سعید شیخزاده در گفتوگو با «وطن امروز» از بایدها و نبایدهای تربیت مجری میگوید
احمدرضا انصاریپور: در اهمیت اجرای تلویزیونی همین بس که نخستین عنصری که از هر برنامه تلویزیونی در ذهن مخاطب باقی میماند، مجری آن است. در دهه اخیر، افول این حرفه تا جایی پیش رفت که برنامهسازان حتی در مواردی چهرهها را در قامت مجری به روی صحنه میآوردند تا به واسطه شهرت چهرهها این ضعف را بپوشانند؛ این راهکار در مواردی ناکام ماند و در برخی هم نتیجه داد اما به هر حال نمیتوان به عنوان یک راهحل اساسی و بلندمدت روی آن حساب کرد. شبکه امید هم با نظر به همین موضوع، مدتی است یک برنامه استعدادیابی در حوزه اجرا را کلید زده است.
به گزارش «وطن امروز»، استعدادیابی دیگر در تلویزیون ما چیز جدیدی نیست. در این سالها برنامههای مختلفی در حوزههای گوناگون مثل موسیقی، ورزش، هنر و... به استعدادیابی پرداختهاند. روند تولید چنین برنامههایی هنوز هم ادامهدار است و استعدادیابی ایدهای است که هم مخاطب از آن استقبال میکند و هم برنامهساز. شبکه امید اما در این حوزه، سراغ یک حرفه تازه رفته است؛ حرفه اجرای تلویزیونی. حرفهای که ضعف تلویزیون ما در آن طی دهه اخیر مشهود بوده و تلویزیون هم برای رفع آن راهحلهای مختلفی را امتحان کرده است. شبکه امید، بخشی از برنامه «باشگاه امید» خود را به یک بخش استعدادیابی اجرا به نام «مجری نو» اختصاص داده است تا این فرصت را در اختیار نوجوانان علاقهمند و مستعد به این حوزه قرار دهد تا مهارت و توانمندی خود را در اجرا محک بزنند.
در هر قسمت از «مجری نو» یکی از شرکتکنندگان در مقابل حسام نامآور مینشیند. حسام نامآور، بازیگری است که در هر یک از قسمتهای این برنامه در قامت یک شخصیت خاص روی آنتن میآید. یک مرتبه مشاور کنکور است، یک بار منتقد سینماست، یک بار فعال حوزه گردشگری است و... در هر قسمت یک شرکتکننده در مقابل این بازیگر که علیالظاهر میهمان برنامه است، مینشیند و در قالب یک برنامه گفتوگومحور، به اجرای برنامه زنده میپردازد. قاعدتا نامآور هم مثل یک میهمان آرام و بیدردسر عمل نمیکند بلکه چالشهایی را برای شرکتکننده ایجاد میکند تا ببیند او در اجرای خود چند مرده حلاج است. در آخر، اجرای او ارزیابی میشود و مورد داوری قرار میگیرد و هیات داوران و همچنین مردم به اجرایش رای میدهند.
به بهانه پخش این برنامه، سراغ سعید شیخزاده، بازیگر، دوبلور و مجری باسابقه تلویزیون رفتیم تا نظر وی را درباره تربیت مجریان از این طریق بپرسیم و فرصتها و تهدیدات «مجری نو» را مورد بررسی قرار دهیم. سعید شیخزاده ابتدا با اشاره به تنوع مدلهای اجرا در دنیا گفت: مجری برای صاحب سبک شدن در اجرا باید مدلهای مختلف اجرا در کشورهای مختلف را ببیند. متاسفانه این نگاه به حرفه اجرا در کشور ما نیست و آنچه روی صحنه اجرا میبینیم، مدل اجرای دهه 60 است. در دهه 60 مجریان ما یک سبک خاصی را در اجرایشان دنبال میکردند که آن سبک اجرا هنوز هم به قوت خود باقی است.
وی درباره مهارتهای لازم برای اجرا توضیح داد: اجرا مبانی و پایههای علمی خاص خودش را دارد که متاسفانه در کشور ما به آنها توجه نمیشود. یک مجری باید آموزش بازیگری دیده باشد، فن بیان و گویندگی بداند، زبان بدن بلد باشد و... بعد از همه اینها، تازه نوبت این میشود که آن مجری، مطالعه داشته باشد و خودش را در زمینههای مختلف علمی به روز نگه دارد تا بتواند در انتقال اطلاعات به مخاطب موفق عمل کند. در کشور ما متاسفانه این نگاه به تربیت مجریان وجود ندارد و مجریانی که داریم، بیش از آنکه به صورت علمی اجرا را آموخته باشند، تجربی این حرفه را آموختهاند.
مجری باسابقه تلویزیون افزود: وقتی تربیت مجری با این فرآیند پیش برود، علاقهمند به این عرصه بیش از پیش انگیزه میگیرد و حس میکند حرفهای که در آن پا گذاشته چقدر ریزهکاری دارد و مهم است. به خاطر همین اهمیت، من قبل از اجرای برنامههای مختلف، میروم و مدلهای مختلف اجرا در سراسر جهان را میبینم؛ مدلهای مختلف را کنار هم گذاشته و مقایسه میکنم و با توجه به فضای برنامهای که اجرای آن را پذیرفتهام، یک مدل اجرای مناسب را انتخاب میکنم. شیخزاده در پاسخ به اینکه آیا تربیت آکادمیک مجریان ضرورتی دارد یا خیر، گفت: خیلی خوب است اگر مرجعی باشد که به تربیت آکادمیک مجریان بپردازد اما متاسفانه چنین مرجعی نداریم. حتی زمان ما هم چنین مرجعی نبود و ما ناچار بودیم اجرا را به صورت تجربی فراگیریم. در حال حاضر البته برخی آموزشگاهها در این باره گامهایی برداشتهاند اما آموزشی که آنها میدهند هم ناظر به همان مدل دهه 60 است. دقیقا همان سبک اجرای تکراریای که سالها دیدهایم و همان جملات تکراری آموزش داده میشود و خبری از مدلهای روز اجرا نیست. این فضا در دنیا شکسته شده و ما هم اگر میخواهیم در عرصه اجرا پیشرفت داشته باشیم، باید این فضا را بشکنیم.
او سپس نظر خود را درباره استعدادیابیای که شبکه امید در بخش «مجری نو» سراغ آن رفته است، اینگونه مطرح کرد: فراهم آوردن فضا و موقعیت اجرا برای علاقهمندان ورود به این عرصه، بسیار خوب است و موجب میشود کودکان از نزدیک اجرای تلویزیونی را لمس کنند. نباید منکر اهمیت چنین اقداماتی شد اما اگر به همین موضوع بسنده شود که نوجوان اجرا کند و پس از آن یک یا چند نفر درباره اجرایش نظر بدهند، دچار سادهانگاری شدهایم. استعدادیابی نه تنها در زمینه اجرا بلکه در بسیاری زمینههای دیگر لازم و ضروری است اما برای اثربخشی، سازوکار خودش را دارد. تلنتهای بسیاری در سراسر دنیا بودهاند که استعدادهای بزرگی از بین آنها بیرون آمده است اما این استعدادها پس از کشف شدن، در معرض آموزش قرار داده شدهاند. سعید شیخزاده درباره مهمترین نقطه ضعف اجرای تلویزیونی در این سالها گفت: مهمترین ضعف اجرا در این سالها این بوده که ما در همان قالب «آقای مجری» و «خانم مجری» گیر افتادهایم و از آن خارج نشدهایم. جریان اجرای ما در این سالها اصولا در همان شمایل منظم و اتوکشیدهای که داشته باقی مانده البته خود من هم درون همین جریان اجرا قرار میگیرم و این موضوع ناظر به شخص بنده هم هست. برای خروج از این قالب و شمایل تکراری، مجری باید شیرینیهای خاص خود را داشته باشد و نباید در یک چارچوب منظم گیر بیفتد. مجریان ما باید واقعی باشند؛ فقط همین!
وی در پایان اشاره کرد: این خیلی خوب است که ما بفهمیم چه کسانی به اجرا علاقه دارند و چه کسانی در آن مستعدند اما نباید اسیر سادهانگاری شویم. پیشنهاد من به علاقهمندان این حوزه این است که با فراگرفتن بازیگری و فن بیان، با دید بازتر و پختهتری وارد این حرفه شوند.