printlogo


کد خبر: 252931تاریخ: 1401/6/19 00:00
انگلیس در طول 70 سال سلطنت ملکه الیزابت دوم اقدامات جنایتکارانه متعددی، از رقم زدن کودتای 28 مرداد تا حمایت از صدام را علیه مردم ایران مرتکب شد
جنایت سلطنت

گروه سیاسی: در تاریخ دنیا نام انگلیس با استعمارگری، اشغالگری و حمله به استقلال دیگر ملت‌ها عجین شده است. از استعمار هندوستان تا حمله به عراق و افغانستان، جملگی بیانگر خوی استعماری انگلیسی‌ها در طول تاریخ است. البته مردم ایران نیز در طول 220 سال گذشته، بارها طعم سیاست‌های استعماری و ضدبشری آنگلوساکسون‌ها را چشیده‌اند. صفحه به صفحه کتاب تاریخ معاصر ایران پر است از اقدامات ضدایرانی انگلیس که گاه در حوزه سیاسی انجام شده و گاه نیز با هدف نسل‌کشی مردم ایران به وقوع پیوسته است. ایجاد قحطی عمدی و کشتار میلیونی مردم ایران در ایام جنگ اول جهانی، انحراف جنبش مشروطه از مسیر اصلی، کودتای سوم اسفندماه 1299 و روی کار آوردن رضاخان، کودتای 28 مرداد 1332 و همچنین جدایی بحرین از ایران، گوشه‌ای از این جنایت‌هاست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن‌ماه سال 57 هم این سیاست‌های ضدایرانی از سوی حکومت انگلیس بیش از پیش دنبال شده که تا به امروز نیز ادامه دارد. اما سهم ملکه الیزابت دوم که به تازگی پس از 70 سال سلطنت در 96 سالگی مرد، از اقدامات ضدایرانی انگلیس چقدر است؟‌
به گزارش «وطن‌امروز»، کودتای 28 مرداد 1332 که با همکاری آمریکا و انگلیس علیه استقلال و حق انتخاب مردم ایران انجام شد، در دومین سال سلطنت الیزابت دوم به وقوع پیوست. 
با ملی شدن صنعت نفت ایران، ‌انگلیسی‌ها سلطه انحصاری خود را بر نفت ایران از دست دادند. دولت انگلیس به منظور بازگرداندن وضعیت قبل از ملی شدن نفت، تصمیم گرفت از راه‌های مختلف مصدق را زیر فشار قرار دهد. انگلیس به منظور وادار کردن دولت ایران به قبول شرایط خود در مساله نفت، می‌کوشید از لحاظ اقتصادی و سیاسی بر دولت ایران فشار وارد کند. 
دولت انگلیس از همان ابتدای ملی شدن صنعت نفت ایران، اقدامات متعددی را برای تضعیف و کنار زدن دولت مصدق انجام داد. انگلیس تنها راه‌حل مساله نفت را که دیگر قرار نبود تحت اختیار او باشد، سرنگونی مصدق و جایگزین کردن دولتی دیگر که موافق سیاست‌های بریتانیا باشد، ‌دانست. 
اسناد جدیدی که وزارت خارجه آمریکا در سال 1396 از طبقه‌بندی خارج کرد، نشان می‌دهد دولت انگلیس به کرات از آمریکا خواسته بود به کودتا برای سرنگونی دولت محمد مصدق، نخست‌وزیر وقت ایران در سال 1332 بپیوندد. 
انگلیس ابتدا در قالب یک درخواست کتبی که 8 اکتبر 1952 مطرح شد، تقاضای حذف مصدق را مطرح کرد. یادداشت‌های وزارت خارجه آمریکا نشان می‌دهد مقام‌های انگلیسی و آمریکایی از مهرماه سال 1331 دست‌کم ۳ بار برای بحث درباره سرنگون کردن دولت مصدق دیدار کرده‌اند. کریستوفر استیل، دومین مقام عالی‌رتبه سفارت انگلیس در واشنگتن این ایده را با مقامات آمریکایی در میان گذاشته بود. 
 
* جدایی بحرین از ایران و نقش انگلیس
21 اردیبهشت‌ماه 1349 با رأی شورای امنیت سازمان ملل، استقلال بحرین به رسمیت شناخته شد و پس از کش‌وقوس‌های فراوان چندساله میان ایران و انگلیس بر سر این جزیره، این منطقه از ایران جدا شد. آنطور که تاریخ گواهی می‌دهد، حداقل تا دوران حکومت سلسله قاجار، بحرین جزئی جدایی‌ناپذیر از خاک ایران بود و «تا میانه دوران پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار نیز حاکمان محلی بحرین بر حاکمیت ایران بر بحرین اذعان داشتند و ایران در این جزیره راهبردی جنوب خلیج‌فارس، اعمال حاکمیت می‌کرد». اما در سال‌های پایانی پادشاهی ناصرالدین شاه، در پی کودتایی که عیسی‌بن‌علی با پشتیبانی انگلیسی‌ها انجام داد، حاکمیت این جزیره از اختیار متولی منصوب شده از طرف دولت ایران خارج شد و عملا یک حکومت وابسته به انگلیس، اعمال حاکمیت بر بحرین را به دست گرفت. 
16 دی‌ 1347 محمدرضا پهلوی که در سفر هند به سر می‌برد، طی یک مصاحبه مطبوعاتی با مجله بیلتز در دهلی‌نو، از حق حاکمیت ایران بر بحرین صرف‌نظر کرد. شاه در مصاحبه خود گفت: «این نخستین ‌بار است که من رسما درباره این مسأله سخن می‌گویم و دقیقا به سوالاتی در این زمینه پاسخ می‌دهم. این جزیره (بحرین) 150 سال پیش توسط انگلیس‌ها از وطن ما جدا شده و انگلیس‌ها یک امپراتوری با یک سیاست استعماری برپا کردند. باید اعتراف کنم ما از انگلیس‌ها نخواستیم یا به آنها نگفتیم خلیج‌فارس را تخلیه کنند. من می‌خواهم یک بار دیگر بیانی را که شخصا در این زمینه گفته‌ام، تکرار کنم و بگویم اگر انگلیس‌ها از در جلو خارج می‌شوند، نباید از در عقب وارد شوند و نیز نمی‌توانم بپذیرم جزیره‌ای که توسط انگلیس‌ها از کشور ما جدا شده، توسط ایشان ولی به حساب ما به کسانی دیگر داده شود. این اصلی است که ایران نمی‌تواند از آن صرف‌نظر کند. ایران از سوی دیگر پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته است که هرگز برای به دست آوردن اراضی و امتیازات ارضی، به ‌رغم تمایل مردم آن سامان، به زور متوسل نشود. من می‌خواهم بگویم اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، ما هرگز به زور متوسل نخواهیم شد، زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ما است که برای گرفتن این سرزمین خود، به زور متوسل شود. دوما گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند، چه فایده‌ای خواهد داشت؟ قبل از هر چیز، این عمل، اشغال محسوب می‌شود. سیاست و فلسفه ما این است که با اشغال و گرفتن سرزمین‌های دیگر از طریق زور مخالف باشیم. این روشن‌ترین چیزی است که من می‌توانم در این زمینه به شما بگویم. هر وسیله‌ای که تمایل مردم بحرین را مشخص کند و مقبولیت بین‌المللی کسب کند، راه و روش صحیحی است». بهمنی‌قاجار در جلد سوم «تمامیت ارضی ایران» می‌نویسد: «مرداد 1348 به نظر می‌رسید دیگر اختلافی میان ایران و انگلیس بر سر تعیین وضعیت آینده بحرین وجود نداشت. ایران به خواست انگلیس‌ها میانجی‌گری سازمان ملل را پذیرفته بود و باز به خواست انگلیس‌ها قبول کرد میانجی‌گری را به دبیرکل سازمان ملل متحد ارجاع دهد».
 
* پشتیبانی انگلیس‌ از صدام در جنگ تحمیلی
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اغلب کشورهای غربی که از حامیان رژیم پهلوی به شمار می‌رفتند و جمهوری اسلامی ایران را دشمن خود می‌دانستند، در صدد بودند به هر طریق ممکن انقلاب نوپای مردم ایران را در نطفه خفه کنند. از همین رو رژیم بعث عراق با حمایت و پشتیبانی کشورهای غربی از جمله انگلیس به ایران حمله کرد. پشتیبانی تسلیحاتی و همچنین آموزش‌های نظامی از جمله کمک‌هایی بود که حکومت انگلیس در زمان سلطنت الیزابت دوم برای نابودی جمهوری اسلامی در اختیار صدام گذاشت. بر اساس برآورد انجمن فناوری ابزارهای ماشینی انگلیس، فروش ابزارهای ماشینی این کشور به عراق از 2.9 میلیون دلار در ۱۹۸۷ میلادی به 5.31 میلیون دلار در سال ۱۹۸۸ میلادی افزایش یافت. برخی کارخانه‌های سازنده سلاح انگلیسی نیز در پی فروش سلاح به عراق سود قابل توجهی به دست آوردند به طوری که سال ۱۹۸۸ میلادی فروش این اقلام به نیم میلیارد دلار رسید. 
انگلیسی‌ها علاوه بر پشتیبانی تسلیحاتی، در موارد جاسوسی اطلاعات نیز کمک حال صدام بودند. آنها دفتر خرید ایران در خیابان ویکتوریای لندن را از طریق سازمان‌های اطلاعاتی کنترل کرده و اطلاعات آن را در اختیار عراق قرار می‌دادند. احداث شبکه پناهگاه‌های زیرزمینی، بخش دیگری از پشتیبانی‌های انگلیس از عراق بود که ژوئن ۱۹۸۲ با تصمیم صدام و مشارکت مهندسان انگلیسی آغاز شد. کالین گرافت، رئیس فدراسیون مشاوران و مقاطعه‌کاران پناهگاه‌های هسته‌ای انگلیس می‌گوید: «شرکت‌های انگلیسی طرح‌هایی ارائه کردند که به موجب آن برای ۴۸ هزار سرباز، پناهگاه امن ساخته شد. هر پناهگاه تونل پولادین داشت و می‌توانست تا ۱۲۰۰ نفر را در خود جای دهد. در هر پناهگاه پست‌های فرماندهی، محل بیماران، اتاق‌های ضدآلودگی، آشپزخانه، انبار غذاهای خشک، آب و قورخانه یعنی تمام ملزومات یک اقامت بلندمدت پیش‌بینی شده بود». حکومت انگلیس از در اختیار گذاشتن گلوله‌های حاوی گاز سمی به عراق نیز دریغ نکرد. در همین رابطه دیوید کرن، دیپلمات سابق آمریکا در بغداد می‌گوید: «دولت انگلیس تنها چند هفته بعد از آنکه عراق از سلاح شیمیایی در حلبچه استفاده کرد، با اعزام یک وزیر کابینه انگلیس به بغداد اعتبارات بازرگانی داده شده به دولت عراق را 2 برابر افزایش داد.» مجله تایمز مالی چاپ انگلیس نیز در همین باره می‌نویسد: «یک شرکت انگلیسی مقادیر زیادی گلوله‌های حاوی گازهای سمی چون هنسلین، ترونیات و نیز بمب‌های آتش‌زا (شبیه بمب‌هایی که آمریکا در ویتنام به‌کار برد) را به عراق صادر کرد». 
انگلیس یکی از کشورهای تامین‌کننده وسایل و مواد شیمیایی برای عراق بود تا علیه مردم ایران مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس تحقیقات به عمل آمده از سوی انجمن حمایت از قربانیان سلاح‌های شیمیایی و اسناد باقیمانده، شرکت مید اینترنشنال در برنامه تسلیحات دارای کاربرد دوگانه و شرکت‌ مهندسی تی‌ام‌جی در برنامه تسلیحات شیمیایی صدام شرکت داشتند. نام شرکت‌های انگلیسی که عراق را به تکنولوژی و سلاح‌های غیرمتعارف هسته‌ای، میکروبی و موشکی تجهیز کردند، در گزارش ۱۲۰۰ صفحه‌ای عراق که دسامبر ۲۰۰۲ به سازمان ملل ارائه شده بود، درج شده که البته شورای امنیت سازمان ملل در آن زمان ۸۰۰ صفحه از بخش‌هایی از نام مراکز تجاری غرب را که به برنامه تسلیحات کشتار جمعی عراق کمک‌ کرده بودند، سانسور کرد(!) رد پای انگلیس حتی در شلیک ارتش آمریکا به هواپیمای مسافری ایران نیز دیده می‌شود. با گذشت ۳۴ سال از جنایت ارتش آمریکا در شلیک موشک به هواپیمای مسافری ایرانی «پرواز ۶۵۵ ایران ایر» بر فراز خلیج‌فارس و شهادت تمام سرنشینان آن، هنوز ابعاد بیشتری از این کشتار افشا می‌شود. پرونده‌هایی که بتازگی از طبقه‌بندی محرمانه لندن خارج شده‌اند نشان می‌دهد دولت «مارگارت تاچر» نخست‌وزیر سابق انگلیس بلافاصله از این جنایت آمریکا حمایت کرده و حتی در پنهان‌کاری آن نیز همکاری داشته است. بر اساس این اسناد که بتازگی از حالت محرمانه خارج شده، ۱۲ سال پس از جنایت آمریکا، در تاریخ ۲ مارس ۲۰۰۰ «رابین کوک» وزیر وقت خارجه انگلیس با «کالین پاول» وزیر وقت خارجه ایالات متحده که میان سال‌های ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ به عنوان مشاور امنیت ملی «رونالد ریگان» خدمت کرده بود، ملاقات کرد و گفت آمریکا روی هیچ کشوری به اندازه انگلیس نمی‌تواند حساب باز کند. در این دیدار پاول از کوک به صراحت خواست از اطمینان خاطر دولت واشنگتن به‌خوبی مراقبت شود. وی بویژه یادآور شد پس از سرنگونی پرواز ۶۵۵ توسط آمریکا، «چارلز پاول» مشاور سیاست خارجی تاچر با مقام‌های آمریکایی تماس گرفته و درباره اینکه چه واکنشی به سرنگونی هواپیمای ایرانی نشان دهد، سوال پرسیده است. دولت بریتانیا هم در نهایت با وجود شهادت 300 غیرنظامی که اکثر آنها شهروند ایران بودند، حمایت فوری خود را از واشنگتن اعلام کرد. در هفته‌های پس از شلیک به هواپیمای ایرانی، تاچر سرسختانه در کنار ریگان ایستاد. وی در آن زمان در اظهاراتی گفته بود: شما نمی‌توانید از نیروی دریایی بخواهید برای حفاظت از کشتی‌ها در برابر حملات ایران وارد خلیج‌فارس شوند اما به آنها حق دفاع از خود ندهید. تاچر حتی در مکاتبه‌های خصوصی خود با رئیس‌جمهوری وقت آمریکا درباره پیامدهای مثبت این حمله گمانه‌زنی کرد و نوشت: به نظر می‌رسد این حادثه دست‌کم به مقام‌های ایران کمک تا به اجماعی داخی بر سر ضرورت پایان درگیری‌ها در جنگ خلیج‌فارس برسند.
 
* همراهی با آمریکا در تحریم مردم ایران
مردم ایران سال‌های سال است به جرم استقلال از بیگانگان تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار دارند. تحریم‌هایی که اعمال آنها از سوی آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد. در طول این مدت انگلیسی‌ها همواره در کنار ایالات متحده بوده و به نظاره سختی کشیدن مردم ایران ایستاده‌اند.
 
* جنگ رسانه ملکه علیه مردم
اگر در مردادماه 32 رادیو بی‌بی‌‌سی فارسی رمز کودتا علیه انتخاب مردم ایران را اعلام می‌کرد، امروز رسانه سلطنتی بی‌بی‌سی فارسی که مشخصا وابسته به ملکه و در خدمت سیاست‌های انگلیس است، علیه مردم ایران فعالیت می‌کند. این شبکه فارسی‌زبان از زمان تاسیس خود تا به امروز در مقاطع مختلف نشان داده است که هدفی جز ایجاد آشوب و حمله به روان مردم ایران ندارد. فعالیت این شبکه در روزهای فتنه 88 و همچنین غرض‌ورزی آن در پوشش اخبار مربوط به ایران بیانگر خباثت بخش فارسی رسانه ملکه تازه از دنیا رفته انگلیس است.

Page Generated in 0/0052 sec