دیروز بازاریها نه به دلیل اعتصاب، بلکه از ترس حمله عده قلیل اغتشاشگر مجبور به تعطیلی چندساعته شدند
اعتراضات به درگذشت مهسا امینی که رفته رفته با حضور معاندان و صحنهگردانی رسانههای آشوبطلب تبدیل به آشوبهای خیابانی شد، در روزهای اخیر وارد فاز جدیدی شده است. حالا «اعتصاب» در کنار اردوکشی خیابانی ترجیعبند اغتشاشگران است. این جریان برنامه ویژهای برای تعطیلی واحدهای توزیع کالا و کسبوکارها در روزهای پایانی هفته جاری داشت که با عدم همراهی بازاریها همراه شد. روز گذشته جریان فتنه که خود را شکستخورده در مسیر رسیدن به هدف شومش یعنی اعتصاب دید، شروع به ارعاب و تهدید کسبوکارهای شاغل کرد به طوری که تصاویر و ویدئوهای زیادی از حمله اشرار به کاسبانی که تن به اعتصاب ندادند، منتشر شد. این وحوش بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و لزوم فعالیت کسبوکارها و در وضعیت تحریمی با یورش به مغازههای مردم و حتی شهروندانی که در حال خرید هستند، به دنبال تعطیلی بازارهای خردهفروشی هستند. به عبارت دیگر علت تعطیلی بسیاری از مغازهها بنا بر اعلام بسیاری از کسبه در محدوده بازار بزرگ تهران، نه اعتصاب، بلکه ترس از توحش، تحریق و تخریب توسط عده قلیلی از اغتشاشگران است.
در بازار بزرگ چه خبر بود؟
یکی از رسانهها در گزارشی میدانی درباره اتفاقات روز گذشته پایتخت نوشت: «یکی از کسبه درباره علت تعطیلی بازار بزرگ تهران به خبرنگار ما گفت: ساعتی قبل عدهای وارد بازار شدند و شروع به سر دادن شعارهای تند کردند. سپس سراغ ما آمدند و تهدید کردند اگر نبندیم، مغازهها را آتش میزنند. همین موضوع سبب شد اغلب کسبه مغازه خود را تعطیل کنند و بروند، البته از ساعتی قبل مأموران انتظامی در بازار مستقر شدند و آن افراد رفتند اما به هر حال بازاریان میترسند اموالشان از بین برود و به همین دلیل ریسک نمیکنیم و مغازه را میبندیم».
در ادامه این رسانه آورده است: «پس از خارج شدن از بازار بزرگ تهران، به سمت خیابان ناصر خسرو حرکت کردیم. در این محدوده نیز برخی مغازهها تعطیل یا نیمهتعطیل بودند. یکی از کسبه که مغازه دوربینفروشی داشت، درباره علت پایین کشیدن کرکره خود تا نیمه به خبرنگار مهر گفت: ساعتی قبل عدهای از اینجا رد شدند و شروع به شعار دادن و فحاشی کردند و تهدید کردند اگر نبندی مغازهات را آتش میزنیم. قیمت دوربین بسیار زیاد است و حتی اگر برای یکی از دوربینها اتفاقی رخ دهد، ضرر قابل توجهی میکنم. به همین دلیل کرکره را تا نیمه پایین کشیدهام تا مشکلی پیش نیاید».
از کمپین نخریدن تا حمله به بازاریها
اینطور که پیداست ضربه زدن به اقتصاد و ایجاد ترس برای فعالیت اقتصادی فاز جدید آشوبگران برای حمله به ایران قوی است. البته پیش از این نیز کمپینهایی در فضای مجازی برای تحریم کردن کسبوکارهای بزرگ کشورمان که شاخصه اصلی آنها تعداد افراد شاغل بالا بود به وجود آمده بود.
فروشگاههای اینترنتی، تاکسیهای اینترنتی و شرکتهای لبنیاتی که در اکثر موارد هیچ وابستگی به دولت ندارد، اصلیترین هدفهای کمپینهای اخیر بودند. دشمنان برای جریحهدار کردن احساسات مردم هر بار از حربه جدیدی برای تشویق به پویش نخریدن کالاها از این واحدهای تولیدی و توزیعی استفاده کردند. روایتهای غالبا دروغین که بلافاصله پس از طرح شدن توسط تولیدکنندگان تکذیب شد اما دستگاه رسانهای دشمن اجازه شنیدن توضیحات تولیدکنندگان را به مردم آنچنان که باید و شاید نداد.
فرار سرمایه از اغتشاش
تبعات کنونی و رویدادهایی که ذیل افزایش مقطعی قیمت ارز و سقوط موقت بازار سرمایه دیدیم، بخش کوچکی از آسیبهای اردوکشیهای خیابانی و خدشهدار کردن امنیت کشور است و در کوتاهمدت با فروکش کردن ناآرامیها به پایان میرسد؛ آنچه اهمیت دارد تاثیر بلندمدت چنین رویدادهایی در کلانتصویر اقتصاد ایران است.
علاوه بر اینکه این مساله نیز باید مورد توجه قرار گیرد که هر گاه در کشور اغتشاش و ناآرامی شکل گرفته، فشار بیرونی و تحریمهای بینالمللی نیز بر کشور تحمیل شده و مشکلات اقتصادی که یکی از محورهای نارضایتی مردم است، نه تنها بهبود پیدا نمیکند، بلکه وضعیت حادتری نیز بر اقتصاد و معیشت مردم حاکم میشود. کاهش سرمایهگذاری خارجی، آسیب به کسبوکارهای اینترنتی و نوپا، به نتیجه نرسیدن پروژههای کریدوری و تجاری و در نهایت کاهش رشد اقتصادی و از بین رفتن نهاد بازار از اصلیترین آسیبهای اغتشاشات اخیر برای اقتصاد ایران بوده است. یک اصطلاح بسیار مهم در اقتصاد وجود دارد که گفته میشود سرمایه، ترسو و فرار است. به این معنا که برای جلوگیری از فرار سرمایه باید بستر امن و مناسبی ایجاد شود. همانگونه که وقتی یک دانه اگر در خاک قرار میگیرد، برای رشد و نمو نیاز به بستر مناسب و آب و نور دارد تا رشد کند و بالغ شود، یک سرمایهگذاری هم برای رسیدن به مرحله سودآوری، نیاز دارد در محیط امن و شفاف و قابل پیشبینی انجام شود و اگر سرمایهگذار احساس کند آینده روشن و امنی ندارد، شروع به خروج سرمایه خود از کشور میکند و سرمایه به جای اینکه به سمت تولید، صنعت و خدمات برود، به سمت بازارهای نقدشونده و خروج از کشور میرود. کاهش سرمایهگذاری در کشور نتیجهای جز گرانی و در نهایت تورم نخواهد داشت و ناگزیر مردم باید تاوان تورم به وجود آمده را پرداخت کنند. علاوه بر این، تحریم نیز یکی از پیامدهای اغتشاش و ناامنی و ناآرامی در کشور است. اگرچه ایران طی دهههای اخیر همواره با تحریمهای متعددی روبهرو بوده اما تحریمهایی که ناشی از وجود ناامنی در کشور اعمال میشود، تبعات سنگینتری بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت. کارشناسان اقتصاد میگویند نتیجه تحریمها علیه کشور موجب تحمیل هزینه تولید و گرانی کالاها و خدمات در کشور میشود و در نتیجه به سفره مردم فشار وارد میکند و موجب سخت شدن معیشت مردم میشود. در واقع یکی از معیارهای تقویت سرمایهگذاری در کشور، امنیت سرمایهگذاری است. سرمایهگذاران با توجه به روند آینده، یک آستانه و حد ریسک برای خود قائل هستند و در جایی حاضر میشوند که امنیت بیشتر و اقتصاد پیشبینیپذیر و نرخ بازده سرمایه آنها مشخص و روشن باشد و هر چه فضای اقتصاد ناامن باشد یا پیشبینیپذیر نباشد، سرمایهگذاری کمتر خواهد شد. به هم ریختگی اجتماعی و فرهنگی و نبود امنیت منجر به کاهش سرمایهگذاری و کاهش قابلیت پیشبینیپذیری اقتصاد میشود. نکته قابل توجه دیگر اینکه در نظامهای اقتصادی وقتی ریسک اقتصادی افزایش مییابد، بیمهگری در اقتصاد گرانتر میشود و در هر کشوری که رتبه امنیت و آرامش کمتر باشد، درصدهای حق بیمه افزایش مییابد و در نتیجه سرمایهگذاری گرانتر تمام میشود. برای واردات و صادرات کالا هم پوشش بیمهای در اقتصادهای ناامن گرانتر تمام میشود، در نتیجه قیمت کالاها و خدمات بالا میرود و باعث تورم و گرانی و فشار به معیشت مردم میشود.