printlogo


کد خبر: 255450تاریخ: 1401/8/2 00:00
نمایش پرچم گروه‌های مختلف تجزیه‌طلب در سیرک برلین ماهیت ضد ایرانی آشوب‌های اخیر را شفاف‌تر کرد
ترکیب تجزیه

گروه سیاسی: شنبه‌ای که گذشت حیثیتی‌ترین روز ضدانقلاب و براندازان خارج‌نشین بود. بیش از یک ماه عملیات رسانه‌ای گسترده و فضاسازی سیاسی و تشکیلاتی باید شبه تصاویری از یک انقلاب را در خیابان خلق می‌کرد، خیابانی که البته قریب به 10 هزار کیلومتر از خیابان انقلاب تهران فاصله داشت. قاب انقلابی ضدانقلاب در برلین البته آنقدر عریان و زننده بود که احتمالا تبدیل به نقطه ضعف ضدانقلاب خواهد شد. رقص انبوه پرچم‌های جدایی‌طلبان، همجنس‌بازان و... در کنار مواضع خوشایند دولت‌های غربی که از تریبون این تجمع پخش می‌شد شاهدمثالی بر تمام هشدارهایی بود که در هفته‌های گذشته درباره پشت پرده پروژه آشوب‌های خیابانی طرح شده بود. به همین خاطر شاید برلین را باید با تمام تبلیغات و مانور رسانه‌ای جریان ‌برانداز نقطه فاصله‌گیری بیش از پیش معترضان داخلی از براندازان خارج‌نشین دانست. 
به گزارش «وطن‌امروز»، تاکید بر روز شنبه برای برگزاری آشوب‌های خیابانی از هفته‌ها پیش نشان‌دهنده این واقعیت بود که براندازان و ضدانقلاب خارج‌نشین چشم طمع ویژه‌ای بر همراه و همزمان کردن تجمعات داخل و خارج از کشور دارند. آنها البته اینقدر حاضر به هزینه دادن نبودند که روز غیرتعطیل خود را با تعطیلات ایرانیان همزمان کنند، به همین خاطر پایان هفته در اروپا و آمریکا را تبدیل به روز نمادین برای آشوب‌های خیابانی کردند. با این حال هر قدر شنبه‌ای که گذشت آرام‌ترین شنبه ایران در هفته‌های اخیر بود، ضدانقلاب خارج‌نشین تصمیم داشت شلوغ‌ترین شنبه خود را در برلین تجربه کند. شاید تفاوت این شلوغی خارج از کشور و آرامی داخل کشور تصویری نمادین از نسبت ضدانقلاب برون‌مرزی با واقعیت‌های داخلی ایران بود. با تمام این اوصاف، تجمع روز شنبه در پایتخت آلمان را باید حداکثری‌ترین نمایش ‌براندازان خارج از کشور دانست؛ تجمعی که با حضور هزاران نفر و صدها پرچم مختلف برگزار شد تا جریانات تجزیه‌طلب و گروه‌های بدنامی همچون همجنس‌بازان، پرچمداران اصلی نمایشی باشند که هفته‌ها برای آن برنامه‌ریزی شده بود. 
چهره محوری این تجمع حامد اسماعیلیون بود که پس از حادثه دلخراش هواپیمای اوکراینی تلاش زیادی شده است از او به عنوان خانواده 2 نفر از مسافران پرواز مذکور چهره‌ای نمادین ساخته شود. در این مسیر البته به چند نکته نیز توجه ویژه‌ای شده است. اسماعیلیون به علت از دست دادن همسر و دخترش می‌تواند نمادی از خونخواهی به حساب بیاید که توانایی همراه کردن افکارعمومی را با خود دارد. گروه‌های ضدانقلابی که سابقه سیاه‌شان همواره دافعه‌ای جدی به حساب می‌آمده این بار امکان آن را می‌یافتند که خود را پشت چهره‌ای پنهان کنند که یک قربانی داغ‌دیده به حساب می‌آمد. از سوی دیگر عدم سابقه عضویت اسماعیلیون این امکان را به او می‌داد تا یک اجماع در بین براندازان و ضدانقلاب به وجود آورد تا اختلافات داخلی‌شان اصطکاکی به وجود نیاورد. بر مبنای همین مسائل تجمع روز شنبه با جلوداری اسماعیلیون و پشتیبانی حداکثری دولت‌ها و رسانه‌های غربی این امکان را به ضدانقلاب داد تا توان حداکثری خود را در یک خیابان اروپایی به نمایش بگذارد. 
 
* نزاع بر سر تعداد جمعیت حاضر
سرد شدن آتش اغتشاشات و آرام شدن فضای خیابان‌های داخل، شلوغی خیابان‌های برلین را امری ضروری برای براندازان کرده بود. بر همین اساس از نخستین ساعات شروع تجمع برلین رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور که مشغول پوشش حداکثری این تجمع بودند سعی می‌کردند رقم حاضران در این تجمع را دائما بالا ببرند. رسانه سعودی ایران اینترنشنال ابتدا خبر از حضور 80 هزار نفر داد، بعد از آن رسانه انگلیسی بی‌بی‌سی فارسی سعی کرد باز هم تعداد جمعیت را بیشتر برآورد کند و به نقل از حضار خبر از جمعیت 120هزار نفری داد اما روز گذشته پلیس آلمان جمعیت حاضران را نزدیک به 37هزار نفر اعلام کرد تا اختلافات بر سر پروپاگاندای این تجمع هم بالا بگیرد. با این حال آنچه واضح است نه تعداد کمی جمعیت که توان کیفی ضدانقلاب در اروپا بود. این تجمع در حالی برگزار شد که تبلیغات آن از هفته‌ها پیش آغاز شده بود و حتی اتوبوس‌های زیادی برای انتقال رایگان جمعیت از سراسر اروپا به برلین تدارک دیده شده بود. با این حال به رغم آنکه بخش قابل توجهی از این جمعیت را کردهای عراقی مهاجر به آلمان، برخی از گروه‌های آلمانی و مهاجران افغان تشکیل می‌دادند اما نسبت جمعیت حاضر با جمعیت رسمی ایرانیان ساکن در اروپا فاصله محسوسی دارد. بر اساس آمار سال 99 شورای‌ عالی ایرانیان خارج کشور نزدیک به یک میلیون و 200 هزار شهروند ایرانی در اروپا زندگی می‌کنند (سوای جمعیت غیررسمی که شامل فرزندان ایرانیانی می‌شود که از سال‌ها پیش در اروپا تشکیل خانواده داده‌اند و...) که جمعیت حاضر در این تجمع نسبت قابل توجهی با آن ندارد. 
 
* رقص پرچم؛ از الاحوازیه تا همجنس‌بازان
مهم‌ترین وجه این تجمع اما مربوط به برافراشته شدن تعداد زیادی از پرچم‌های گروه‌های تجزیه‌طلب در این تجمع بود، به گونه‌ای که در بسیاری از تصاویر منتشر شده از جمعیت، درصد پرچم‌های مربوط به اقلیم کردستان عراق، گروهک تروریستی الاحوازیه، تجزیه‌طلب ترک و... بر پرچم شیر و خورشید غالب بود. رقص پرچم تجزیه‌طلبان البته با چراغ سبزی که از چند روز پیش از این تجمع از سوی اسماعیلیون - برگزارکننده این تجمع- صادر شده بود صورت گرفت تا بیش از پیش طمع جریانات خارج‌نشین برای روشن کردن جنگ داخلی و فعال شدن گسل‌های قومی به بهانه اعتراضات عیان شود. همان‌طور که حضور جدایی‌طلبان به صورت خودجوش نبود و تایید برگزارکنندگان برنامه را با خود به همراه داشت، تریبون این برنامه نیز در اختیار آنها قرار گرفت تا نرمالیزه کردن ادبیات تجزیه ایران را پیش ببرند. قرائت بیانیه یک نویسنده جدایی‌طلب کرد و تریبون دادن به 2 تجزیه‌طلب کرد و بلوچ از دیگر برنامه‌هایی بود که در این تجمع پی گرفته شد. 
رسوایی این تجمع اما با قبح‌زدایی از تجزیه‌طلبی و تریبون دادن به آنها به پایان نرسید و همجنس‌بازانی که با پرچم‌های مخصوص خود در این تجمع شرکت کرده بودند هم بارها پشت تریبون رفته و از اعمال شیطانی خود به عنوان یک حق پایمال شده در ایران اسلامی یاد کردند. 
حمایت از منافقین و به اهتزاز درآوردن پرچم‌های سرخ از دیگر برنامه‌هایی بود که در جریان این تجمع پی گرفته شد تا کلکسیون بدنامی برگزار‌کنندگان این برنامه تکمیل شود. 
عامدانه بودن استفاده از پرچم تجزیه‌طلبان و تلاش برای عادی کردن این اقدام از نکاتی است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. اسماعیلیون و جریان‌هایی که در برگزاری این تجمع نقش داشتند اگر دنبال عادی‌سازی و مشروعیت‌بخشی به تجزیه‌طلبی نبودند حداقل می‌توانستند از پشت تریبون از اهتزاز پرچم گروه‌های تروریستی همچون الاحوازیه یا اقلیم کردستان اعلام برائت کنند، نه اینکه به آنها تریبون نیز بدهند. 
از آغاز فاز جدید آشوب‌های خیابانی به میدان‌داری رسانه‌های وابسته به عربستان سعودی بارها نسبت به مقدمه‌چینی فعال کردن گسل‌های قومیتی و جلو بردن پروژه تجزیه‌طلبی هشدار داده شده بود اما تجمع برلین رونمایی علنی از این نقشه شوم بود. رسانه‌های ضدانقلاب نیز از قضا عامدانه با تمرکز ویژه روی تصاویری که در آن نمادهای تجزیه‌طلبان مشهود بود، پروژه نرمالیزه کردن تجزیه‌طلبی را با قدرت پی گرفتند. 
ترمیم وجه تروریستی جریان‌هایی مثل الاحوازیه که 4 سال پیش با حمله مسلحانه به رژه نیروهای مسلح به سمت کودکان نیز تیراندازی کرده بودند یا جا انداختن صورت مساله جدایی‌طلبی به عنوان یک مطالبه مشروع از خط‌های ثابت رسانه‌های فارسی‌زبان لندنی بوده که در سال‌های اخیر به بهانه‌های مختلفی پی گرفته شده است. 
همدردی با تروریست‌های سازمان منافقین در بخشی از سخنرانی اسماعیلیون یکی دیگر از شاهدمثال‌ها برای سفیدشویی روسیاه‌ترین گروه‌های ضدانقلاب بود که در سایه برگزاری این تجمع و مانور روی جمعیت حاضر پیگیری شد.
 
* زلنسکی‌بازی در سیرک برلین
پرچم‌های برافراشته در تجمع روز شنبه ضدانقلاب خارج‌نشین به تجزیه‌طلبان و همجنس‌بازان محدود نمی‌شد و جمعی از جمعیت حاضران را اوکراینی‌هایی تشکیل می‌دادند که با پرچم کشورشان حاضر شده بودند. در این میان اما تمنای ضدانقلاب برای چسباندن خود به اوکراین و بازی کردن نقش زلنسکی در حمله به ایران برای کسب توجه غربی‌ها، سناریوی دیگری بود که پی گرفته شد. داغ بودن و حیثیتی بودن موضوع اوکراین برای غرب باعث شد اسماعیلیون در بخشی از نطق خود سعی کند ضدانقلاب ایرانی را در کنار اوکراین نشانده و با تعریف کردن جمهوری اسلامی به عنوان دشمنی مشترک، خود را به عنوان بخشی از پیاده‌نظام ناتو تعریف کند. اسماعیلیون ابتدا جمهوری اسلامی را که طی سال‌های گذشته در خط مقدم مبارزه با داعش و جریان‌های تکفیری در منطقه بوده عامل بر هم خوردن امنیت در سوریه، لبنان و عراق معرفی می‌کند و پس از آن اتهام کشتار مردم اوکراین را نیز به کشورمان وارد می‌کند تا بتواند شریک همراهی ناتو با اوکراین شود. به عبارت دیگر، تلاش ضدانقلاب برای شراکت با اوکراین را می‌توان نهایت دریوزگی این جریان برای همراه کردن غرب با خود و دریافت امتیاز دانست.
 
* ایران را درست تحریم کنید!
اسماعیلیون که در ماه‌های گذشته جلودار کمپین تحریم ایران بوده است، در واکنش به بازخورد منفی جامعه ایران نسبت به درخواست‌هایش، در اظهاراتی شاذ ضمن حمایت مجدد از تحریم ایران، مدعی شد تحریم‌های مورد نظرش شامل تحریم مردم ایران نمی‌شود. این ادعاها در حالی است که طی سال‌های گذشته نیز همواره دولت‌های غربی مدعی بودند تحریم‌های‌شان نه علیه مردم ایران که علیه نظام جمهوری اسلامی بوده است. سخیف بودن این ادعا در شرایطی است که اسماعیلیون چند ماه پیش شخصا جلودار کمپینی برای تحریم تیم ‌ملی فوتبال ایران هم شده بود.
آشوب‌های خیابانی همواره کاتالیزوری برای تحریم‌های غرب علیه کشورمان بوده است، چنانکه سنگین‌ترین تحریم‌های اقتصادی نیز پس از فتنه 88 و با استناد به ادعاهای آشوبگران و به بهانه حمایت از حقوق آنها علیه ملت ایران اعمال شد. در همین فضا جریان ضدانقلاب در هفته‌های اخیر تمام اهتمام خود را بر تقویت کمپین‌های تقاضای تحریم ایران و تلاش برای محروم کردن ورزش ایران از حضور در میادین بین‌المللی معطوف کرده بود. اسماعیلیون که به شکل سازمان‌یافته‌ای تلاش می‌شود به عنوان نماد و نماینده معترضان شناخته شود، مجددا با تکرار درخواست تحریم ایران، توقف مذاکره با دولت کشورمان و اخراج سفرای جمهوری اسلامی از کشورهای غربی، بار دیگر تلاش ضدانقلاب برای جلو بردن پروژه افزایش تحریم‌ها را عیان کرد.
 
* رؤیایی آمریکایی برای ایران
در نهایت آنچه روز شنبه در برلین گذشت را می‌توان آینه تمام‌نمایی از نقشه ضدانقلاب خارج‌نشین برای تحقق رویاهای آمریکا علیه ایران دانست. اهتزاز پرچم جدایی‌طلبان در مهم‌ترین تجمع براندازان و حمایت از آنها در شرایطی صورت گرفت که سخنران اصلی این برنامه، رویای خود را سرنگونی جمهوری اسلامی ایران خواند. تنها این رویا می‌تواند جمعیتی را در عین آنکه ادعای ملی‌گرایی دارند با تجزیه‌طلبان، منافقین و... همراه و همراستا کند.
واقعیت آن است که در رویای براندازان همه چیز با سقوط جمهوری اسلامی به پایان می‌رسد و در این مسیر ابایی از بیان این ندارند که حتی با تجزیه ایران پس از سقوط جمهوری اسلامی نیز مشکلی ندارند و اگر حافظ منافع غرب باشد حتی از آن دفاع هم خواهند کرد. سیرک براندازان رویایی جز رویای آمریکایی برای ویرانی و فروپاشی ایران قدرتمند را دنبال نمی‌کند. آنها در این مسیر از بدنام‌ترین عناصر و گروهک‌ها نیز حمایت می‌کنند و حتی در تجمعی که به بهانه حمایت از مردم ایران برگزار می‌شود، پرچم رژیم صهیونیستی را نیز به دست می‌گیرند، چرا که صرفا کسب حمایت غرب برای افزایش فشار به ایران موضوعیت دارد.
با مجموعه این تعاریف، تجمع اخیر را می‌توان صورت‌بندی کلی ضدانقلاب برای ایران امروز دانست. در این صورت‌بندی درخواست‌ها جملگی از دولت‌های غربی است، چرا که اساسا استقلال ملی برای براندازان مفهومی بلاموضوع است. آنها حامل رویایی هستند که منافع غرب را تامین می‌کند و در این مسیر نابودی ایران را هم یک هزینه مشروع می‌دانند.

Page Generated in 0/0156 sec