مهدی گرگانی: نتایج سیاستها و تصمیمات رهبران اتحادیه اروپایی در قبال مسائل مهم بینالمللی آرام آرام در حال پدیدار شدن است و کشورهای اروپایی تحت تاثیر این تصمیمات دستخوش ناآرامی و بحرانهای متعدد شدهاند.
حمایت بدون چون و چرای کشورهای اروپایی از سیاستهای آمریکا در قبال بحران اوکراین اکنون آنها را وارد باتلاقی کرده است که فرار از آن غیرممکن به نظر میرسد. بعد از اعتراضات پراکنده در برخی مناطق اروپا از جمله در دانمارک، اتریش، آلمان و... حالا فرانسه کانون اعتصابات و اعتراضات قرار گرفته است. در حالی که جریان صادرات گاز ارزان روسیه به اتحادیه اروپایی به دلیل جنگ اوکراین و ترکشهای ناشی از این بحران بسیار کم شده است، اعتصاب بخش انرژی در فرانسه، به بحران ناشی از کمبود گاز در این کشور دامن زده و بسیاری از رآکتورهای اتمی این کشور را نیز از کار انداخته است. در نبود گاز و انرژی اتمی برای تولید برق، اقتصاد این کشور در معرض فلج کامل قرار گرفته است. این در شرایطی است که میزان مصرف انرژی طی هفتههای آینده که به زمستان نزدیک میشویم روز به روز افزایش خواهد یافت.
1- جنگ اوکراین، بحرانی بود که واشنگتن برای منافع استراتژیک خود در دامان کشورهای اروپایی انداخت و بهرغم هشدارهای مکرر روسیه و بسیاری از کارشناسان، بروکسل با پیروی کورکورانه، خود را وارد یک جنگ تمامعیار با مسکو کرد. بسیاری از ناظران سیاسی، جنگ اوکراین را معدن طلای غولهای تسلیحاتی آمریکا میدانند. علاوه بر آن کاهش واردات نفت و گاز از روسیه توسط کشورهای اروپایی، باعث افزایش صادرات گاز «الانجی» از آمریکا به اروپا به قیمتی گزاف شده است. طی همین مدت از زمان شروع جنگ اوکراین، آمریکا تبدیل به بزرگترین صادرکننده گاز الانجی در جهان شده است. علاوه بر این، آمریکاییها با جنگ اوکراین موفق شدند اتحاد ناتو را که پیش از این تا مرز بحران پیش رفته بود دوباره مستحکم کنند و از سوی دیگر کشورهای اروپایی را از نظر امنیتی و همینطور انرژی وابسته کنند. انفجار خط لوله گاز «نورد استریم ۱»، در واقع ضربه نهایی واشنگتن به اروپا برای قطع امید از گاز روسیه بود.
آنچه اکنون در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی مشاهده میکنیم نتیجه دنبالهروی بدون پیششرط اروپا از سیاستهای واشنگتن است. میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که واشنگتن اوکراین و اروپا را قربانی منافع استراتژیک خود در نظام بینالملل کرده است.
2- اقتصاد فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی تحت تاثیر متغیرهای حاکم بر جنگ اوکراین وارد بحران شده است. در حالی که بسیاری از کشورهای غربی مساله تورم را برای دههها حلوفصل کرده بودند طی ماههای گذشته افزایش نرخ تورم در برخی کشورهای اروپایی رکورد چند دههای را شکسته است. به عنوان مثال بر اساس آمارهای یورواستات، نرخ تورم در فرانسه رکورد 37 ساله را شکسته و در آلمان از سال 1990 تاکنون بیسابقه است.
افزایش نرخ تورم که معلول افزایش قیمت انرژی، قیمت مواد اولیه مانند غلات، قیمت مواد معدنی و کودهای شیمیایی بعد از آغاز جنگ اوکراین است، اقتصادهای اروپایی را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است اما اعتصاب در بخشهای انرژی و کارگری که اکنون در فرانسه شاهد هستیم میتواند اقتصاد رو به بحران فرانسه را وارد یک رکود گستردهتر و عمیقتر کند. طبق گزارش رسانههای غربی، اعتصابات 20 درصد رآکتورهای اتمی فرانسه را عملا تعطیل کرده و 17 رآکتور دیگر نیز به دلیل نیاز به تعمیرات از مدار فعالیت خارج است. از سوی دیگر کاهش سطح آب رودخانهها در نتیجه خشکسالی تاثیر مضاعفی بر کاهش تولید برق در فرانسه گذاشته که میتواند عواقب سنگینی برای مردم و اقتصاد این کشور داشته باشد. طی روزهای گذشته تعطیلی بسیاری از نانواییها و قنادیها در فرانسه به دلیل کمبود گاز و در اعتراض به ۳ برابر شدن نرخ قبضهای برق مشکلات زیادی را برای شهروندان به وجود آورده است. صفهای طولانی در پمپ بنزینهای فرانسه از دیگر معضلاتی است که فرانسویها طی هفتههای گذشته با آن روبهرو بودهاند.
فرانسه یکی از ۳ کشور تروئیکای اروپا و در کنار آلمان موتور محرک اقتصادی اتحادیه اروپایی است. کاهش تولید برق عملا فعالیتهای صنعتی و تجاری فرانسه را مختل میکند و به دلیل درهم تنیدگی اقتصادهای اروپایی، بر کل پیکره اقتصاد اتحادیه اروپایی اثرات منفی خواهد داشت.
3- تضعیف و حتی احتمال فروپاشی اتحادیه اروپایی و ناتو میتواند یکی دیگر از عواقب اعتراضات و اعتصابات گسترده کنونی در اروپا باشد. گسترش اعتراضات در فرانسه در هفتههای اخیر موجب شده همزمان بسیاری از تشکلها در سایر کشورهای اروپایی بویژه اروپای غربی برای دفاع از منافع و معیشت خود فراخوان اعتراضی صادر کنند. معترضان در اعتراض به تصمیمات اتحادیه اروپایی خواستار لغو تحریمهای روسیه برای دسترسی دوباره به نفت و گاز ارزان مسکو هستند. شهروندان اروپایی شرایط دشوار کنونی را نتیجه سیاستهای اتحادیه اروپایی در تبعیت کورکورانه از سیاستهای آمریکا میدانند و از همین رو خواستار خروج کشورهای خود از ناتو و اتحادیه اروپایی هستند. فرانسویها در تظاهرات خود ضمن اعتراض به سیاستهای «امانوئل مکرون» خواستار خروج پاریس از سازمان ناتو شدهاند. آنها خطاب به رهبران این کشور میگویند: «بیایید از ناتو خارج شویم».
چگونگی تقابل با روسیه اعضای اتحادیه اروپایی را نیز دچار شکاف و دودستگی کرده است، تا جایی که مجارستان به دلیل مخالفت با تحریم نفت و گاز روسیه ساز جدایی از این اتحادیه را کوک کرده و برخی احزاب دست چپی اسپانیا نیز درخواستهای مشابهی دارند. اگر رهبران اروپایی نتوانند مشکلات درخواست معترضان برای افزایش دستمزدها، کاهش نرخ تورم و بحران افزایش قیمت سوخت و کمبود گاز را مدیریت کنند، هویت وجودی ناتو و اتحادیه اروپایی در معرض خطر قرار خواهد گرفت و حتی ممکن است منجر به فروپاشی آن شود.
اروپا در حال حاضر در یک مخمصه بزرگ گرفتار آمده است؛ میتواند با لغو تحریمها علیه روسیه بسیاری از مشکلات کنونی را حل کند اما لغو تحریمها یعنی پشت کردن به آمریکا و پذیرفتن شکست و تعظیم در برابر روسیه. ادامه مسیر فعلی هم یعنی پشت کردن به مردم خود و فرورفتن در منجلاب خودساخته.
باید دید رهبران اروپا کدام یک را ترجیح میدهند.