گروه فرهنگ و هنر: جریان معاند برای پیشبرد سیاست‌های خود روی افراد زیادی حساب باز می‌کند اما روی همه آنها به یک میزان و به یک شکل حساب نمی‌کند. نه تنها سطح انتظار این جریان از هر یک از سربازان پیاده‌نظامش با دیگر سربازان متفاوت است، بلکه حتی گاهی برخی از این سربازان به تاریخ انقضای خود نزدیک می‌شوند و دشمن ناگزیر می‌شود برای حفظ نفوذش، افراد مستعد دیگری را به ارتش خود اضافه کند.

به گزارش «وطن‌امروز»، آشفته‌بازاری که جامعه ما این روزها با آن دست به گریبان است، دشمن را بر آن داشته تا از هر ظرفیتی برای داغ‌تر کردن آتش اغتشاشات و آشوب‌ها بهره ببرد. در چنین شرایطی دشمن در سپردن تریبون خود به افراد حساسیت بسیاری به خرج می‌دهد. اینکه دنیا شعارهای ضدجمهوری اسلامی را از زبان چه کسی بشنود، برای دشمنان دیرینه ما مهم است و در راستای همین اهمیت، نام چهره ایرانی‌الاصل را به تازگی برجسته کرده است. نازنین بنیادی بازیگر ایرانی-بریتانیایی چندی پیش در جلسه‌ای غیررسمی حاضر شد و در سخنانی نشان داد دشمن روی حضور فعال او در مبارزه علیه مصالح زادگاهش حساب ویژه‌ای باز کرده است اما چه شد که معاندان به این نتیجه رسیدند باید از شخصیت‌هایی چون مریم رجوی و مسیح علی‌نژاد به سمت نازنین بنیادی کوچ کنند؟ در این سال‌ها هنرمندان بسیاری با مهاجرت از ایران از مملکت خویش روی برگرداندند؛ در بین این هنرمندان مهاجر، بنیادی چه امتیاز خاصی نسبت به سایرین داشت که دشمن تصمیم گرفت روی او تمرکز کند؟ برای درک اینکه مزیت خاص بنیادی در این عرصه برای دشمن چیست، بد نیست به کارنامه هنری او که از ابتدا با سیاست آمیخته بوده است، نگاهی بیندازیم.

 

سیاست‌؛ بدون رتوش

شعارشان جدایی سیاست از جنبه‌های مختلف زندگی است اما آنچه در عمل نشان می‌دهند، کاملا برخلاف شعارشان است. در کارنامه نازنین بنیادی، نقش‌های سیاسی بسیاری به چشم می‌خورد. نقش وی در «هتل بمبئی» نمونه بارزی از این نقش‌هاست. بنیادی در این فیلم نقش یک زن ایرانی‌تبار به نام زهرا کاشانی را بازی می‌کند که با همسر آمریکایی و فرزند خود به هند سفر کرده است. این فیلم جریان حمله تروریستی به هتل تاج‌محل بمبئی در سال 2008 را روایت می‌کند. لحن جانب‌دارانه و تند فیلم علیه مسلمانان و تروریست خواندن آنها را که فاکتور بگیریم، به جایگاه ویژه زهرا کاشانی در فیلم می‌رسیم. بارها در طول فیلم، زهرا کاشانی، به عنوان یک شخصیت ایرانی، از سوی دیگران متهم به همدستی با تروریست‌ها می‌شود. به عبارت دیگر «هتل بمبئی» نه تنها آشکارا سیاست‌های ضداسلامی را فریاد می‌زند، بلکه شعارهای ضدایرانی‌اش را نیز علنا مطرح می‌کند.

سریال «سرزمین مادری» نمونه دیگری از نقش‌های سیاسی بنیادی است. او در این سریال نقش یک مامور اطلاعاتی سازمان سیا را بازی می‌کند. حضور بنیادی در این سریال از فصل اول آن و در نقشی فرعی آغاز شد. در فصل سوم همان نقش فرعی ادامه می‌یابد و نازنین بنیادی به یکی از نقش‌های اصلی سریال تبدیل می‌شود. نشان دادن مسلمانان به عنوان افرادی به دور از تمدن، ارائه تصویری غیرواقعی از آمریکا در قامت یک ناجی صلح، بازی با اسامی شخصیت‌های شاخص ایرانی در طول فیلم و ارجاعات سیاسی و نظامی غیرمستقیم از جمله تلاش‌های این سریال در راستای پیشبرد اهداف سیاسی خویش است. داستان این سریال درباره یکی از نیروهای ویژه ارتش آمریکاست که ظاهرا 8 سال پیش در عراق ربوده شده است و ناگهان طی عملیاتی که در خاک عراق انجام می‌شود، به صورت اتفاقی همان نیرویی که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود پیدا می‌شود؛ این نیروی از مرگ برگشته مسلمان است و این همان نقطه‌ای است که کارگردان فیلم از آن برای القای سیاست‌های ضداسلامی خود بهره می‌برد. پررنگ‌ترین و آشکارترین نقش‌های سیاسی بنیادی را در این آثار می‌بینیم؛ هر چند در دیگر آثار او همچون «آشنایی با مادر» و «همتا» نیز وی را در نقش‌هایی می‌بینیم که بعید است غیرهدفمند و بدون توجه به اصالتش به او سپرده شده باشد. این هنرپیشه ایرانی‌تبار اما فقط در عرصه هنر عروسک خیمه‌شب‌بازی سیاستمداران نیست، بلکه در عرصه‌های دیگر نیز نقش‌آفرینی سیاسی او دیده می‌شود. 

 

عروسکی کوکی به نام نازنین

نازنین بنیادی نه فقط در فیلم‌هایش، بلکه فارغ از حرفه اصلی‌اش هم کنش‌های ضدایرانی دارد. او در سازمان عفو بین‌الملل بریتانیا حقوق زنان و زندانیان عقیدتی ایران را پیگیری می‌کند؛ برای آزادی جعفر پناهی کارزار راه می‌اندازد و در تازه‌ترین فعالیتش هم در جلسه غیررسمی سازمان ملل، به نظام جمهوری اسلامی می‌تازد. همین شواهد کافی است تا نشان دهد نازنین بنیادی مستعدترین مهره‌ای بود که می‌توانست رهبری اوضاع را به دست بگیرد. او بارها مواضع خود در این میدان را نشان داده بود و حالا تبدیل به عروسکی کوکی برای سیاستمداران غرب شده است.