مهدی خورسند*: اتحاد جماهیر شوروی در نتیجه انقلاب ۱۹۱۷ روسیه ایجاد شد که روسیه بخش بزرگتر آن را تشکیل میداد. این جغرافیای سیاسی، کشوری بود متشکل از روسیه و چندین جمهوری متحد که از زمان تاسیس در ۱۹۲۲ تا زمان انحلال در ۱۹۹۱ بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا را دربر میگرفت و پهناورترین کشور جهان شناخته میشد. پهناور بودن جغرافیایی سبب شد که مرکز برای حفظ حاکمیت خود بر پیرامون، راهبردهای مختلفی را در دستور کار قرار دهد که یکی از این راهبردها، مناقشه فریز شده (FROZEN CONFLICT) است. در روابط بینالملل، مناقشه فریز شده به وضعیتی اطلاق میشود که یک درگیری مسلحانه فعال به پایان رسیده اما هیچ پیمان صلح یا چارچوب سیاسی دیگری این درگیری را حل نکرده است، بنابراین از نظر قانونی درگیری میتواند هر لحظه دوباره شروع شود و محیط ناامن و بیثباتی را ایجاد کند. رهبران شوروی هم از طریق این حربه تلاش کردند با ایجاد مناقشات مرزی و جغرافیایی و جانشانی و جابهجایی گروههای قومی در دل سرزمین دیگر، زمینه مناقشات فریز شده را فراهم کنند تا هر زمان مناطق پیرامونی سودای استقلال از مسکو را داشتند، با فعال شدن این مناقشه، زمینه ورود و بزرگتری مرکز نسبت به پیرامون، اعمال شود. در همین راستا، موضوع سکنی گزیدن ارامنه در قرهباغ کوهستانی که در دل جغرافیای جمهوری آذربایجان بود، به یکی از دستاویزهای شوروی جهت کنترل رفتار باکو و ایروان بدل شد؛ تا جایی که شوروی هیچگاه برای حل قطعی این موضوع ورود جدی نداشت.
این راهبرد در دوران پساشوروی هم ادامه داشت. بویژه از ابتدای قرن بیست و یکم که روسیه با در پیش گرفتن راهبرد نواوراسیاگرایی در دوران پوتین، سودای احیای قدرت سابق و بزرگتری بر جمهوریهای استقلالیافته را دنبال میکرد، به راهبرد مناقشه فریز شده در غائلههایی چون قرهباغ و مناطق مشترک با اوکراین چون کریمه و دونباس نیاز داشت. اقدامات روسیه هم طوری شده که احیا و یا ختم این تنشها و مناقشات تقریبا با اراده مسکو صورت میگیرد. در همین راستا بود که وقتی رسانههای دولتی روسیه بارها نسبت به گرایش به غرب نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان هشدار دادند، با چراغ سبز نشان دادن سرگئی لاوروف در سال2020 به باکو و اعلام اینکه سرزمینهای اشغالی جمهوری آذربایجان باید به این کشور بازگردند، باکو بلافاصله زمینه جنگ قرهباغ2020 را با حمایت ترکیه تدارک دید و پیشروی زیادی داشت و اگر ورود مجدد روسیه نبود، شاید جنوب ارمنستان به اشغال جمهوری آذربایجان درمیآمد. روسها حتی در اعمال مفاد آتشبس بین باکو و ایروان نیز از راهبرد مناقشه فریز شده بهره برده و با تثبیت دالان لاچین برای ارمنستان، در بند نهم عملا به ایجاد یک کریدور یا دالان ترانزیتی برای دسترسی باکو به نخجوان اشاره کردند و تقریبا راه را برای ادامه مناقشه بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان باز گذاشتند. علاوه بر این، روسها حضور نیروهای نظامی خود در قالب ناظر روند آتشبس را برای 5 سال در منطقه درگیری که بسیار راهبردی نیز هست، تثبیت کردند. این منطقه، ضمن نزدیکی به ایران، محل انتقال انرژی جنوب خزر به سمت اروپا بوده و همچنین بر کریدورهای میانی شرق به غرب، اشراف کامل دارد.