printlogo


کد خبر: 256186تاریخ: 1401/8/19 00:00
درس‌های انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره برای دولت بایدن

ثمانه اکوان: رقابت‌های انتخاباتی و همچنین نتیجه انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس نمایندگان و سنای آمریکا و همچنین فرمانداری‌های برخی ایالت‌های آمریکا، حرف‌های زیادی برای دولت بایدن و هر ۲ حزب جمهوری‌خواه و دموکرات درباره آینده ایالات متحده دارد. با وجود اینکه انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در نخستین دوره فعالیت هر رئیس‌جمهوری در ایالات متحده به معنای رفراندومی درباره چگونگی عملکرد دولت نیز هست، به نظر می‌رسد در این انتخابات، بیشتر از اینکه عملکرد دولت بایدن به رأی مردمی گذاشته شده باشد، این نوع نگاه دولت او به تفاوت‌های فرهنگی در آمریکا و همچنین شکاف سیاسی موجود بود که در معرض نقد و نظر مردم گذاشته شد. 
دولت بایدن از ابتدای فعالیت خود با پرونده‌های بزرگی در داخل و خارج از این کشور رو‌به‌رو بود. با وجود اینکه مسائل و پرونده‌های مرتبط با سیاست خارجی آمریکا، نقش چندانی در نظر مردم در رأی دادن در این انتخابات نداشت و طبق نظرسنجی‌ها حدود ۳۰ درصد بر نظر رأی‌دهندگان تاثیر داشت اما تبعات حاصل از این سیاست‌گذاری‌های خارجی در امور داخلی، مردم را پای صندوق‌های رأی کشاند و حالا با آشکار شدن بیش از پیش نتایج انتخابات، نوع مواجهه با این نظرات نیز بیشتر از پیش جلب نظر می‌کند. برای بررسی درس‌هایی که این انتخابات برای دولت بایدن داشت، باید ابتدا تصویر درستی از نتایج رأی‌گیری داشت. بر اساس آخرین نظرسنجی‌ها و نتایج ابتدایی از شمارش آرا به نظر می‌رسد مجلس نمایندگان این بار در دست جمهوری‌خواهان قرار داشته باشد و در انتخابات مجلس سنا نیز اگر جمهوری‌خواهان نتوانند به پیروزی قاطع برسند، در نهایت آرا به صورت مساوی تقسیم خواهد شد و هیچ کدام از احزاب نمی‌تواند اکثریت قاطع را کسب کند. در انتخابات فرمانداری‌ها نیز تغییرات چندانی در رنگ ایالت‌ها ایجاد نخواهد شد و ایالت‌های جمهوری‌خواه یا قرمز، همچنان با فرمانداران جمهوری‌خواه اداره خواهد شد و ایالت‌هایی که تاکنون آبی یا دموکرات بوده‌اند نیز در نهایت با رأی مردم، به دموکرات‌ها واگذار می‌شود. نتیجه انتخابات فعلی در نهایت یک مساله اصلی در فضای سیاسی جامعه آمریکا را آشکار خواهد کرد: با وجود اینکه گمان می‌رفت فعالیت‌های رسانه‌ای شدید دموکرات‌ها علیه جمهوری‌خواهان باعث شود 2 مجلس در دست دموکرات‌ها قرار گیرد، در نهایت اگر جمهوری‌خواهان پیروز میدان نباشند هم هیچ کدام از 2 حزب جمهوری‌خواه و دموکرات نمی‌توانند ادعا کنند پیروزی قاطعی به دست آورده و می‌توانند برنامه‌های خود را بدون مزاحمت حزب دیگر به سرانجام برسانند. این نتیجه در واقع انعکاسی از وضعیت فضای سیاسی آمریکا در دوران پسا ترامپ است؛ فضایی بشدت دوقطبی که باعث افزایش شکاف‌های سیاسی و اجتماعی در جامعه آمریکا شده است و می‌تواند تهدیدی جدی برای دموکراسی و ثبات سیاسی این کشور باشد. 
اما نخستین درسی که نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره برای دولت بایدن داشت، این است که تمام مردم آمریکا موافق سیاست خارجی این کشور در حمایت بی‌قید و شرط و بی‌شائبه از جنگ و ادامه آن در اوکراین نیستند. شعارهای نامزدهای حزب جمهوری‌خواه در این باره نشان می‌دهد نامزدهای مجلس نمایندگان و سنا اعلام کرده‌اند در صورت پیروزی جلوی کمک‌های بی‌رویه اقتصادی و نظامی به اوکراین را می‌گیرند و آن را برای مردم آمریکا هزینه می‌کنند. در صورتی که کمک‌های دولت بایدن به اوکراین ادامه یابد، باید منتظر درگیری‌های بیشتری میان نمایندگان کنگره و دولت بایدن باشیم و احتمالا وی مجبور می‌شود برای ادامه فرستادن کمک‌های مالی و نظامی به اوکراین، دست به دامن فرمان‌های اجرایی یا وتوی قوانین کنگره شود. 
دومین مساله‌ای که جمهوری‌خواهان در انتخابات اخیر بشدت روی آن مانور داده و توانستند از این طریق رای مردم را کسب کنند، افزایش میزان خشونت و جرائم در ایالت‌های آمریکاست. دموکرات‌ها که در ماجرای جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد»، از نظر تبلیغاتی بشدت علیه پلیس این کشور فعالیت کرده و قول داده بودند در برخی ایالت‌ها از بودجه‌های پلیس کم می‌کنند تا مانع ادامه خشونت پلیس علیه مردم آمریکا شوند، حالا نمی‌دانند در برابر افزایش میزان جرم و جنایت در آمریکا چه پاسخی برای مردم داشته باشند. در ایالت‌های جرم‌خیز، نامزدهای حزب جمهوری‌خواه با وعده برخورد با جرم و جنایات وارد میدان شده و توانستند رأی خوبی نیز از مردم بگیرند. 
مساله بحران اقتصادی و افزایش تورم در آمریکا، سومین مساله‌ای است که دولت بایدن برای ادامه کار خود و احتمالا رای آوردن در انتخابات ۲۰۲۴، باید فکری به حال آن کند. 
افزایش تورم در آمریکا که خود را در گرانی مواد غذایی و کالاهای اساسی به نمایش گذاشته، بشدت روی افکار عمومی تاثیرگذار بود و توانست میزان آرای مردم به نامزدهای دموکرات را کم کند. دولت بایدن تاکنون راهکار مناسبی برای کاهش میزان تورم نداشته و انتظار می‌رود با افزایش قیمت حامل‌های انرژی در فصل سرد سال، میزان تورم نیز به مراتب بالا‌تر از میزان فعلی رود که ۸ تا ۱۲ درصد است. 
تفاوت‌های فرهنگی و دینی، عامل دیگری برای رأی نیاوردن نامزدهای دموکرات بود. بر اساس نظرسنجی‌ها، مواضع دولت بایدن درباره سقط جنین، میزان حمایت کاتولیک‌های آمریکا و برخی از مذاهب دیگر و بویژه بخش سنتی جامعه آمریکا را از دولت او کم کرده است. با وجود اینکه گمان می‌رفت در انتخابات فرمانداری‌ها، در ایالت‌هایی که سقط جنین ممنوع شده است، مردم به نامزد دموکرات رأی دهند، مردم در نهایت به همان نامزدهای جمهوری‌خواه رای دادند و در برخی ایالت‌های به صورت سنتی آبی یا دموکرات نیز، رقابت نفسگیر و شانه به شانه‌ای میان نامزد دموکرات و جمهوری‌خواه شکل گرفت که در نهایت موجب ادامه شکاف فرهنگی موجود در جامعه آمریکا می‌شود. 
بایدن شخصا به عنوان یک کاتولیک، زمانی که در حمایت از حقوق همجنس‌گرایان صحبت کرد یا درباره ممنوعیت سقط جنین، از کلیسای کاتولیک فاصله گرفت، باعث شد حمایت کاتولیک‌ها را از دست بدهد.
در مسائل مرتبط با حقوق نژادی نیز به دلیل عملکرد بسیار ضعیف دولت بایدن در حمایت از حقوق اقلیت‌های نژادی مانند سیاه‌پوستان، بخش عمده‌ای از جامعه سیاهان آمریکا که به صورت سنتی به دموکرات‌ها رای می‌دادند، از این حزب فاصله گرفته و حالا به جمهوری‌خواهان رای می‌دهند. این روند از انتخابات سال ۲۰۲۰ آغاز شده و پیش‌بینی می‌شود در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ نیز ادامه پیدا کند. همین مساله درباره جامعه مهاجران لاتین‌تبار نیز
وجود دارد. 
اما سوال اساسی اینجاست که نتایج انتخابات کنگره و فرمانداری‌ها در ایالات متحده درباره این کشور چه حقیقتی را برای ما روشن می‌کند؟ برای پاسخ به این سوال باید بیشتر از اینکه به نتایج انتخابات کنگره نگاه کنیم، به انتخابات فرمانداری‌ها بپردازیم. بر اساس آخرین آمار، در میان ۵۰ ایالت آمریکا، فرماندار ۲۱ ایالت، دموکرات بوده و جمهوری‌خواهان نیز فرمانداری ۲۴ ایالت را در دست خواهند داشت و هنوز تکلیف ۵ فرمانداری مشخص نشده است. این آمار بشدت نزدیک نشان از همان هشداری دارد که از سال ۲۰۲۰ توسط کارشناسان مسائل سیاسی در آمریکا داده می‌شد: آمریکا در حال تقسیم شدن به صورت مساوی بین رنگ آبی و قرمز است و این نشان از احتمال آینده‌ای بسیار خطرناک برای این کشور دارد؛ جامعه‌ای بشدت دوقطبی با دستورالعمل‌هایی بشدت رادیکال که می‌تواند کل مردم را رودرروی یکدیگر قرار داده و یک جنگ داخلی دیگر را در تاریخ این کشور رقم بزند. جنگ داخلی‌ای که این بار تنها به خاطر مسائل اقتصادی نیست و مسائل اجتماعی و فرهنگی مانند سقط جنین، تبعیض و نژادپرستی، حقوق زنان و شکاف‌های سیاسی عامل شکل‌گیری آن خواهد بود.

Page Generated in 0/0093 sec