تغییر پارادایم تجارت انرژی ایران با پالایشگاههای فراسرزمینی، سوآپ گاز و صادرات خدمات فنی
تحریمهای حوزه انرژی یکی از مسائل بسیار مهم پیش روی کشور است. از سال 90 با شروع فاز جدید تحریمها علیه ایران، نظام تجاری انرژی ایران به جای مقابله هدفمند با تحریمهای جدید و خنثیسازی اثرات آن، سراغ دور زدن تحریمها رفت؛ اقدامی که در کوتاهمدت نتایج مناسبی را به همراه داشت اما در بلندمدت به دلیل مشکلات مختلف و متنوعی که در زمینه فروش نفت با واسطه و به شکل دلالی ایجاد شد و همچنین شناسایی توسط وزارت خزانهداری آمریکا، این راهکار در برابر تحریمهای تجارت انرژی کشور بویژه نفت خام ایران بیاثر شد.
در دور بعدی، در دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز به بهانه از بین بردن کامل تحریمهای فروش نفت سراغ مذاکره برای رفع تحریمها رفتیم و در آنجا نیز بعد از ۲ سال با تغییر دولت آمریکا و زیادهخواهی آمریکا و غرب در برابر ایران، دست از پا درازتر و به مراتب بدتر از حالت قبل، فروش نفت خام ایران به پایینترین میزان خود رسید. بنابراین سیاستگذاران ایرانی به دنبال راه جدیدی بودند که نه با تغییر دولت آمریکا از بین برود، نه سراغ دور زدن تحریمها با دلالان و واسطههای متعدد برویم.
راهکار، دقیقا بیاثر کردن تحریمها بود؛ سیاست تبدیل حداکثری نفت خام ایران به محصولات با ارزش افزوده بالاتر و غیرقابل تحریم؛ موضوعی که از چنان اهمیتی برخوردار است که بسیاری از کشورها از سالها قبل به دنبال آن بودهاند؛ مسیری که با ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه به آن میرسیدیم اما توجه جدی به آن نشد. ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه نیز زمانبر خواهد بود و برای بلندمدت راهکار ایدهآلی است اما برای کوتاهمدت چه باید کرد؟ این سوالی بود که دولت سیزدهم بخوبی پاسخ داد؛ استفاده از ظرفیت پالایشگاههای نیمهفعال کشورهای همسو با ایران از طریق سیاست پالایشگاهداری فراسرزمینی؛ موضوعی که اخیرا نیز رهبر انقلاب آن را تحول و دستاوردی بزرگ در بخش حکمرانی کشور عنوان کردند که دشمن درصدد کمرنگ کردن آن است؛ بحث پالایشگاه فراسرزمینی دقیقا در همان پازل مهم بیاثر کردن تحریمها و پاسخ به نیاز اساسی حکمرانی کشور است.
دولت سیزدهم با تمرکز حداکثری روی خنثیسازی تحریمها و اصل قرار دادن این موضوع به دنبال تغییر پارادایم در تجارت انرژی ایران است، به نحوی که رژیم تجاری ایران در حوزه انرژی غیرقابل تحریم شود و از همین رو نیز سراغ بازطراحی سیاستهای تجاری حوزه انرژی خود رفته است.
دولت سیزدهم علاوه بر پیگیری سیاست پالایشگاهداری فراسرزمینی که در جهت خنثی کردن اثرات تحریم فروش نفت خام و تجارت آن است، با پیگیری و همکاری با روسیه و ترکمنستان به دنبال قرارگیری در تجارت گاز منطقه بویژه جنوب آسیاست. همانطور که مشخص است، پاکستان و هند با جمعیت بالا و همچنین دسترسی مناسب، قطبهای توسعه صنعتی آینده جهان هستند و از همین رو نیز چون توسعه در این بخش متمرکز میشود، تقاضای انرژی هم بشدت افزایش خواهد یافت، به نحوی که فروش نفت خام ایران حتی بدون پیگیری سیاست پالایشگاه فراسرزمینی طی چند ماه اخیر به کشور هند افزایش چشمگیری داشته است. در این میان، پاشنه آشیل توسعه هند شاید کمبود دسترسی به منابع گازی است که این مشکل با اتفاقات اخیر رخ داده در تجارت گاز روسیه با اروپا به یک فرصت مهم برای هند تبدیل شده است که از این طریق بتواند بخشی از گاز مازاد روسیه را خریداری کند. اما نقش ایران در این زمینه چیست؟ ایران پل رسیدن روسیه به بازار هند است. بالعکس نفت خام که تجارت مبتنی بر کشتیرانی دارد، عمده انتقال گاز و تجارت گاز از طریق خطوط لوله انجام میگیرد و از همین رو نیز ایران با تاسیسات و زیرساخت متنوع بهترین مسیر برای عبور گاز اروپا به بازارهای کشورهای جنوب آسیا است. بنابراین با سیاست خرید یا سوآپ گاز روسیه و رساندن آن به پاکستان و هند از طریق خط لوله صلح، علاوه بر ورود به تجارت گاز منطقه، به یکی از شاهراههای انتقال گاز تبدیل خواهد شد که پس از روسیه، ترکمنستان نیز سراغ ایران خواهد آمد و از این ظرفیت مهم استفاده خواهد کرد. بنابراین ایران با ورود به تجارت گاز، نقش جدید و مهم دیگری در بازار و تجارت انرژی دنیا پیدا خواهد کرد که این موضوع نیز دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران در جهت پیشرفت و خنثی کردن تحریمهای انرژی خواهد بود.
در ادامه با چند تن از نمایندگان و کارشناسان اقتصادی پیرامون اهمیت بازطراحی سیاستهای تجارت انرژی ایران گفتوگو کردهایم.
***
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس مطرح کرد
مدیریت بازار انرژی منطقه با سوآپ گاز روسیه
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطنامروز» درباره لزوم قرارگیری ایران در تجارت گاز منطقه گفت: بحث ترانزیت کالا و سوآپ انرژی چه در بحث حملونقل ریلی و چه هوایی به نوعی اقتصاد کشورهای اطراف ما را وابسته به خدمات ما میکند و برای ما خوب است. هر جا که کشوری منافعش با منافع ایران گره بخورد، خوب است، چرا که هم منافع اقتصادی و هم منافع امنیتی برای ما دارد. همچنین باید ایران حضوری فعالانه در زمینه تجارت گاز نیز داشته باشد که این امر با خرید یا سوآپ گاز روسیه یا ترکمنستان اتفاق خواهد افتاد.
علی جدی اظهار کرد: بحث سوآپ گازی مساله مهمی در دهههای آینده است. اگر سوآپ گازی از طریق ایران انجام شود، برای ما بسیار خوب است. از این فرصتی که بین بلوک شرق و غرب اختلاف به وجود آمده است، ما باید استفاده لازم و حداکثری را ببریم. اگر این سوآپ گازی از طریق ما انجام شود، هم منافعی را برای ما و هم روسها تامین میکند.
وی تصریح کرد: ایران در کنار کشورهایی همانند قطر و روسیه از بزرگترین تولیدکنندگان گاز هستند و اگر این ۳ کشور با هم لینک شوند، میتوانند بازار را به نوعی مدیریت کنند و از سوءاستفادههایی که در گذشته در حوزه انرژی میشد و قدرتهای غربی عملا نفت را با یکسری ابزارهایی که دارند به یغما میبردند، میتوانند جلوگیری کنند. ایران در بحث گاز میتواند با این کشورها هماهنگ باشد و بحث انرژی را بخوبی مدیریت کند و خود نیز حداکثر استفاده را از گاز مازاد روسیه ببرد. سوآپ گاز برای ما ارزآوری به همراه دارد و همچنین اطمینان خاطری است که گاز مورد نیازمان را تامین میکند.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس پیرامون اهمیت مساله پالایشگاهداری فراسرزمینی در خنثیسازی تحریمهای فروش نفت نیز گفت: از مهمترین دلایل اجرای سیاست پالایشگاههای فراسرزمینی میتوان به موضوع خنثیسازی تحریمها اشاره کرد؛ زمانی که کشوری در پالایشگاهی فراسرزمینی حضور پیدا میکند، میتواند از تمام جهان خوراک پالایشگاه را تامین کند، بدین ترتیب نفت خام ایران نیز میتواند به فروش برسد.
وی گفت: سیاست تجهیز و بازسازی پالایشگاههای فراسرزمینی در وضعیت تحریم، سیاستی بسیار مهم و مفید برای صادرات نفت خام ایران است، چرا که میتوانیم با این روش نفت کشورمان را به کشور هدف برده، تبدیل به فرآورده کرده و در نهایت به مقصد سوم صادر کنیم. در مجموع هر 2 رویکرد اتخاذ شده توسط وزارت نفت در زمینه اصلاح سیاستهای تجاری کشور و در زمینه خنثی کردن حداکثری تحریمهای فروش نفت و گاز است.