گروه فرهنگ و هنر: تاریخ تمدن اسلامی را که ورق میزنیم، بسیار به آدمهایی برمیخوریم که امام زمانهشان را نشناخته بودند. شماری قرآنها را که بر سر نیزه دیدند، امام زمانهشان را فروختند و به سپاه معاویه پیوستند. گروهی دیگر با خلف وعدهشان شهر خود را بدنام کردند تا هر جا میخواهیم پیمانشکن نبودنمان را ابراز کنیم، بگوییم «ما اهل کوفه نیستیم...» و همچنان که امامت ادامه دارد، این چرخه هم ادامه دارد و برعهده ما است که با معرفی امام زمانه خویش، این چرخه را متوقف کنیم. «غیررسمی» تلاشی قابل توجه در این راستاست و به معرفی امام زمانهمان در مجموعهای مستند میپردازد.
«اگر انقلاب اسلامی برای ما یک ثمره داشته و آن ثمره، مباحثه اقشار مختلف با شخص اول مملکت بوده، این برای ما کافی است». این جمله را یک جوان المپیادی خطاب به مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان با ایشان در سال 98 به زبان آورد. مباحثه با شخص اول مملکت ثمره کمی نیست. مقصود جوان، دیدارهای رسمی همچون دیدار مذکور بود اما حقیقت آن است که حتی اگر رسمیها را فاکتور بگیریم، غیررسمیهای بسیاری هستند که این ارتباط را همچنان حفظ میکنند. این دیدارها البته به اقتضای غیررسمی بودنشان، خیلی به گوش مردم نمیرسند و کمتر اطلاعاتی از آنها درز میکند؛ در حالی که هر کدام از این دیدارهای غیررسمی حامل نکات ارزندهای برای عموم است. افزون بر آنچه بین طرفین گفته و شنیده میشود و تبادل نظرات راهگشایی که صورت میپذیرد، چنین جلساتی میتواند چهره دیگری از رهبر انقلاب را به ما نشان دهد؛ چهرهای که شاید رسمیت جلسات رسمی مانع دیده شدن آن میشود. دیدارهای غیررسمی رهبر انقلاب با گروههای گوناگون مردمی مختص دیروز و امروز نیست و از زمان آغاز رهبری ایشان - هر چند به صورت جسته و گریخته- وجود داشته است. از سال 95 اما این جلسات نظمی به خود میبیند و به شکل دیدارهای هفتگی منظمی درمیآید که پنجشنبهها برگزار میشود. مجموعه مستند «غیررسمی» روایتی است از آنچه در این سلسلهجلسات میگذرد. این مجموعه مستند که به کارگردانی محمدعلی صدرینیا و به همت موسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی ساخته شده است، هر بار سراغ یک گروه خاص و همچنین وجهی خاص از شخصیت رهبر انقلاب میرود. «غیررسمی» روز گذشته پنجمین قسمت خود را با موضوع روحیه جهادی رهبر انقلاب روی آنتن فرستاد. به همین بهانه، در ادامه گزارش نگاهی به آنچه در قسمتهای منتشر شده این مجموعه مستند گذشته است، میاندازیم.
پرده اول: راویان نور
نخستین قسمت مجموعه مستند «غیررسمی» سراغ دیدار راویان دفاعمقدس با مقام معظم رهبری رفت. بسیاری از روایتگران سرزمین نور، اعم از زن و مرد، پیشتر حضرت آیتالله العظمی خامنهای را در جبهههای جنگ تحمیلی ملاقات کرده بودند و در این دیدار به مرور خاطرات آن سالها میپرداختند. نسل حاضر در جلسه، نسل دفاعمقدس بود و همه آنها خاطرات مشترکی داشتند. یک به یک این خاطرات را مرور میکردند و با مرور هر خاطره، اشک میریختند. از جوانان شهیدی میگفتند که بهرغم کار بزرگی که کردند، امروز کمتر نامی از آنها میشنویم؛ از آنهایی که باور کردن شهادتشان کار سختی بود.
هم راویان از تجربیاتشان در دفاعمقدس میگفتند و هم رهبر انقلاب. هر کدامشان هم یادگاری از جنگ داشتند؛ یک نفر ۲ دستش را در جبههها جا گذاشته بود، دیگری پایش را، آن یکی چشمش را و دیگری هم جگرگوشهاش را. اهمیت روایت دفاعمقدس برای نسلی که جنگ تحمیلی ایران و عراق را ندیده، نکتهای است که آیتالله خامنهای در این جلسه بر آن تاکید دارد. ایشان مکتوم ماندن یا تحریف شدن را خطراتی میدانند که در کمین دفاعمقدس ما است و اگر با روایتگری همین راویان خنثی نشوند، میتوانند آنچه بر سر واقعه غدیر آمد را این بار برای دفاعمقدس تکرار کنند. راویان هم بخوبی میدانند که چه بار سنگینی بر دوش دارند. در پایان این قسمت از «غیررسمی»، محسن محسنی، جانباز و راوی دفاعمقدس در این باره میگوید: «پس از مجروحیت و پایان جنگ، بازخوردی که از اطرافیان و مردم میگرفتم این بود که شما دینتان را به اسلام و انقلاب ادا کردید و حالا دیگر نوبت ما است. این حرف برای من حرف غمانگیزی بود! مگر میشود یک آدم زنده باشد، راه برود و حرف بزند و بگوییم دیگر دینی به گردن او نیست؟! اگر به معنای دقیق کلمه بخواهیم بگوییم، کسی که دیگر دینی بر گردن ندارد، مرده است. این برای من قابل قبول نبود. به همین خاطر این سوال برای من ایجاد شد که چرا شهید نشدم و زنده ماندم. یک مین گردن کلفت پدالی در دست من و نزدیک قلب و صورت من منفجر شده بود؛ روال طبیعی این بود که من درجا شهید شوم. چرا زنده ماندم؟ این برای من سوال مهمی بود و جوابی که برای آن یافتم این بود که کاری بر دوش من بود. با اینکه جنگ سال 67 تمام شد اما من همچنان در حال جنگ هستم و جنگی که امروز با آن مواجهم، در خود جبهه و جنگ تحمیلی سابقه نداشت. جنگ امروز خیلی سختتر است».
فیلمساز، نویسنده، شاعر و هر آن کسی که تلاش کرده با زبان هنر پیام خود را به مردم برساند نیز در این ملاقاتهای پنجشنبهای از نظر رهبر انقلاب دور نمانده است. دومین قسمت از مجموعه مستند «غیررسمی» به دیدار رهبری با هنرمندان میپردازد و البته چالشیتر و جنجالیتر از قسمت قبل است و همین موضوع باعث شد در زمان انتشار مستند، بازتاب خوبی از آن در فضای مجازی ببینیم. عدهای از فیلمسازان حاضر در این جلسه غیررسمی، از ظرفیت محدود شوخی و انتقاد سازنده در فضای سینما و تلویزیون کشور گفتند. سیروس مقدم، کارگردان در این باره گفت: «متاسفانه فقط میتوانیم با دزدها و موادفروشها شوخی کنیم؛ دلیلش هم این است که آنها صنف و اتحادیهای ندارند که بخواهند به ما اعتراض کنند». رضا جودی، تهیهکننده سریال «لیسانسهها» نیز در تایید این سخن مقدم یادآور میشود: «ما اگر با کسی دشمنی داشتیم، با او میجنگیدیم اما شوخی میکنیم چون دشمنیای نداریم. این را متوجه نیستند و عواقب شوخی دادگاهی شدن است. ما با خود تلویزیون شوخی کردیم و تلویزیون این شوخیها را برنتابید و پخش نکرد. جامعه امروز ما نیاز به شوخی دارد. باید بپذیریم که فقط داریم شوخی میکنیم». وجه مستوری از شخصیت رهبر انقلاب در پاسخ به همین انتقادات مطرح میشود. ایشان معتقدند شوخیای که خلاف حق نباشد، هتک نباشد و مودبانه باشد باید وجود داشته باشد. مثالی که رهبری که در این باره میآورند هم فیلم معروف «مارمولک» ساخته کمال تبریزی است و درباره آن میگویند: «به آقایان گفتم به جای آنکه اعتراض کنید، استقبال کنید که نشان داده میشود آدمهایی هستند که میآیند و لباستان را به ناحق میپوشند». در بخش دیگری نیز انتقاداتی از سوی عبدالحسن برزیده، کارگردان سینما و تلویزیون مطرح شد مبنی بر اینکه رهبر انقلاب و سران نظام خود را از پاسخگوی مردم بودن بینیاز میبینند و دلسوز عموم مردم نیستند و واکنشی که از سوی آیتالله خامنهای به این سخن دیده شد، واکنشی در کمال آرامش و عطوفت بود که حکایت از دلسوزی رهبر برای تمام امت داشت. چالشیترین سکانس مستند اما برمیگردد به نکاتی که محمدحسین حقیقی در اعتراض به وضعیت عمومی کشور مطرح میکند و علاوه بر پاسخ رهبر انقلاب، با واکنش صریح ابراهیم حاتمیکیا روبهرو میشود. در این جلسه از فیلمسازان پیش از انقلاب چون مهدی فخیمزاده گرفته تا چهرههایی که هماکنون پروژههایی عظیم در دست دارند مثل داوود میرباقری، حاضر بودند. تمرکز اصلی این قسمت از مستند اگر چه بر روی سینماگران است اما دیدارهای غیررسمی با شعرا، نویسندگان، انیماتورها، فعالان عرصههای علمی و... نیز مورد توجه قرار گرفته است.
سومین قسمت «غیررسمی» به طور خاص، بر جلسات غیررسمی با اهالی علم و فناوری تمرکز کرد. آنچه در این قسمت از مستند میبینیم، تنها اهتمام ویژه رهبری به حرکت و پیشرفت در این حوزه نیست؛ در بخشهای مختلفی از مستند، به دیدارهای رسمی و غیررسمی رهبری با دانشمندان اشاره میشود که طی آنها وعدههایی بلندمدت برای رسیدن به قلههای پیشرفت مطرح شده است. شرکتهای دانشبنیانی که در بازدیدهای سالیان گذشته رهبری از مرکز علمیشان، وعده بومیسازی فناوریهای روز دنیا را دادهاند، با مستنداتی در جمعی غیررسمی مقابل رهبر انقلاب حاضر شدند، تا گزارشی از نتیجه تلاشهای شبانهروزیشان ارائه کنند. دستاوردهای پژوهشکده رویان در عرصه درمان ناباروری یکی از این گزارشات است. پیشرفتهایی که در حوزه فناوری نانو حاصل شده است، نمونه دیگری از آنهاست. پژوهشگران پژوهشگاه ابنسینا هم آمدند و از دستاوردهای مختلف دارویی و پزشکی خود گفتند و... از نگاه رهبری، همه اینها سرمایههای بزرگی است که ما پس از انقلاب اسلامی توانستهایم به آنها دست پیدا کنیم اما نباید به همین میزان بسنده کنیم و از حرکت بایستیم.
از مهمترین بیانات رهبر انقلاب که در این مستند بدان اشاره شده است، میتوان به اظهارات ایشان در رابطه با خودباوری جوانان ایرانی اشاره کرد. خودباوریای که یقینا از مهمترین ثمرات انقلاب اسلامی است. رهبری با اشاره به اینکه پیش از انقلاب به قدری خودمان را باور نداشتیم که عدهای میگفتند باید از کشورهای خارجی مدیر وارد کنیم، این اعتماد به نفس ملی را نعمتی بزرگ دانستند. ایشان با اشاره به خاطرهای از بازدید مراحل احداث سد کرخه، به جملهای اشاره میکنند که در حاشیه یکی از بازدیدها به چشمشان خورده بود: «شما میتوانید!» نکتهای که هم مقام معظم رهبری و هم حاضران در جلسه بر آن اتفاق نظر دارند، تاثیراتی است که تحریمها بر این توانایی امروز ما داشته است. آنها متفقالقول هستند که اگر تحریمی در کار نبود، امکان داشت ما هیچگاه این ظرفیتهای امروز خودمان را نشناسیم و هرگز به جایگاهی که امروز در آن قرار داریم، نرسیم. همه آنها این موضوع را تصدیق کردند که محدودیتها بود که منجر به پی بردن ما به تواناییهایمان شد و این تحریمهاست که از ما یک نسل دارای خودباوری ساخته است.
پرده چهارم: شیرین مثل طنز
به تعبیر شهرام شکیبا، طنزپرداز باسابقه و مطرح کشورمان، در روزهایی که نیروی هوافضای سپاه پاسداران پهپاد آمریکایی را بر فراز تنگه هرمز شکار کرده بود، مقامات ایالات متحده هر فکری میکردند جز اینکه رهبر انقلاب در جلسهای کنار طنزپردازان کشورمان نشسته باشند. «غیررسمی 4» به این دیدار غیررسمی آیتالله خامنهای با شعرا و طنزنویسان پرداخته است. قرائت اشعار طنز فضای دلنشین و شیرینی را بر جلسه حاکم کرده و طنازانی چون ناصر فیض، اسماعیل امینی، هوتن شکیبا، قاسم رفیعا و عبدالرضا قیصری در جمع حاضرند. در طول جلسه بارها از مرحوم کیومرث صابریفومنی سخن به میان میآید و از اقدامات او در عرصه طنز به عنوان یک نقطه عطف یاد میشود. انتقاد در عین انتقاد، مهمترین ویژگی بنیانگذار موسسه «گل آقا» است که حاضران بدان اشاره میکنند. رهبر انقلاب که در واپسین سالهای عمر مرحوم صابری فومنی رابطه نزدیکی با وی داشتند، در این جلسه به نیکی از او یاد میکنند. برخی طنزپردازان، گلایههایی از مشکلات حقوقیای دارند که در مسیر حرفهایشان آنها را دچار مشکل میکند و رهبری با ظرافت کامل به این نکته اشاره میکنند که باید مرز بین هزل و لودگی با طنز مشخص باشد و اگر چنین نکاتی رعایت شود، طنز یک ابزار فرهنگی تاثیرگذار و دلنشین است. آیتالله خامنهای همچنین بهرهگیری از زبان طنز برای ابراز انتقادات سیاسی را بلامانع میدانند و طنز را بهترین زبان برای نقد معرفی میکنند. ایشان همچنین مثالهایی از طنزپردازیهای حضرت امام خمینی(ره) در تبیین مسائل مختلف سیاسی بیان میکنند و طنزپردازان را به ادامه دادن مسیری که آغاز کردهاند، تشویق میکنند. در حین جلسه یکی از طنزپردازان کمرنگ شدن جوکهای قومیتی در جامعه امروزی را نتیجهای از تلاشهای قشر طنزپرداز دانست. رهبری ضمن موافقت با این ادعا، به طنازیها در دوران پیش از انقلاب اشاره کردند که حجم عظیمی از طنزهایمان را سخریههایی علیه قومیتها تشکیل میداد. تلاشهای فرهنگی قشر طنزپرداز در این سالها بر این بوده که طنز را از ورطه هجو نجات دهد و تا حد زیادی در این امر موفق بوده و رهبری این اتفاق را به فال نیک گرفتند. همچنین قدردانی رهبر حکیم انقلاب از عملکرد خوب و فعال کاریکاتوریستهای داخلی در حوزه بینالملل نیز دیگر مسالهای بود که در این قسمت از مجموعه مستند «غیررسمی» به آن اشاره شد.
پرده آخر: قبل از انجام کار تابلو نصب نکنیم
انقلاب اسلامی از ابتدای تاسیس با جهاد عجین بوده و این روحیه جهادی را در رفتار رهبر انقلاب نیز میتوان مشاهده کرد. جدیدترین قسمت مجموعه مستند «غیررسمی» که از قضا در زمانی خاص به پخش رسید، دست روی همین موضوع گذاشته است. فعالان گروههای جهادی مردادماه 98 در جلسهای غیررسمی مقابل آیتالله خامنهای نشستند و از ماموریتمحوری و روحیه کارمندیای که این روزها گریبان بسیاری از نیروهای متخصص انقلاب را گرفته، شکایت کردند. آنها مدعی بودند مسؤولیتمحوری باید جایگزین این ماموریتمحوری شود و رهبری هم به این ادعا لبیک گفتند.
نکتهای که رهبری تاکید ویژهای روی آن دارند، اخلاص در اعمال است. ایشان متذکر شدند که نهتنها قبل از انجام امور، برای آنها تابلو نصب نکنیم و از شوهای تبلیغاتی بپرهیزیم، بلکه پس از انجام کار نیز فراموش نکنیم که طرف حساب اصلی، خداست. ایشان اضافه کردند اگر تمام کارهایمان برای رضای خدا باشد، دیگر نیازی به جار زدن آن نمیبینیم و اخلاص، همچون سیمانی است که به بنا استحکام میبخشد. شخص رهبری بارها در عمل هم این اعتقاد را اثبات کرده و در همین مستند هم قطعاتی از آن را - از جمله حضور ایشان در بم در دیماه 82 یا همراهی مردم در دروی گندم در مزرعهای در حومه کرج- میبینیم.
مساله دیگری که از سوی ایشان مورد تاکید قرار میگیرد، این است که تعداد نیروهای جهادی ما به حداکثر برسد. مثال جالبی که از سوی یکی از روحانیون جهادی حاضر در جلسه مطرح شد، حضور بانوان با پوشش نهچندان کامل در بین جهادگران است و این یعنی همان بسیج حداکثری نیروها در مسیر جهاد و سازندگی!
حسن ختام این مستند، بیاناتی از مقام معظم رهبری درباره تواناییهای روح انسان است: «ما حتی از خیلی تواناییهای جسم خودمان هم خبر نداریم؛ مثلا نمیدانیم که با این دست میتوان یک سنگ را خرد کنیم اما وقتی خرد کردیم، میبینیم که میتوانیم. روحمان هم همینطور است و تواناییهای بسیاری دارد که وقتی جهادی فکر کنیم، به این تواناییها پی میبریم».