سیدمحسن حسینی: رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه اگر چه از یک حزب کاملا اسلامگرا به مدارج سیاسی بالا در ترکیه دست یافت و او را به اشتباه فردی اسلامگرا و حامی مسلمانان میشناسند اما نگاهی به آنچه او طی یک دهه گذشته انجام داده، نشان میدهد سیاستهای اسلامگرایانه وی بیشتر مصرف داخلی داشته و در راستای جلب آرای ملت مسلمان ترکیه بوده است تا عمل به آرمان مسلمانان.
دولت ترکیه با پروپاگاندا و برنامههای تبلیغاتی خود در داخل ترکیه همواره تلاش میکند اردوغان را حامی مسلمانان ستمدیده و نماینده جهان اسلام معرفی کند اما عملکرد او طی یک دهه گذشته شکی باقی نمیگذارد که بگوییم راهبرد وی بویژه در سیاست خارجی در قبال کشورهای مسلمان نهتنها بویی از اسلامگرایی نبرده است بلکه خیانت به جهان اسلام و بیش از 1.5 میلیارد مسلمان است.
1- حزب عدالت و توسعه اردوغان با سیاست خارجی «تنش صفر» به قدرت رسید اما در ادامه با مداخله در کشورهای منطقه از تنش صفر به تنش صد درصدی رسید و مقدمات بحران اقتصادی بزرگ در این کشور را فراهم کرد. نقطه انفصال اردوغان از این سیاست و تقابل با جهان اسلام بحران سوریه بود؛ جایی که اردوغان به خاطر منافع ملی افراطی در راستای جهان تُرک و همچنین میل به توسعهطلبی، دوست و متحد قدیمی خود و یکی از حامیان محور مبارزه با استکبار را رها کرد و وارد بازی رژیم تروریست صهیونیستی، آمریکا و اعراب علیه «بشار اسد» شد. لشکرکشی ارتش ترکیه به سوریه و عراق و احداث پایگاه نظامی در آنها که نقض قوانین بینالمللی و نقض حاکمیت ملی بغداد و دمشق محسوب میشود، همگی صدمات جبرانناپذیری به صلح و ثبات منطقه و کشورهای اسلامی وارد کرده است.
2- دولت اردوغان در راستای سیاست خارجی نوعثمانیگری خود جدای از ابزارهای متعارف، حمایت از تروریسم را نیز در دستور کار قرار داد و از سال 2014 ترکیه را به پناهگاهی امن برای تروریستها تبدیل کرد تا از آن برای اهداف و مقاصد خود در غرب آسیا و حتی سیاستهای خود علیه اتحادیه اروپایی بهرهبرداری کند. گروههای تروریستی مثل تحریرالشام، النصره (وابسته به القاعده)، ارتش آزاد و داعش گروههایی هستند که روابط نزدیکی با اردوغان دارند و همین مساله مبارزه با تروریسم را در کشورهایی مثل عراق، سوریه، یمن و لیبی با مشکلات عدیدهای مواجه کرده و علاوه بر مصائبی که برای دولتهای منطقه به وجود آورده، هزینههای جانی و انسانی بسیار زیادی را به مردم مسلمان منطقه وارد کرده است.
3- در نهایت مخالفان داخلی علیه وی در جولای 2015 کودتایی را طراحی و اجرا کردند؛ کودتایی که اگر کمکها و حمایتهای ایران نبود، بساط حکومت اردوغان بر ترکیه را برچیده بود. با این حال سیاستهای اردوغان علیه ایران طی چند سال گذشته نشاندهنده نمکنشناسی و بیصفتی وی و فراموش کردن خدمات دوستان به او در روزهای سخت است. لغو پیاپی ۲ برنامه سفر وزیر خارجه ایران به ترکیه در یک برهه، لغو سفر اردوغان به ایران، نزدیک شدن به محمد بنسلمان عامل قتل فجیع جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول، سوءاستفاده از اهرم آب، تحریک جمهوری آذربایجان به دست درازی به کریدور زنگزور در مرز ارمنستان با ایران، باز کردن پای نجس رژیم مجعول صهیونیستی به قفقاز، سفر اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی به آنکارا و سفر وزیر خارجه این کشور به سرزمینهای اشغالی همگی نوعی دهنکجی به حمایتهای بیدریغ ایران از اردوغان برای بقا در قدرت است.
4- اما سیاهترین نقطه در پرونده ضداسلامی اردوغان، احیای روابط آنکارا با رژیم اشغالگر صهیونیستی به قیمت قربانی کردن آرمان فلسطین است.
روابط ترکیه با رژیم صهیونیستی از زمان حمله اسرائیل به کشتی مرمره در سال 2010 دچار تنش شد و سال 2018 به دنبال انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس به قطع روابط دیپلماتیک کشیده شده بود، با این حال طی ماههای اخیر به ابتکار طرف ترکیهای روابط میان ۲ طرف به عادیسازی و تبادل سفیر منجر شد. کارشناسان و ناظران سیاسی میگویند آبشخور دولت اردوغان برای عادیسازی روابط با تلآویو هم مثل بقیه اقدامات وی، سیاستهای نوعثمانیگری و توسعهطلبانه آنکارا و خیانت محض به جهان اسلام بویژه آرمان فلسطین است. همکاریهای اطلاعاتی میان 2 طرف علیه جمهوری اسلامی ایران بویژه در سوریه، همسویی مواضع رژیم صهیونیستی با ترکیه در مساله قرهباغ و حمایت 2 طرف از اوکراین در مقابل روسیه همگی محرکهای اردوغان برای نزدیک شدن به رژیم اشغالگر و در تضاد با منافع جهان اسلام است.
۵- در ارتباط با رژیم صهیونیستی، دولت اردوغان نهتنها در حال ذبح آرمان فلسطین است، بلکه با باز کردن پای منحوس این رژیم اشغالگر و تروریست در منطقه قفقاز و در خاک جمهوری باکو در حال مشروعیتبخشی به ماهیت این رژیم جعلی و مجوزی به ادامه سرکوبگریهای این رژیم در فلسطین اشغالی است. علاوه بر این، بسیاری از تحلیلگران، حضور صهیونیستها در جمهوری باکو را طرح تلآویو برای حضور در منطقه پیرامونی ایران برای ضربه به محور مقاومت میدانند. بنابراین حمایتهای گاه و بیگاه دولت ترکیه در حمایت از مردم فلسطین را باید یک سیاست ظاهری و در راستای سیاستهای فریبکارانه اردوغان در قبال مساله فلسطین قلمداد کرد.