printlogo


کد خبر: 252978تاریخ: 1401/6/20 00:00
سوگواری رسانه‌ها و فعالان اصلاح‌طلب در عزای الیزابت دوم
سیاه‌پوشان ملکه

گروه سیاسی: ملکه مرد. این جمله دوحرفی داغ‌ترین خبر رسانه‌های جهان در روزهای اخیر بوده است. پایان 7 دهه سلطنت الیزابت دوم بر انگلستان زمانی رقم خورد که اخبار پرسر و صدای ماه‌های اخیر نشان از تغییر آرایش قدرت در سطح بین‌المللی دارد. الیزابت دوم در نخستین سال‌های پس از جنگ دوم جهانی تاج سلطنت را بر سر خود گذاشت، جهان دوقطبی و رقابت‌های شوروی با آمریکا را مشاهده کرد، همان‌طور که فرو ریختن دیوار برلین، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ضعیف شدن اروپا در مناسبات جهانی، تاسیس اتحادیه اروپایی و خروج انگلیس از این اتحادیه در دوره سلطنت او رخ داد. او در لابه‌لای این مشاهداتش البته شاهد ده‌ها جنگ و کودتا هم بود که دولت تحت سلطنتش در اقصی نقاط جهان انجام داده بود. ملکه به پایان خط رسیده انگلیس شاهد تغییرات زیادی در جهان بود اما در 7 دهه سلطنتش یک چیز هیچ‌گاه تغییر نکرد و آن هم دلدادگی عجیب جریانات غربگرا به تمجید از سلطنت موروثی او بود؛ جریان‌هایی که در کشورهای مختلف پرچم دموکراسی را در دست دارند اما هنگام مواجهه با سلطنت انگلیسی، تمام تعابیر مرسوم را بی‌اعتبار کرده و مدح دربارپسندی از سلطنت او و خاندانش را به زبان می‌آورند. نیروهای غربگرا یا همان انگلوفیل‌های سابق البته به تمجید از سلطنت انگلستان هیچ‌گاه قانع نشده‌اند و هرگاه فرصت شده از استعمار انگلستان نیز تمجید و آن را توجیه کرده‌اند. 
در این فضا، مرگ نماد حکومت موروثی انگلستان بعد از 7 دهه سلطنت که خسارت‌ها و خباثت‌های زیادی علیه کشورمان داشت، با اعلان غیررسمی عزاداری در اردوگاه اصلاح‌طلبان و غربگرایان ایرانی همراه شد تا سخن به تمجید از سلطنت الیزابت دوم بپردازند. رسانه‌های اصلاح‌طلب و برخی چهره‌های شناخته‌شده این جریان مثل صادق زیباکلام از نخستین ساعات اعلام خبر مرگ ملکه انگلستان از هیچ سخنی در تمجید از وی و نتایج سلطنتش نگذشتند. ملکه‌ای که در شروع سلطنتش علیه دولت قانونی ایران کودتا و دولتش تا پایان دوره 70 ساله سلطنت از هر توطئه شومی علیه ایران حمایت و جانبداری می‌کرد تبدیل به نمادی از حکمرانی بشردوستانه شد. 
روزنامه «هم‌میهن» که تیتر مثبت «مشروطه ماندن» را برای مرگ الیزابت دوم انتخاب کرده بود، در یادداشتی با تمجید از الگوی سلطنتی ملکه سابق انگلستان، نوشت: «در این 70 سال به دلیل برخی ویژگی‌ها، ملکه الیزابت توانست نهادی بی‌طرف(!) در منازعات و در عین حال نهادی مفید برای کشورش باشد، شاید جانشین او بتواند این مسیر را ادامه دهد، شاید هم نتواند ولی آنچه برای ما به عنوان یک جامعه در حال گذار اهمیت دارد، یک نتیجه‌گیری به دو رویه کم و بیش یکسان برای نوگرایان و سنت‌گرایان است». 
این روزنامه اصلاح‌طلب در یادداشتی به قلم سردبیر خود نیز در موضعی تمجیدی درباره الیزابت دوم، نوشت: «پادشاهی مشروطه کاری دشوار است. اینکه فقط سلطنت کنی و نه حکومت، دشوارتر از آن است که در دربار و بازار و ارتش و هر نهاد سیاسی و اجتماعی دیگر که در قدرت موثرند و نفوذ دارند، باندی شکل‌ دهی و بر حیطه فعالیت دولت و نخست‌وزیر و احزاب و مطبوعات چنگ ‌اندازی». توصیف ملکه سابق انگلستان با چنین تعابیری پیش از هر چیز اقدامی برای سفیدشویی وی به عنوان نماد سلطنت دولتی است که در 7 دهه گذشته از هیچ خباثتی علیه قیام‌های آزادی‌‌خواهانه ملی دیگر ملل فروگذار نبوده است. همزبانی عجیب غربگرایان و درآمدن در جایگاه صاحب عزایی ملکه انگلستان بیش از هر چیز یادآور سیاست خارجی این جریان در سال‌های گذشته بود. ادراک مناسبات جهانی بر مبنای اولویت قائل شدن برای منافع غرب، باعث می‌شود از جنایت‌پیشه‌ترین دولت‌ها و رهبران‌شان سیمایی مثبت تصویر شود اما دولت‌های آزادی‌خواهی که مقابل نظم استعماری جهان ایستادگی می‌کنند با عناوین مختلف مورد اتهام قرار می‌گیرند.

Page Generated in 0/0066 sec