مرتضی بهروزیفرد، کارشناس انرژی درباره بالا بودن شدت مصرف انرژی در کشورمان تصریح کرد: اینکه گفته میشود ما نسبت به کشورهای دیگر مصرف بالاتری داریم، درست است و متاسفانه همیشه اینطور بوده است. ایران همواره به عنوان یکی از دارندگان بزرگترین ذخایر گازی جهان مطرح بوده است. ما این ذخایر را به عنوان یک مزیت نسبی در نظر گرفتیم و بر مبنای این پیشفرض توسعه صنعت و اقتصاد کشور رخ داد. با این تصور که ما دارای مزیت نسبی هستیم و انرژی برایمان ارزان و تقریباً رایگان است، به توسعه صنایع انرژیبر پرداختیم و در این روند به بهینهسازی مصرف انرژی اصلاً توجهی نداشتیم. توسعه صنایع فولاد، مس، آلومینیوم و بویژه پتروشیمیها که گازپایه هستند، بر این مبنا انجام شد. حتی در زمینه توسعه پالایشگاهها نیز به دنبال مصرف بهینه انرژی نبودیم و تمام این موارد به بالا رفتن شدت مصرف انرژی در صنایع کشورمان منجر شده است.
وی در ادامه گفت: بر اساس اصل 44 قانون اساسی، به واگذاری شرکتهای پتروشیمی به بخش خصولتی پرداختیم. قبلاً این شرکتها در اختیار دولت بود. در آن شرایط اگر رانتی داده میشد و خوراک پتروشیمیها با قیمت پایین در اختیار شرکتها قرار میگرفت، از آنجایی که سودش به خزانه واریز میشد، این موضوع اهمیت زیادی نداشت. هر چقدر شرکتها خوراک را ارزانتر دریافت میکردند، از آن طرف سود حاصل از فروش محصولات و صادرات آنها به خزانه دولت واریز میشد اما با تفسیری که از اصل 44 شد، وزارت نفت تمام شرکتهای پتروشیمی را به بخش خصولتی واگذار کرد. در حال حاضر، رانت عظیمی در زمینه خوراک پتروشیمیها داده میشود و شرکتهای خصولتی با استفاده از خوراک و سوخت ارزان قیمت به تولید میپردازند و محصول خود را که جزو مواد اولیه صنایع پتروشیمی است، با دلار و یورو در بازارهای جهانی به فروش میرسانند و سود سرشاری عایدشان میشود.
این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: رانت گستردهای در اختیار شرکتهای پتروشیمی قرار گرفته است و آنقدر قدرتمند شدهاند که میتوانند در مقابل قانونگذاران، سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان کشور بایستند و اعمال نفوذ کنند. نباید تصور کنیم این شرکتهای قدرتمند اجازه میدهند قیمتهای خوراک پتروشیمیها و سوخت صنایع واقعی شود.
بهروزیفرد گفت: رانت خوراک پتروشیمیها مشکلاتی را برای کشور به وجود آورده است. از آنجایی که شرکتها خوراک پتروشیمی و سوخت خود را با قیمت بسیار پایینی دریافت میکنند و محصولات را در بازارهای بینالمللی به دلار و یورو به فروش میرسانند، دلیلی برای بازاریابی نمیبینند. در نتیجه به اقداماتی مانند دمپینگ و فروش محصولات با قیمتهای پایین و پایینتر مبادرت میکنند. در شرایطی که ارزش دلار نسبت به پول داخلی بیشتر است، فروش محصولات برایشان سود سرشاری دارد و از این شرایط رانتی بهره میبرند. با توجه به این واقعیات من بعید میدانم شرکتهای پتروشیمی به راحتی اجازه دهند این رانت از بین برود و قیمتها واقعی شود.