی جا میزنند!
۵- برای فرار از پاسخگویی و سرپوش گذاشتن بر عملکرد ضعیف خود همواره این ترفند و سیاست را در پیش گرفتهاند که همزمان با به دست گرفتن قدرت، پز اپوزیسیونی میدهند و این انگاره را پمپاژ میکنند که نگذاشتند ما کارمان را انجام دهیم! گویی خروج وقیحانه ترامپ از برجام هم کار نظام بوده است!
۶- با مدل سیاستورزی مدعی اصلاحطلبی باید به خاطر به اصطلاح قرار گرفتن در مدار نظم اقتصادی جهانی، همه چیز را مذاکره کرد و اگر لازم بود «بدیم بره»! و با این وضعیت، چون روزگار، روزگار گفتوگو و مذاکره است و با کدخدا باید بست، دیگر چیزی از هستهای و موشکی و پهپادی، امروز وجود خارجی نداشت.
۷- سیاستورزی مدعی اصلاحطلبی و توسعه سیاسی و ژست اعتدالی با خط اشرافیت و خوی کاخنشینی همراه است. برای همین در این قاموس سیاستورزی، عجیب نیست فتوای سیاسی صادر کنند که «اگر در فرآیند سیاست تعدیل اقتصادی، طبقهای از جمعیت (اقشار مستضعف) زیر چرخدندههای توسعه له شوند، اشکال ندارد!»
و بالاخره باید گفت این مدل سیاستورزی نه تنها اشتباهات و انحرافاتش را اصلاح نکرده است، بلکه حتی با جریانهای التقاطی و رادیکالیست هم مرزبندی روشنی در بزنگاههای حساس نداشته است.
آینده این جریان همچنان مبهم، تاریک و در پرده اعوجاج قرار دارد. برای همین برخی عناصر و افراد این جریان دست به عملیات روانی زدهاند و این بازی را در پیش گرفتهاند که شبهات پرشماری را در فضای رسانهای و مجازی علیه ارزشها و محکمات خط امام و جمهوری اسلامی در حوزههای اجتماعی و سیاسی راه بیندازند!
حربه شبهه و تحریف را با برهان و دلیل و استدلال باید از آنها گرفت تا بار دیگر چهره بدون نقاب مدعیان برملا شود.