سفر هفته گذشته نخستوزیر ارمنستان به تهران و دیدار او با رئیسجمهوری اسلامی ایران همانطور که حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی نیز اشاره کرد، نقطه عطفی در جهت ارتقای روابط 2 کشور بود. از آن مهمتر اما تاثیری است که تحکیم روابط فیمابین تهران و ایروان بر ثبات در مرزهای شمال غربی کشور، بویژه منطقه قفقاز دارد.
این دومین سفر پاشینیان، عالیترین مقام اجرایی ارمنستان به کشورمان و پنجمین دیدار او با یک رئیسجمهور ایران طی 4 سال گذشته محسوب میشد، آن هم در دورانی بسیار حساس برای این همسایه قدیمی شمال غربی که شرایط ملتهبی را در نزاع سرزمینی با محور تورانی شامل جمهوری باکو و البته ترکیه سپری میکند.
جایگاه منطقهای ایران به عنوان برادر بزرگتر ملت ارمنی طی تاریخ کهنی به قدمت بیش از 2 هزار سال و همچنین نارضایتی معاصر ارامنه از نقش دوگانه حامی مسیحیشان روسیه در بحران قرهباغ، باعث شده ایروان حساب ویژهای روی تهران به عنوان مرکز ثبات آسیای غربی، مرکزی و صغیر باز کند. چنانکه پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان در کوران مذاکرات صلح این کشور با باکو به میانجیگری اتحادیه اروپایی، خود را به پایتخت ما میرساند تا طبق صحبتهای اخیر خودش آخرین تحولات و اطلاعات را در این باره و همچنین درباره نشست سهجانبه دوشنبه گذشته ارمنستان، جمهوری آذربایجان و روسیه در سوچی، به اطلاع رئیسی برساند.
او خود در کنفرانس مشترک با رئیسجمهور تاکید کرد که ایران باید از روابطمان با آذربایجان و ترکیه و مسائل قرهباغ آگاهی داشته باشد.
پاشینیان همچنین به طور مشخص بابت ۲ موضوع، یکی رویکرد جمهوری اسلامی درباره جامعه ارامنه ایران و دیگری موضعگیری کشورمان برای توسعه روابط 2 کشور تشکر کرد و نمود آن را افتتاح سرکنسولگری ایران در یکی از استانهای ارمنستان (استان سیونیک، شهر قاپان) برشمرد. در آخر او با دعوت از میزبان خود گفت: «من خوشحال خواهم شد که برای ادامه این گفتوگوها شاهد حضور آقای رئیسی در ارمنستان باشیم».
رئیسجمهوری اسلامی ایران هم با بیان اینکه روابط خوب بین 2 کشور حتما به روابط بهتر در منطقه و در سطح بینالملل خواهد انجامید، تاکید کرد:«منطقه قفقاز بخشی از تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران است، ما نسبت به منطقه قفقاز حساس هستیم. امنیت و صلح در منطقه قفقاز برای ایران بسیار اهمیت دارد».
* اشتیاق اقوام قفقازی برای بازگشت به دامان ایران
این در حالی است که به گزارش تارنمای شورای راهبردی روابط خارجی، با گذشت 2 سال از پروژه جنگ دوم قرهباغ هنوز طرح توطئهآمیز ایجاد «دالان تورانی ناتو» با عنوان جعلی «کریدور زنگزور» بشدت در دستورکار واشنگتن، لندن و تلآویو قرار دارد. در این راستا همزمان با سفر پاشینیان به تهران، در یک نشست تخصصی در مؤسسه مطالعات جهان معاصر طرح تهدیدآمیز «دالان تورانی ناتو» برای امنیت ملی ایران بررسی شد.
در این نشست، احسان موحدیان، کارشناسان مسائل قفقاز و حوزه اوراسیا با زیر سوال بردن رویکردهای دولت گذشته، بیتوجهی به بحران قفقاز طی یک دهه اخیر را عاملی دانست که سبب شد برخی از راهحلهای دیگر در دسترس نباشد. وی با اشاره به سفر الهام علیاف، رئیسجمهوری آذربایجان به آلبانی این سوال را مطرح کرد: «او در آلبانی چه منافعی دارد به غیر از اینکه خانه منافقین است؟» وی همچنین سوال مشابهی درباره شأن حضور رئیسجمهور یک کشور ترکزبان در نشست اتحادیه عرب در الجزایر مطرح کرد و چنین نتیجه گرفت که تلاشهایی وجود دارد که قرار است پان عربها در کنار پان ترکها قرار بگیرند و با حمایت یکدیگر همافزایی داشته باشند.
او تشدید چنین تحرکاتی توسط باکو و آنکارا را نشانهای دانست که این 2 دولت در واقع نماینده ناتو و نهاد استعماری انگلستان هستند.
موحدیان عملکرد ضعیف دستگاه دیپلماسی و رسانههای ما در حوزه قفقاز را از دلایل بیاحترامی به ایران توسط مقامات باکو برشمرد که حتی در کتابهای درسی آنان نیز مشاهده میشود. به عنوان مثال به برنامه چند روز پیش شبکه ATV باکو اشاره کرد که در آن 4 نفر از نمایندگانش به صراحت خواستار سرنگونی نظام ایران و تجزیه کشورمان شدند.
این کارشناس با مطرح کردن ضرورت اتخاذ رویکرد میانرشتهای در حوزه قفقاز از تحولات فرهنگی اخیر این منطقه در غیاب ایران ابراز نگرانی کرد. به عنوان مثال به تلاش کشورهای ترکزبان برای ایجاد الفبای واحد به عنوان یک برنامهریزی بلندمدت محور تورانی اشاره کرد. وی همگان را به اظهارنظر در چارچوب منافع ملی با تأسی به مقام معظم رهبری دعوت کرد که در فرمایشاتشان خطاب به رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه تاکید کرده بودند: «مرزهای تاریخی نباید عوض شود».
تعویق خط راهآهن کریدور جنوب به شمال از طریق کشورمان یکی دیگر از مباحث این نشست بود. به گفته کارشناس مسائل اوراسیا از سال 1379 قرار است تا مسیر راهآهن بندر چابهار- زاهدان- رشت- انزلی- آستارا تکمیل شود اما هنوز این اتفاق به خاطر اهمالکاری نیفتاده است. در همین مدت جمهوری باکو و ترکیه در حال ساخت کریدورهای متعدد هستند و آن کریدوری را که مدنظرشان بوده، تکمیل کردهاند.
او به تواناییهای دریایی ایران در مسیر کریدور جنوب- شمال اشاره کرد و گفت: «ما در ایران شرکتهایی مانند صدرا و ایزوایکو داریم. این شرکتها ظرفیت و توانایی لازم را برای ساخت انواع کشتیهای باربری، لایروب، نفتکش و رورو که تا کنار ریل راهآهن میآیند، دارند. در کل باید از این ظرفیت استفاده کرد. روسها ابراز تمایل کردهاند با شرکت صدرا کار کنند و از امکانات این شرکت هم در شمال و هم در بندر بوشهر استفاده کنند. روسها به دلیل سرمای شدیدی که در آنجا وجود دارد خیلی نمیتوانند از ظرفیتهایشان استفاده کنند. 95 درصد تجارت دنیا از راه دریا انجام میشود. ما در مسیر شمال و جنوب 3000 کیلومتر مسیر آبی داریم و میتوانیم به قطب ترانزیت کالا و انرژی تبدیل شویم».
بر اساس این اظهارات، قزاقستان برای همکاری با ایران عطش فراوانی دارد. فرصت بادآوردهای که نسبت به آن بیتوجهی شده و در نتیجه کشورهایی مانند قزاقستان و ترکمنستان مجبور شدهاند برای صادرات نفت خود به جای ایران به سمت ترکیه بروند که حتی ارتباطی با دریای کاسپین ندارد. این در شرایطی است که امارات نیز وارد بندر آکتائوی قزاقستان شده است.
این کارشناس دیپلماسی عمومی در تشریح این وضعیت گفت: «کشورهایی که ناتو و انگلیس را نمایندگی میکنند، تلاش دارند ظرفیتهایی را علیه ما به کار گیرند. این در حالی است که ایران میتواند از همین ظرفیتها علیه آنها استفاده کند. جمهوری باکو یکسری قومیتها را تحت ستم قرار داده است؛ تالشیها در جنوب و لزگیها در شمال که بنده اخیرا با برخی از رهبران آنها صحبت کردهام و آنان برای بازگشت به ایران بسیار مشتاق هستند. تالشیها در روسیه هم باید جدی گرفته شوند».
وی خواستار تقویت همکاریها با ارمنستان در بعد تجاری و نظامی بویژه امضای پیمان امنیتی- دفاعی میان تهران و ایروان شد و هشدار داد: «اگر از ارمنستان غفلت کنیم، همین خسرانی که در غفلت از جمهوری آذربایجان متحمل شدیم، قطعا در ارمنستان هم اتفاق خواهد افتاد. تقسیم کاری که در منطقه قفقاز جنوبی وجود دارد به این شکل است که به نظر آذربایجان را به اسرائیل و انگلیس و ارمنستان را به آمریکا سپردهاند، چرا که رفتوآمد و تحرکات آمریکاییها را در آنجا شاهدیم. البته ارمنستان میداند اگر اتفاقی در این کشور رخ دهد، آمریکا غیر از ابراز تأسف تلفنی اقدام دیگری نخواهد کرد. ارامنه دوست و دشمن واقعی خود را میشناسند. افتتاح سرکنسولگری ایران در قاپان ارمنستان اقدام مفید و مناسبی بود اما کافی نیست و همکاریهای ۲ طرف باید تقویت شود. ما باید نگاه راهبردی به منطقه قفقاز داشته باشیم».
* قفقاز و 4 محور ضدایرانی غرب
همچنین در این نشست، احمد کاظمی، کارشناس حقوق بینالملل ابتدا نگاه راهبردی خاص غرب به منطقه قفقاز علیه رقبای شرقیاش را تشریح کرد و گفت: «از منظر غرب، روسیه، چین و ایران 3 دشمن اصلی ناتو هستند و ائتلاف آنها به معنای ایجاد نظم نوین منطقهای علیه غرب است. از آنجا که منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به عنوان هارتلند (قلب زمین) تنها منطقهای است که با این 3 کشور مشترک است، بنابراین مستعدترین کانون جغرافیایی برای ضربه زدن به ایران، روسیه و چین محسوب میشود و موتور محرکه این کانون، ترویج ایده پانترکیسم و پانتورانیسم است. قرار است در این فرآیند ایده پانترکیسم مانند ایده نازیسم، و دالان تورانی آن مانند دالان دانزیک هیتلر در قبل از جنگ جهانی دوم، برای تغییرات ژئوپلیتیک ایفای نقش کند و در 4 محور ضرباتی متوجه 3 کشور کند». وی این 4 محور را به این حوزههای ترانزیتی، انرژی، موضوعات قومی و گسترش ناتو تقسیم کرد و به تبیین هر کدام از آنها پرداخت.
محور ترانزیتی ناتو: روسیه، چین و ایران در حال حاضر در محوریت 4 طرح ترانزیتی مهم «یک کمربند- یک جاده»، «دالان شمال-جنوب»، «کریدور خلیجفارس به دریای سیاه» و «کریدور اکو» قرار دارند. در چارچوب دالان تورانی ناتو قرار است «کریدور لاجوردی» توسط آنکارا از ترکیه به قفقاز و آسیای مرکزی، افغانستان و پاکستان (بندر گوادر) ایجاد و کریدورهای چهارگانه فوقالذکر به نوعی از میانه قطع یا تضعیف شود.
محور انرژی ناتو: دالان تورانی ناتو قرار است گاز ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان را از خزر به باکو برساند. در حال حاضر از باکو تا ایتالیا خط لوله انتقال گاز (شامل قفقاز جنوبی، تاناپ و تاپی) فعال است اما باکو به تنهایی گاز کافی برای ارسال از این خط لوله ندارد. با تحقق دالان تورانی ناتو و اتصال گاز 3 کشور مذکور به این خطوط لوله، اروپا به گاز روسیه در قالب خطوط لوله استراتژیک نورد استریم و ایران نیاز جدی نخواهد داشت و ظرفیتهای ژئوپلیتیکی روسیه و ایران در حوزه انرژی تضعیف و چین نیز در تأمین انرژی مورد نیاز خود از آسیای مرکزی با مشکل مواجه خواهد شد. از این منظر، حامیان طرح دالان تورانی ناتو امیدوار به تصویب کنوانسیون رژیم حقوقی خزر هستند که در آن احداث خطوط لوله انرژی در بستر خزر مجاز شمرده شده است.
محور قومی ناتو: دالان تورانی ناتو قرار است با اتکا به بسترسازی قومی تغییراتی در باکو و ترکیه در حوزه آذریها، ترکمنها، تاتارها و اویغورها مبتنی بر موج پانترکیسم ایجاد شود. این موج قرار است وارد مرزهای شمالی ایران، جنوبی روسیه و غربی چین در سینکیانگ شده و طرح محاصره این کشورها و زمینهسازی برای تجزیه آنها را تکمیل کند. حضور ناتو در قفقاز و آسیای مرکزی به عنوان مکمل طرح محاصره روسیه از سمت دریای سیاه، محاصره چین از دریای جنوبی چین و محاصره ایران از سمت خلیجفارس است.
محور گسترش ناتو: در هدفگذاری ناتو، دالان تورانی ناتو به عنوان مقدمه تأسیس سازمان به اصطلاح ناتوی ترکی (شبیه ایده ناتوی عربی) در نظر گرفته شده است. در صورتی که باکو، آنکارا و ناتو واقعاً در صدد اجرای توطئه دالان تورانی ناتو از طریق دستاندازی به استان سیونیک ارمنستان نباشند، بهترین راهکار عبور این مسیر در نقطه مرزی زنگیلان و نخجوان با ارمنستان از درون خاک ایران است که یادداشتتفاهم آن اسفند 1400 به امضای تهران و باکو رسیده است. اطلاق واژه جعلی زنگزور غربی -که توسط علیاف ابداع شده- به استان سیونیک (به مرکزیت قاپان) در جنوب ارمنستان در مرز با ایران، در بطن خود ادعای ارضی باکو علیه همسایه شرقی را دارد.
استدلال مقامات باکو آن است که این منطقه در سال ۱۹۲۲ از سوی شوروی به ارمنستان واگذار شده، در حالی که قفقاز جنوبی شامل جمهوری آذربایجان امروزی نیز در سال ۱۸۲۸ از ایران جدا و به روسیه واگذار شده است. بر اساس این منطق، ایغدیر، قارص و دالان قرهسو همگی متعلق به ایران بودند که در سال ۱۳۱۰ بدون مبنای حقوقی مشروع به ترکیه واگذار شدند.
* مخالفت روسیه با دالان زنگزور
احمد کاظمی در پاسخ به این شبهه که برخی روسیه را موافق تشکیل دالان تورانی ناتو میدانند، به اظهارات اورچوک، معاون نخستوزیر روسیه استناد کرد که گفته بود در تفاهمنامه آتشبس قرهباغ چیزی به اسم دالان نداریم و دالانی هم ایجاد نخواهد شد. در منابع غربی هم آمده روسها با سیاستها مختلف و غیرآشکار مانع اتصال باکو به نخجوان هستند؛ نخجوانی که آتاتورک آن را ورودی جهان ترک مینامد. دلیل اینکه آذربایجان یکباره برای مذاکرات به سمت اتحادیه اروپایی میرود نیز این است که میخواهد ناخرسندی خود را از روسیه نشان دهد. دلیل آنکه روسیه این موضع را علنی نمیکند، منافع اقتصادی و امنیتی مشترک مسکو در دریای سیاه و خط گازی ترکاستریم با ترکیه است. برای اینکه شیرازه امنیتی دریای سیاه از بین نرود باید پیمان مونتهرو 1936 ناظر بر رژیم حقوقی بسفر، داردانل و دریای سیاه توسط رژیم ترکیه اجرا شود. پس هم روسها مخالفت علنی خود را با دالان زنگزور اعلام نمیکنند و هم ترکها به طور آشکارا در جنگ اوکراین اعلام موضع نمیکنند.