printlogo


کد خبر: 256548تاریخ: 1401/8/28 00:00
استوری عجیب گل‌محمدی علیه ملی‌پوشان یک گل به خودی تمام عیار بود
مردودی معرفت

مهدی تقوی: در روزنامه‌نگاری ورزشی، یکی از سخت‌ترین امور نوشتن از حاشیه است تا متن ماجرا؛ پرداختن به آن چیزهایی که نه فنی است و نه حتی ورزشی اما متاسفانه ارتباط مستقیم و پایاپایی با این حوزه پیدا کرده است. این سختی را بگذارید کنار یک دست‌انداز دیگر به نام نامشخص بودن تکلیف با آن سوژه مدنظر. حقیقتا درباره یحیی گل‌محمدی نمی‌شود نوشت؛ تکلیف‌مان با او مشخص است. نه صحبت از یک بازیکن درجه 2 بازنشسته است و نه یک فراموش‌شده که این روزها به واسطه دور افتادن از تیترها، می‌خواهد به هر قیمتی نامش روی کیوسک باشد و در مجازستان اخبار داغ و فوری، اسمی از او برده شود. تکلیف با امثال یحیی گل‌محمدی کاش مشخص بود تا همان اولش نوشته را با این حرف شروع کنیم. چه کسی باور می‌کند بازیکن و کاپیتان سابق تیم ‌ملی فوتبال یک کشور و سرمربی فعلی یکی از بزرگ‌ترین باشگاه‌های همان کشور، در فاصله چند روز مانده به آغاز جام‌جهانی آن ادبیات باور نکردنی را علیه ملی‌پوشان به کار ببرد؟
یحیی گل‌محمدی همان مدافعی که دقیقا 21 سال پیش در چنین روزهایی (25 آبان سال 1380) بعد از تلخ‌ترین برد تاریخ ایران مقابل ایرلند جنوبی که از قضا زننده تنها گل بازی بود، سر در گریبان پیراهن سپیدرنگ ملی‌اش کرد تا دوربین پخش زنده اشک‌هایش را شکار نکند. همان مدافعی که 4 سال بعدش، در جام‌جهانی 2006 آلمان، زننده یکی از گل‌های تاریخ ایران در جام‌جهانی لقب گرفت. 
او امروز در یکی از مهم‌ترین باشگاه‌های ایران سرمربیگری می‌کند. با پرسپولیس 2 قهرمانی کسب کرده و این فصل هم تا اینجای کار، در صدر است. اما ناباورانه علیه بازیکنانی می‌نویسد که امروز سربازان ما در آوردگاه جهانی 2022 قطر هستند. اگر او سرمربی قرمزها نبود، اگر به هر دلیلی این روزها رسانه‌ها سراغی از پیشکسوت سابق تیم ‌ملی نمی‌گرفتند یا حتی اگر بسان محمد تقوی، کارمند تمام‌وقت شبکه ایران اینترنشنال در لندن بود، توجیهی برای آن استوری عجیب می‌شد یافت اما او با بی‌خردی محض، تمام‌قد نمکدانی را محکم به زمین زد که سال‌هاست از آن نمک می‌خورد. 
تخریب بازیکن خودی
فارغ از همه این مسائل باید از یک زاویه خاص به این اتفاق عجیب و لحن باورنکردنی گل‌محمدی نگریست. باشگاه پرسپولیس از جمع 25 بازیکن ایران، بیشترین تعداد ملی‌پوش را در قطر دارد. از علیرضا بیرانوند درون دروازه گرفته تا مرتضی پورعلی‌گنجی، وحید امیری و مهدی ترابی. البته میلاد سرلک هم در روزهای پایانی به واسطه مصدومیت از اردوی تیم ‌ملی خارج شد و اگر این بدشانسی نبود، امروز پرسپولیس عوض 4 ملی‌پوش، با 5 نفر کماکان بیشترین سهمیه را در تیم ‌ملی ایران داشت. سرمربی این تیم اما این بازیکنان را شماتت می‌کند و انگ بی‌معرفتی و گرفتن نمره صفر به آنها می‌زند. در چشم‌ برهم‌زدنی بازی‌های تیم ‌ملی تمام می‌شود و این گل‌محمدی است که باید با این ملی‌پوش‌ها برای جنگ تا قهرمانی لیگ بیست‌و‌دوم ادامه دهد. 
طبیعتا این اهانت دل همه ملی‌پوش‌ها را رنجانده و پرسپولیسی‌ها را بیشتر و حقیقتا مشخص نیست این بازیکنان که همگی از اعضای کلیدی و بی‌جانشین پرسپولیس به شمار می‌روند، با چه روحیه‌ای به لیگ برتر بازمی‌گردند؟ چه کسی باور می‌کند یک مربی حرفه‌ای اینچنین گل‌به‌خودی بزند و باعث چندپارگی تیم توسط خودش شود؟ شاید پایان فصل ترکش‌های این گل‌به‌خودی بیشتر خودنمایی کند. 
این روند چه زمانی قطع می‌شود؟
سوای این مساله و به واسطه تکرر چنین اظهارات ضدملی علیه تیم ‌ملی فوتبال کشورمان، باید پرسید: کجا این دور تسلسل پایان می‌یاید. یحیی گل‌محمدی پیش‌تر چندین استوری در حمایت از اغتشاش‌ها به انواع و انحای گوناگون، منتشر کرده بود که به واسطه بی‌توجهی مدیران بالادستی دست آخر ختم به آن استوری آخر و نمره صفر دادن به معرفت ملی‌پوشان به زعم خویشتن شد. از سوی دیگر وقتی چنین فضایی از سوی بزرگ‌ترها خلق می‌شود دیگران هم وارد گود می‌شوند. بعد از جریمه 20 درصدی سرمربی قرمزها توسط باشگاه پرسپولیس (که بنا به دلایلی فعلا این خبر به صورت رسمی از سوی سایت این باشگاه رسانه‌ای نشده‌)، این بار نوبت به کریم باقری، دستیار گل‌محمدی رسید. داستان او هم دقیقا کم و بیش شبیه سرمربی این تیم است. کاش مثل علی کریمی تکلیف همه ما با او مشخص و سرراست بود. اما کریم باقری که همیشه به بی‌حاشیه بودن معروف بود، طی چند روز اخیر به حمایت خام از سرمربی این تیم پرداخت و سپس در نوشته‌ای عجیب‌تر با نام بردن از پرویز برومند و سروش رفیعی آنها را باشرف(!) خطاب کرد. اولی در اغتشاشات هفته گذشته در زد و خورد با ماموران امنیتی دستگیر شد و دومی هم گفته می‌شود در یک درگیری بازداشت شده اما گویا با قرار وثیقه آزاد شده است. 
بهای انفعال و سکوت
فعلا حواس همه فوتبال و مدیران ورزشی ما به جام‌جهانی و حواشی مهندسی شده احتمالی اطراف تیم ‌ملی فوتبال کشورمان است اما ناباورانه در همین ایران، بعضا پیشکسوتان فوتبال با افتخار تمام از نرفتن به جام‌جهانی و حمایت نکردن از تیم ‌ملی حرف می‌زنند. اگر مسؤولان تصمیم‌گیر در هر باشگاه و سپس مدیریت فدراسیون و وزارت ورزش توجهی به این متلک‌پراکنی‌ها و حمایت آشکار این افراد از اغتشاشات نکنند، آن وقت این موج کاذب ضد ملی و میهنی هر روز نام افراد بیشتری را با خودش همراه می‌کند. 
 شاید تز بعضی مدیران این باشد که فعلا نادیده بگیریم تا فضا آرام‌تر شود اما تأملی کوتاه روی سلسله اظهارات ضدملی بازیکنان سابق همین تیم ملی، می‌گوید آنها چون می‌دانند هیچ هزینه و عقوبت خاصی مترصدشان نیست، موج اهانت‌ها بیش از پیش خواهد شد و تردید نکنید این موج سهمگین منفی، اثر سوء خود را روی تیم ‌ملی فوتبال ایران در دوحه خواهد گذاشت. اگر چه کی‌روش به عنوان یک سرمربی حرفه‌ای، آگاه و آشناست چگونه جنگ روانی و رسانه‌ای را با خبرنگاران خارجی مدیریت کند اما چه کسی ضمانت می‌دهد بازیکنان تیم ‌ملی که تجربه کی‌روش را ندارند، قادر به مهار این جو به راه افتاده هستند؟
از این رو انتظار می‌رود مدیران ورزشی از سایه سکوت و صرفا رصد استوری‌ها بیرون بیایند و نقش بازدارنده خود را ایفا کنند. همین انفعال و بی‌توجهی موجب شده مربی و بازیکن شاغل در این فوتبال، خیلی راحت و بدون واهمه علیه تیم ‌ملی و ملی‌پوشان استوری منتشر کند. صحبت از فلان ملی‌پوش سابق که این روزها خانه‌نشین شده و کسی سراغش نمی‌آید، نیست. صحبت از افرادی که تشنه دیده شدن به هر نحوی هستند و گدایی لایک می‌کنند هم نیست، سرتان را بالا بگیرید و ببینید امروز در کف این اتفاقات چه کسانی هستند. از یحیی گل‌محمدی گرفته تا کریم باقری و شایان مصلح و... .

Page Generated in 0/0225 sec