گروه بینالملل: وزارت دفاع آمریکا در گزارش تازه خود گفته خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، به چین فرصت داده است از این عقبنشینی به عنوان شاهدی بر این موضوع نام ببرد که ایالات متحده یک شریک غیرقابل اعتماد و قدرت رو به زوال است. در این گزارش که سهشنبه ۸ آذر منتشر شد، آمده چین به صورت مشخص تلاش کرده واشنگتن را شریک غیرقابل اعتماد و رو به زوال برای کشورهای دیگر توصیف کند. این گزارش که به توسعه و تهدیدهای سیاسی و نظامی چین پرداخته و برای ارائه به کنگره آمریکا تهیه شده است، چین را مهمترین تهدید و رقیب آمریکا توصیف کرده است. وزارت دفاع آمریکا در این گزارش نوشت چین در یک سال گذشته سعی کرده است از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان برای بیاعتبار کردن آمریکا نزد متحدانش استفاده کند. در این گزارش آمده است: جمهوری خلق چین از ابزارهای دیپلماتیک متعدد از جمله تاکید بر خروج ایالاتمتحده از افغانستان، برای از بین بردن نفوذ آمریکا و متحدانش استفاده کرد. این گزارش میافزاید: مقامهای جمهوری خلق چین و رسانههای حکومتی آن بارها خروج ایالات متحده از افغانستان را محکوم کرده و از این عقبنشینی به عنوان شاهدی بر این موضوع نام بردند که ایالات متحده یک شریک غیرقابل اعتماد و قدرت رو به زوال است. در استراتژی امنیت ملی سال ۲۰۲۲ آمریکا نیز از چین به عنوان یگانه رقیب آمریکا که قصد و ظرفیت تغییر نظم بینالمللی کنونی را دارد اسم برده شده و سیاست آمریکا در قبال این موضوع محدود کردن نفوذ چین در جهان است. دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در سند موسوم به «راهبرد امنیت ملی» که دیروز چهارشنبه منتشر شد ضمن تکرار ادعاها علیه کشورمان، کلیاتی از سیاستهای خود در قبال ایران را مشخص کرده است. آمریکا در این سند از «جمهوری خلق چین» به عنوان مهمترین چالش ژئوپلیتیک واشنگتن یاد کرده و همچنین تصریح کرده که روسیه فوریترین تهدید علیه نظم منطقهای در اروپا به شمار میرود. در صفحه ۱۱ این سند ۴۸ صفحهای اینطور آمده است: «این سند راهبردی اذعان میکند که جمهوری خلق چین مهمترین چالش ژئوپلیتیک آمریکا به شمار میرود. با آنکه ایندو- پاسیفیک جایی است که نتایج این موضوع بیشتر شکل داده خواهد شد، این چالش ابعاد جهانی مهمی خواهد داشت». در ادامه سند آمده است: «روسیه، تهدیدی مستمر و فوری برای نظم منطقهای در اروپا به شمار میرود و در سطح جهان منبع آشوب و بیثباتی است؛ با وجود این، روسیه فاقد توانمندیهای گسترده جمهوری خلق چین است». سند راهبردی امنیت ملی آمریکا در ادامه، ایران را به دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه، اشاعه موشکی و پهپاد متهم کرده و نوشته است: «ایران در حال توطئهچینی برای صدمه زدن به آمریکاییها از جمله مقامهای سابق است و در حال پیش بردن برنامه هستهای خود به فراسوی حد مورد نیاز برای نیازهای غیرنظامی است». دولت جو بایدن درباره اینکه تاکنون چه اقداماتی برای مقابله با چالشهای ناشی از ایران انجام شده، تصریح کرده است: «ما در خاورمیانه، تلاش کردهایم بازدارندگی علیه ایران را تقویت کنیم، از تنشهای منطقهای بکاهیم، انسجام میان شرکا در منطقه و ثبات انرژی را افزایش دهیم». در این سند تصریح شده آمریکا چارچوب جدیدی برای سیاستهای خود در منطقه غرب آسیا طراحی کرده که بر ۵ اصل استوار است. اصل نخست، این است که ایالات متحده شراکت خود را با کشورهایی که به نظم بینالمللی قانونمحور پایبند باشند تقویت خواهد کرد و اطمینان حاصل خواهد کرد آن کشورها قادر به دفاع از خود در برابر تهدیدهای خارجی خواهند بود. در جایی از این گزارش آمده است که سازمان همکاری فضایی آسیا و اقیانوسیه بر پروژهای نظارت داشته که در آن «چین تلسکوپهای ۱۵ سانتیمتری را در اختیار ایران، پاکستان و پرو قرار داده است. این تجهیزات قادر به ردیابی اجرام در مدار پایین زمین و مدار ژئوسنکرون هستند». در ادامه این سند آمده است تمامی دادههای جمعآوری شده توسط این تلسکوپها از طریق مجرای رصدخانه ملی نجوم چین منتقل میشوند. در گزارش پنتاگون، به روابط نزدیک چین و ایران در مسائل اقتصادی و نظامی هم اشاره شده است. در این گزارش ضمن نگرانی از توافقنامه ۲۵ ساله شراکت راهبردی بین ۲ کشور، آمده است که این مهم «راه را برای حضور گسترده چین در بانکداری، مخابرات و زیرساختهای ایران هموار کرده و فروش نفت با تخفیف (ایران) را منحصرا در اختیار چین میگذارد». این گزارش با اشاره به برگزاری ۳ مانور دریایی مشترک در اقیانوس هند توسط مثلث چین، ایران و روسیه در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲، میافزاید با وضع تحریمهای ثانویه، مخصوصا در آن مورد که اشاره به فعالیتهای شرکت هواوی در ایران داشت و منجر به دستگیری منگ وانژو، مدیر مالی این شرکت در سال ۲۰۱۸ شد، «احتمالاً اشتهای چین برای سرمایهگذاری در ایران هم محدود شده است». اصل دوم، ایالات متحده به قدرتهای خارجی یا منطقهای اجازه نخواهد داد آزادی دریانوری از طریق گذرگاههای خاورمیانه از جمله تنگه هرمز و تنگه بابالمندب را به خطر بیندازند. اصل سوم، ایالات متحده همزمان با تلاش برای کاستن از تهدیدها و ایجاد ثبات منطقهای به دنبال کاستن از تنشها و پایان دادن به درگیریها از طرق مختلف از جمله از طریق دیپلماسی خواهد بود. اصل چهارم، ایالات متحده از طریق ایجاد پیوندهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی به دنبال تقویت یکپارچگی در منطقه خواهد بود. اصل پنجم، ایالات متحده همواره به دنبال ترویج «حقوق بشر» و ارزشهای درجشده در منشور ملل متحد خواهد بود. ایالات متحده مدعی شده این چارچوب جدید بر پیشرفتهای حاصلشده در زمینه تلاش کشورها برای کاستن از اختلافهایشان استوار است. در ادامه این سند آمده است: «ما به همکاری با متحدان و شریکانمان برای تقویت توانمندیهای آنها جهت مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران و ایجاد بازدارندگی در برابر آن ادامه خواهیم داد». واشنگتن میافزاید: «ما پیگیری دیپلماسی را ادامه خواهیم داد تا اطمینان حاصل کنیم ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نخواهد کرد. همزمان، آماده خواهیم بود در صورت شکست دیپلماسی، از گزینههای دیگر استفاده کنیم». در ادامه آمده است: «تهدیدهای ایران علیه پرسنل آمریکایی و همچنین مقامهای فعلی و سابق آمریکا تحمل نخواهد شد و همانطور که نشان دادهایم، هنگامی که مردم و منافع ما مورد حمله قرار گیرند، پاسخ خواهیم داد». در حالی که دولت آمریکا در سالهای گذشته سنگینترین تحریمها را علیه مردم ایران وضع کرده، واشنگتن در این سند جمهوری اسلامی ایران را به محروم کردن مردم از حقوق اساسی خود متهم کرده و در اظهاراتی مداخلهجویانه گفته که «در کنار مردم ایران خواهد ایستاد». سند قبلی که ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شده بود، بر این اصل استوار بود که این رقابت استراتژیک بین کشورهاست که مساله اصلی امنیت ملی آمریکاست، نه تروریسم. سندی که به تازگی منتشر شده سند قبلی را ویرایش کرده و چین را بزرگترین خطر آمریکا میداند و با وجود اینکه روسیه را هم تهدیدی جدی میداند اما تصریح میکند مسکو در بلندمدت نمیتواند نظم جهانی به رهبری آمریکا را به چالش بکشد. لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا گفت: برخلاف چین، روسیه نمیتواند به صورت سازمانیافته و در درازمدت آمریکا را به چالش بکشد اما تهاجم این کشور تهدیدی جدی و شدید علیه منافع و ارزشهای ماست. اینکه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه تصمیم گرفت به اوکراین حمله کند و بزرگترین تهدید امنیتی علیه اروپا از زمان جنگ دوم جهانی را رقم بزند، این انگاره را برای تمام جهان آشکار کرده است. آمریکا سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ برای توصیف روسیه، مکرراً از عبارات «بازیگر بدنهادی که دوباره جان گرفته» و «بازیکن حاشیهای» در اسناد عمومی و گزارشهای داخلی شورای امنیت ملی استفاده کرده است. لوید آستین درباره این سند گفت: چین همچنان جدیترین رقیب استراتژیک آمریکا در دهههای آتی خواهد بود. من با مشاهده اعمال زور جمهوری خلق چین برای تغییر شکل منطقه هند آرام و نظام بینالمللی به این نتیجه رسیدم. وزیر دفاع آمریکا آگاهی از مقاصد واضح عنوان شده چین و بهروزرسانی و گسترش سریع ارتش این کشور را از دیگر دلایل این مساله دانست. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا در معرفی این سند، «دهه سرنوشتساز» پیش رو را شامل ۲ چالش «بنیادی» توصیف کرد؛ رقابت برای «شکل دادن به آینده نظم بینالمللی» و پرداختن به «چالشهای فراملی» مانند تروریسم، تغییرات آب و هوایی و پاندمیها. این سیاستگذاری، روابط تیره کنونی بین ایالاتمتحده، روسیه و چین را به گونهای مدون میکند که منتقدان معتقدند زمینه را برای یک جنگ سرد جدید فراهم میکند و «قدرتهایی را که حکومت اقتدارگرای با سیاست خارجی تجدیدنظرطلبانه دارند» به عنوان «مهمترین چالش استراتژیک واشنگتن» میداند. ایالات متحده به طور مؤثر با چین رقابت خواهد کرد؛ چینی که به عنوان «تنها رقیب هدفمندی که به شکلی فزاینده توانایی تغییر نظم بینالمللی را دارد» توصیف میشود اما تعاملات خود با روسیه را به «محدود کردن» موارد «خطرناک» این کشور محدود خواهد کرد. این دولت ظاهراً هیچ تناقضی در پیروی از این بیانیه با وعده «مشارکت با کشورها بر اساس شرایط خودشان» به جای صرفا «نگاه کردن به جهان تنها از طریق یک لنز رقابتی» نمیبیند؛ اگرچه سند مذکور توضیح میدهد که چنین امتیازی فقط برای آن دسته از کشورهایی که «مایل به رسیدگی سازنده به چالشهای مشترک در چارچوب نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین هستند» در دسترس خواهد بود. سالیوان در اظهارات خود در جمع خبرنگاران تلاش کرد رقابت قدرتهای بزرگ را که به طور فزایندهای تنشآلود است، دوستانه توصیف کند و تاکید داشت: «ما به دنبال رقابتی نیستیم که به رویارویی یا جنگ سرد جدید ختم شود». دولت آمریکا اذعان میکند «خط جداکننده بین سیاست داخلی و خارجی را شکسته است» و به اختیار خودش برای «دفاع از میهن، از متحدان، شرکا و منافع خود در خارج از کشور و ارزشها در سراسر جهان» برای جایگزینی قدرت دولتهای محلی اشاره دارد. با این حال، این سیاست تأکید میکند «اتحادها و مشارکتهای ما در سراسر جهان مهمترین دارایی استراتژیک ما هستند» و متعهد میشود با تزریق «دموکراسی بیشتر» به روابط خارجی آن، آنها را عمیقتر کند. در حالی که در این سند به تقویت، نوسازی و گسترش ارتش ایالات متحده اشاره مکرر شده است، دولت واشنگتن به خستگی از جنگ در خاورمیانه اشاره کرده و متعهد میشود که «متحدان و شرکای خود را برای پیشبرد صلح و رفاه منطقه توانمند ساخته و در عین حال نیازهای این منطقه از ایالات متحده را در درازمدت کاهش بدهد».