گروه فرهنگ و هنر: دلنوشتهای که مهران مدیری روز جمعه منتشر کرد، اگر چه کوتاه اما اشارههای قابل تأملی درباره بسیاری از واکنشهای شتابزده این روزها داشت. هر چه بیشتر میگذرد و ابعاد دروغگوییهای بزرگ امپراتوری دروغ فاش میشود، برنامهریزی بودن این اغتشاشات، ادله محکمتری پیدا میکند؛ اینکه اهالی زر و زور و تزویر در رسانه، ولو برای یک روز ادامهدار کردن اغتشاشات، چه دروغها که نمیبافند. هر متوفایی را کشته حوادث اخیر معرفی میکنند و در شبکههای اجتماعی برایش هشتگ میزنند، آنچنان که چهرههای ورزشی و هنری هم تحت تاثیر این هشتگهای فیک واکنشهای جدی نشان میدهند. برخی آنچنان تحت تاثیر دروغها قرار میگیرند که حتی پس از روشن شدن ابعاد ماجرا، از ادعای پیشین خود بازنمیگردند. در روزهای اخیر ماجراهای دروغ فراوانی به سادگی در رسانههای مجازی طرح شد؛ ماجراهایی که دوام زیادی نداشت؛ یا به صورت رسمی تکذیب شد یا دم خروس جعلی بودن خبر از جایی بیرون زد. یکی از این خبرها که بسامد زیادی در فضای مجازی پیدا کرد، ادعای تلاش برای ربودن علی کریمی توسط مهران مدیری بود. اگر چه در یکی، دو روز اول این خبر بهرغم بازتابهای فراوان، توسط علی کریمی رد نشد اما در ادامه در گفتوگویی که خود او با یکی دیگر از سلبریتیهای پولی در فضای شخصی اینستاگرام داشت و منتشر شد، بیپایه و اساس بودن این ادعا معلوم شد. در عین حال که معلوم نبود این تکذیب توسط چندنفر باور شود اما تلاشهای فراوانی برای بیاعتبار کردن مهران مدیری انجام شد، آنچنان که میتوان از او به عنوان یکی از قربانیان اصلی دروغهای اخیر یاد کرد.
مدیری در روزهای ابتدایی خود تحت تاثیر فضای مجازی گزارههایی را مطرح کرده بود که بعدا از اظهار آنها ابراز پشیمانی کرد، آنچنان که حتی به دیگران توصیه کرد تحت تاثیر فشار فضای مجازی قرار نگیرند.
دلنوشته اخیر او اما بخش قابل تاملی داشت و آن تعجب از سکوت دوستان(!) بود. مهران مدیری نوشته بود:
«چیزی که غمگینترم میکند، سکوت است. سکوت کسانی که این همه سال مرا میشناسند و هیچ کس حرفی نزد».
مدیری که نوشته خود را با یادآوری سالها فعالیت در حوزه طنز برای مردم آغاز کرده بود، از این همه دروغ به ستوه آمده و متعجبانه نوشته بود:
«این نوشته دفاعیه نیست، دلنوشته است. دلنوشتهای غمگین و سرشار از حیرت. مینویسم برای مردمی که بیش از 30 سال برایشان شاید مهمترین و قطعا پربینندهترین سریالهای طنز تلخ این کشور را ساختهام. لذت را بردهام، رنجش را هم کشیدهام اما در حیرتم از این میزان کینه و دشمنی... از این همه سناریوهای حیرتانگیز، که نه از مردم، که از آدمهایی که نمیشناسم، تا به حال ندیدمشان و حتی صدایشان را هم نشنیدهام، بیرون میزند. چه اتفاقی دارد میافتد؟ نمیدانم...». مدیری در واکنش به ادعاهای دروغی که به او نسبت داده شده، اینطور آورده بود: «این موجودات شریف کجا هستند؟ کجا زندگی میکنند؟ نمیدانم... شغلشان چیست؟ نویسندهاند؟ منتقدند؟ سیاسیاند؟ نمیدانم... فقط میپرسم شما شبها راحت میخوابید؟ شما بعد از ۱۲۰ سال راحت میمیرید؟ فرزندانتان که بزرگ شدند، برایشان از حقیقت میگویید؟»
این روزها یکی دیگر از شخصیتهایی که تحت توجه رسانههاست و تلاش میشود از نام و عنوان و جایگاهش برای دامن زدن به اغتشاشات و از بین بردن امنیت روانی مردم استفاده شود، علی دایی است. او در هفتههای گذشته با طرح ادعایی پیرامون کشته شدن دانشآموزی در مدرسهای در اردبیل، وارد «حوادث اخیر» شد. طولی نکشید که بیپایه و اساس بودن ادعای او آشکار شد. او درباره فوت اسرا پناهی ادعاهایی مطرح کرده بود که توسط برادر، عمو و پدربزرگ اسرا پناهی تکذیب شد. از جمله مواردی که خانواده پناهی در رد ادعاهای دایی مطرح کردند، این بود که اساسا دخترشان در مدرسهای که ادعای فوت او در آن رسانهای شده، درس نمیخوانده و دانشآموز مدرسه دیگری بوده است.
حالا بیش از 2 هفته از آن ماجرا میگذرد و در روزهای اخیر، نام علی دایی نه به خاطر واکنشهایش که به خاطر عدم واکنشهایش، در رسانهها طرح میشود. پس از اینکه ماجرای تحریم تیمملی فوتبال ایران پیش آمد و نام دایی به عنوان یکی از امضاکنندگان نامه تحریم رسانهای شد، دایی مجبور شد به این دروغ بزرگ که درباره خودش طرح شده بود پاسخ دهد و به خبرنگار یورو نیوز بگوید: «بیخود کرده هر کس اسم مرا در آن نامه گذاشته».
در فاصله 4 روز گذشته، حداقل ۲ بار 2 دروغ دیگر درباره علی دایی طرح شده است. سهشنبهشب رسانههای اغتشاش در خبری مدعی شدند علی دایی برای حضور در مراسم چهلم مهسا امینی به سقز رفته، این در حالی بود که برادر او، محمد دایی این خبر را تکذیب کرد و گفت دایی در دفترش در تهران حضور دارد. روز گذشته نیز برخی رسانهها با استناد به ادعای یک خبرنگار ورزشی خارجی، از بازداشت دایی در روز سهشنبه خبر دادند. این ادعا در کمتر از نیم ساعت تکذیب شد. بعید نیست سلسله این اخبار دروغ ادامه پیدا کند؛ کسانی که این روزها و شاید در آینده سوژه اخبار دروغ میشوند، ممکن است خود در بازتاب سوژهای دروغ نقش داشته باشند. سوژههای دروغ برساخت رسانههای اغتشاش است که انتظار میرود هنرمندان و ورزشکاران درباره آنها بیشتر تحقیق کنند تا توسط اخبار فیک مسخ نشوند؛ اخبار فیکی که هر روز در ساحتی برساخته میشوند و آنها را به اشتباه میاندازد.