printlogo


کد خبر: 253604تاریخ: 1401/7/9 00:00
تأملی بر بیانات رهبر انقلاب درباره استراتژی دشمن علیه انقلاب اسلامی و چرایی لزوم جهاد تبیین
دشمن می‌خواهد زنجیره تواصی به حق را قطع کند

«در دنیا یک جنگ عظیم و یک چالش بزرگ برپاست؛ جنگ توپ و تفنگ نیست اما جنگ اراده‌ها و عزم‌ها و سیاست‌ها و تدبیرهاست. ایران در کجای این جنگ است؟ ایران در جبهه‌ای از این جنگ در مرکز فرماندهی قرار دارد که افراد آن جبهه را ملت‌ها تشکیل می‌دهند... اتاق فرماندهی این طرف این جبهه، ایران است: ایران حزب‌اللهى پر از عزم و همت». (31/۲/1386) دشمن در عرصه‌های گوناگون درگیری با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی شکست خورده است: «ما در جنگ فرهنگی بر دشمن پیروز شدیم. در جنگ نظامی هم ما پیروز شدیم. در جنگ امنیتی- سیاسی هم ما پیروز شدیم. جنگ امنیتی- سیاسی‌شان سال ۸۸ و حوادث سال ۸۸ بود». (22/۵/1397) بنابراین جنگ را به عرصه و صحنه دیگری کشانده است: «امروز جنگ ما کجاست؟... آن جنگ، جنگ رسانه‌ای، جنگ فضاسازی عمومی، جنگ تبلیغاتی است؛ خیلی مهم است. بله! از قبل هم این وجود داشته، علیه ما تبلیغات همیشه زیاد بوده؛ امروز وضعیت، شدت بیشتری پیدا کرده است». (15/۶/1397) «امروز بیشترین تحرک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرکات امنیتی و اقتصادی، تحرکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانه‌ای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلط بشوند مبالغ هنگفت هزینه می‌کنند، کارهای بسیار انجام می‌دهند؛ فکرهای بسیاری  را در مجموعه‌های فکری برای این کار استخدام می‌کنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را - از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوء‌نیت قدرت‌های بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار عمومی یک ملت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملت هم طبعا طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت». (12/۵/1400)
 
* تحریف حقایق و تضعیف امید و اراده؛ هدف دشمن
در این صحنه «دشمن 2 هدف را در جنگ نرم دنبال می‌کند... یکی این است که این زنجیره تواصی به حق و به صبر را قطع کند؛ دوم اینکه حقایق را وارونه نشان دهد». (21/۱۲/1399) هدف گرفتن جریان تواصی در جامعه اسلامی به این دلیل است که اگر «مردم یکدیگر را تواصی کنند؛ این زنجیره تواصی و توصیه کردن به یکدیگر [برقرار باشد]... این، همه را نگه می‌دارد. اگر چنانچه تواصی به صبر و تواصی به حق و بصیرت در جامعه وجود داشته باشد، این جامعه به ‌آسانی دستخوش تحرکات دشمن نخواهد شد اما اگر چنانچه این جریان تواصی که زنجیره محافظت مؤمنان است، ‌قطع شود، قطعا خسارت خواهد رسید... این موجب می‌شود که انسان‌ها احساس تنهایی کنند، احساس نومیدی کنند و اراده‌ها ضعیف شود، امیدها کمرنگ شود، جرأت اقدام از دست برود. وقتی تواصی نبود، این اتفاقات می‌افتد و طبعا وقتی اینجور شد، امیدها کم شد و جرأت‌ها کم شد و اراده‌ها ضعیف شد، قهراً هدف‌های عالی و متعالی بتدریج از دسترس دور می‌شود و کمرنگ می‌شود و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد و به دست فراموشی سپرده می‌شود». (21/۱۲/1399)
 
* جهاد تبیین
اما هدف‌گذاری و اقدام دوم دشمن ناظر به «تحریف حقایق» است: «کار دوم‌شان هم وارونه‌نمایی حقیقت است، دروغ‌گویی در باب حقیقت. اینقدر هم با جرأت و قاطعیت این دروغ را می‌گویند که هر کسی گوش کند، خیال می‌کند این راست می‌گوید. خیلی خونسرد و محکم و قاطع حقیقت را ۱۸۰ درجه وارونه نشان می‌دهند». (21/۱۲/1399) «تحریف حقایق، واژگون نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما؛ این هم یکی از کارهایی است که آنها انجام می‌دهند». (10/۵/1399) دشمن در این جنگ شناختی و تبلیغاتی به دنبال تضعیف روحیه و امید مردم است: «هدف از این تحریف... یکی، ضربه به روحیه مردم است». (10/۵/1399) «این مساله،‌ مساله مهمی است؛ بسیار مساله حساسی است؛ اینکه فضای تبلیغاتی کشور، فضایی باشد که مردم را یا دچار اضطراب کند، یا دچار یأس و ناامیدی کند، یا دچار بدبینی کند -نسبت به یکدیگر و نسبت به دستگاه‌ها- یا احساس بن‌بست به مردم بدهد». (15/۶/1397)
«یک کلید اصلی وجود دارد و آن امید دادن و اطمینان دادن به مردم است...کار باید این باشد که به مردم امید بدهید و اطمینان بدهید. اگر مردم ناامید شدند، اعتماد خودشان را از دست دادند، متزلزل شدند، شکست قطعی است. آن چیزی که جنگنده را، رزمنده را، در جبهه نگه می‌دارد، امید است. باید امید داشته باشد، بداند که می‌تواند به پیروزی برسد. این امید را باید زنده نگه داشت. عامل اصلی پیروزی، در صحنه بودن مردم است؛ عامل در صحنه بودن مردم، امید و اطمینان آنهاست. این امید را باید در مردم تقویت کرد». (25/۶/1389) در چنین شرایطی «همدیگر را باید وصیت کنیم، توصیه کنیم به صبر، به ایستادگی، به پیروی از حق؛ همدیگر را نگه داریم. «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض»؛ اولیا یعنی پیوسته‌ها؛ به همدیگر پیوستند. این وظیفه ماست». (25/۶/1389) اینجاست که مسؤولیت‌های مهمی پیش ‌روی جوانان و «افسران جنگ نرم» قرار می‌گیرد. در چنین چارچوبی، امیدآفرینی «نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد جوانان در گام دوم انقلاب» (22/۱۱/1397) است و البته این امید، «امید صادق و متکی به واقعیت‌های عینی است». (22/۱۱/1397)
امروز واقعیت‌های عینی ایران اسلامی در درون خود پیام امید و امیدواری را به همراه دارد، به شرط آنکه این واقعیت‌ها به شکل صادقانه و هنرمندانه به مردم منتقل شود: «واقعیت دیگر [این است که] کشور ما دارای ظرفیت‌های بسیاری است که کمتر کشوری در دنیا پیدا می‌شود که این همه ظرفیت داشته باشد؛ هم ظرفیت جغرافیایی، هم ظرفیت اقلیمی، هم ظرفیت نیروی انسانی، هم ظرفیت منابع زیرزمینی، هم ظرفیت امکانات روی زمین. ظرفیت‌های این کشور که برای اقتصاد کشور و پیشرفت کشور فوق‌العاده مهمند بسیار زیادند... ثالثا ظرفیت بالفعل کشور، شما جوان‌های مؤمن هستید؛ این تصویر واقعی است. جوان‌های مؤمن در کشور که هم توانایی دفاعی دارند، هم توانایی علمی دارند، هم توانایی در زمینه مسائل فرهنگی دارند، هم توانایی در زمینه مسائل اجتماعی دارند و در بسیاری از صحنه‌ها این توانایی‌ها بروز کرده است؛ این یک تصویر واقعی از این کشور است». (12/۷/۱397)
حقیقت ماجرا این است که «کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است. بله! حرف ضدانقلابی از دهان خارج می‌شود، مطالبی گفته می‌شود اما آنچه در واقع قضیه وجود دارد، عبارت است از اینکه کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمان‌های انقلابی و حقایق انقلابی حرکت می‌کند... کشور در حال پیشرفت است؛ ما در زمینه‌های گوناگون پیشرفت داریم؛ در زمینه علمی پیشرفت داریم، در زمینه صنعتی پیشرفت داریم، در زمینه عزت سیاسی پیشرفت داریم، در زمینه رشد فکری پیشرفت داریم، در زمینه‌های معنوی پیشرفت داریم... انسان واقعا حیرت می‌کند از این پیشرفت، از این حرکت رو به جلو. اینها را ما چرا نباید ملاحظه کنیم، چرا نباید ببینیم؟ اینها دیده شود، تحلیل شود و گفته شود». ‌(15/۶/۱397)

Page Generated in 0/0057 sec