روزهای پایانی آذرماه سال گذشته وزیر امور اقتصادی و دارایی جزئیات فرمان 10 بندیای را برای بورس تشریح کرد که در آن دولت قصد داشت با تعدیل قیمت خوراک پتروشیمی، کارخانههای فولادی و صنایع سیمانی به حمایت رانتی از بازار سرمایه بپردازد، همچنین دولت کاهش ۵ درصدی مالیات را نیز برای شرکتهای تولیدی در نظر گرفت تا هزینههای عملیاتی بسیاری از شرکتها کاهش و حاشیه سود خالص آنان افزایش یابد. از دیگر امتیازات دولت برای سهامداران و شرکتهای بورسی این بود که سهم دولت از معادن را افزایش نداد تا معدنیهایی که طی سالهای سال هیچ سرمایهگذاری در زیرساختهای خود نکردهاند، متضرر نشوند.
همچنین دولت برای اینکه اوراق بلای جان پول هوشمند بازار سرمایه نشود قرار شد تا انتشار اوراق دولتی را در زمانی قرار دهد تا جریان نقدینگی در حالت بهتری قرار گیرد. دولت برای حمایت از بانکها و مؤسسات مالی و حتی بسیاری از شرکتهای صادراتی بورس، نرخ تسعیر ارز را معادل ۹۰ درصد نرخ سامانه نیما قرار داد تا شرکتها بتوانند با تسعیر ارز سودهای جدیدی کسب کرده و وضعیت صورت مالی خود را بهبود بخشند. این ۱۰ بند در زمان اجرا توانست شوک خیلی خوبی به بازار وارد کند و بورس را در مرحله نوسان مثبت قرار دهد.
بازار سرمایه بعد از ابلاغ این فرمان شاهد نوسان مثبت قوی قرار گرفت و توانست ۴۰۰ هزار واحد رشد کند اما چند عامل باعث شد که بورس بعد از رسیدن به مقاومت یک میلیون و ۶۱۰ هزار واحدی دوباره به حالت ریزشی و نوسانی ادامه داده و در ۶ ماه اخیر بیش از ۳۰۰ هزار واحد ریزش کند.
* افزایش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی دنیا
بانکهای مرکزی اروپا و آمریکا برای در امان ماندن از تبعات اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین نرخ بهره را در ماههای اخیر افزایش دادند تا بتوانند تورم را کنترل کنند اما این افزایش نرخ بهره باعث ایجاد رکود در بازارهای جهانی بویژه کامودیتیها شده که این موضوع در کاهش فروش صادراتی برخی از شرکتهای بزرگ بورسی ایران تأثیرگذار بود و کاهش قیمتهای جهانی باعث نوسانی شدن صنایع فولادی و برخی دیگر از صنایع بزرگ در بورس ایران شد.
* افزایش فوقالعاده کرک اسپرد پالایشیها
اما جنگ روسیه و اوکراین باعث افزایش حاشیه سود پالایشیها یا همان کرک اسپرد شد. برخی از تحلیلگران این میزان را برای پالایشیها به اندازه ۴۰ دلار ارزیابی کردند که در گذشته رقمی بسیار کمتر از این بود. افزایش سودآوری شرکتهای پالایشی باعث شد بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاری حقیقی و حقوقی به سمت صنعت پالایشی بیایند اما بلاتکلیفی تحلیلگران در اقتصاد کلان باعث شد آنگونه که پیشبینی میشد شرکتهای پالایشی با اقبال سهامداران مواجه نشوند و تنها پالایشگاه نفت لاوان توانست اقبال خوبی از سهامداران را داشته باشد.
* گرانی محصولات غذایی در دنیا
گرانی محصولات غذایی در دنیا و برداشته شدن ارز ترجیحی بویژه در صنایع غذایی باعث شد این شرکتها با افزایش سودآوری و اقبال سهامداران مواجه شوند اما افزایش قیمت جهانی و افزایش قیمت داخلی بدین معنا نیست که تمام شرکتهای غذایی وضعیت خوبی خواهند داشت، زیرا در برخی از آنان هزینههای عملیاتی بیشتر از درآمدها افزایش یافته و حاشیه سود را کاهش داده است.
* بلاتکلیفی تحلیلگران اقتصاد کلان
یکی از عوامل اصلی ریزش بورس بعد از رشد ۴ ماهه یعنی تا انتهای اردیبهشت، بلاتکلیفی تحلیلگران در وضعیت اقتصاد کلان است، تحلیلگران اقتصادی که پولهای هوشمند را به بازار سرمایه هدایت میکنند در این مرحله دست به عصا حرکت کردند تا بتوانند ارزیابی درستی از استراتژی آینده دولت به دست آورند اما افزایش مستمر و آهسته و پیوسته نرخ بهره بینبانکی از اردیبهشتماه تا اواخر تیرماه سال جاری به اوج رسیده و از 20.36 به 21.31 رسید.
نرخ بهره بینبانکی تأثیر مستقیمی بر نرخ بهره اصلی بانکی دارد و هر چقدر نرخ بهره بانکی بالاتر رود پولهای هوشمند بیشتر برای ورود به سرمایهگذاری در بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت ترغیب میشوند، دغدغه فعالان بازار سرمایه باعث شد وزیر اقتصاد واکنش نشان داده و در جلسهای مشترک با رئیس سازمان بورس و رئیس بانک مرکزی اعلام کند که نرخ بهره بینبانکی کاهش خواهد یافت. نرخ بهره بینبانکی نیز از ابتدای مرداد تا اواخر شهریور کاهشی بود اما باز هم در اواخر شهریور سال جاری شاهد افزایش نرخ بهره بانکی و در آستانه قرار گرفتن آن در عدد 21 هستیم که باعث شده شاخص کل باز هم واکنش منفی نشان داده و ریزش بازار سرمایه ادامهدار باشد البته اساسا نرخ بهره بینبانکی بهانهای نزد فعالان بازار سرمایه و سازمان بورس است تا کمکاریهای خود را بر گردن دیگر دستگاهها بیندازند.
* شکسته شدن خط روند صعودی بورس
شاخص کل بورس در ۳۰ ماه گذشته یک خط روند صعودی ساخته و توانسته بود به این خط روند پایبند باشد، یعنی شاخص کل ۲ بار با حمایت این خط روند به بالا پرتاب شده و توانسته بود رشدهای خوبی را کسب کند، بار اول در بهار سال ۱۴۰۰ که با حمایت این خط روند تا نزدیکی ناحیه یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد رشد کرده بود و بار دوم نیز در زمستان سال ۱۴۰۰ توانسته بود با حمایت آن به یک میلیون و ۶۱۰ هزار واحد برسد. اما شکسته شدن این خط روند در معاملات هفته گذشته بازار سرمایه میتواند بازار را با نوسان یا رکود عمیقی مواجه کند، البته دولت میتواند باز هم با تغییر مؤلفههای کلان اقتصاد مانند نرخ بهره به کمک بازار سرمایه بیاید اما برخی از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند دولت در این روزها اولویت مدیریت و کنترل تورم را داشته و این استراتژی به دولت اجازه نمیدهد تا بتواند نرخ بهره را به پایین ۲۰ درصد برساند.
بسیاری از قیمت سهام در نقاط جذابی قرار دارند و بازار سرمایه مستعد رشد است اما باید دید مشوقهای دولت میتواند باز هم به کمک بازار سرمایه بیاید یا بازار درگیر رکود حداقل ۶ ماهه خواهد شد.