printlogo


کد خبر: 257271تاریخ: 1401/9/14 00:00
نقش کانال‌ها و میکرورسانه‌های اصلاح‌طلب در بازتولید گفتمان آشوب
اصلاحات آشوب‌طلبانه!

امیر فرشباف: رخدادها و حوادث کوچک یا بزرگ، محمل‌هایی هستند که می‌توانند تبدیل به ناآرامی و آشوب شوند و در این میان این رسانه‌ها هستند که با استفاده از شیوه‌ها و تکنیک‌های مدرن مدیریت افکار، بستر تبدیل عملیات روانی به عملیات میدانی را فراهم می‌کنند. اتفاقات و ناآرامی‌های اخیر در کشور، محصول همین فرآیندی است که در آن ابتدا رخداد صورت می‌گیرد، در ادامه رسانه‌ها خبر این رخداد را منتشر و از طریق توسعه و تعمیق جوانب خبر، آن را تبدیل به روند خبری می‌کنند و با فعال کردن گسل‌ها و تحریک افراد و تحریف وقایع، سعی می‌کنند این روند جنگ روانی را به کنش میدانی تبدیل کنند. تحلیل شیوه‌ها و اهداف جریان‌های رسانه‌ای مختلف، موضوعی است که در فرصتی مناسب به تفصیل مورد بررسی و واکاوی قرار خواهد گرفت و در اینجا به آن مستقلاً پرداخته نمی‌شود، بلکه در این گزارش به طور جزئی به بررسی و بازخوانی عملکرد چند رسانه داخلی پیرامون اغتشاشات اخیر پرداخته می‌شود. 
بخشی از بدنه جریان موسوم به اصلاح‌طلبی هر چند خود را جریانی داخلی و دلسوز انقلاب معرفی می‌کند اما در اکثر مقاطع ازجمله بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز ظرفیت‌های سیاسی - رسانه‌ای خود را خلاف جریان انقلاب اسلامی به کار می‌گیرد و همسو با گروه‌های معاند با انقلاب عمل می‌کند. طیف رادیکال اصلاح‌طلب که در ادوار قبل، عمدتاً در حزب منحله «مشارکت» تجمیع و تعریف می‌شد، یکی از اصلی‌ترین گروه‌ها و جریان‌هایی است که با استفاده از امکانات رسمی کشور در مقاطع مختلف هزینه‌های جبران‌ناپذیری به انقلاب تحمیل کرده است؛ از اغتشاشات موسوم به 18 تیر 78 تا فتنه تقلب در سال 88 و...
* امتداد آشوب
تحلیل جریان‌شناختی و هدف‌شناختی طیف چپ اصلاحات نیازمند تألیفی مستقل است و در اینجا صرفاً مواردی که به موضوع این نوشتار - یعنی  بازخوانی عملیات رسانه‌ای این جریان - مرتبطند مورد بازبینی قرار می‌گیرند. یکی از اقدامات رسانه‌ای مخرب در همان ساعات اولیه انتشار خبر فوت مهسا امینی، مصاحبه با پدر این خانم توسط وب سایت «امتداد» وابسته به حزب اتحاد ملت (مشارکت سابق) بود که در آن مطالبی عنوان شد که بعداً کذب آنها معلوم شد اما این روشن شدن‌ها تقریباً فایده‌ای نداشت، چرا که به لطف انعکاس چنین تصاویری از ماجرا، روایت رسانه‌های فارسی‌زبان ضد انقلاب خارج‌نشین تا آن موقع جاافتاده و باورپذیر شده بود.
در متنی که وب سایت «امتداد» به نقل از پدر خانم امینی منتشر کرد، آمده است: «امجد امینی، پدر مهسا امینی در گفت‌وگویی با امتداد، ضمن اشاره به این ابهامات، اظهار داشت: در حالی که از سوی برخی مقامات، مسائلی درباره ابتلای دخترم به بیماری‌های زمینه‌ای مطرح شده، شخصا باز هم این اظهارات را بشدت تکذیب می‌کنم. دختر من، هیچ بیماری و مشکل جسمی، مگر در حد یک سرماخوردگی ساده در عمر خود نداشت. دخترم ۲۲ سال سن داشته و حتی ورزشکار هم بوده و اینها همه حرف‌های الکی می‌زنند. به خدا دخترم هیچ مشکل جسمی نداشت در این 22 سال. مگر سرماخوردگی ساده، آن هم خیلی کم، شاید باعث رفتنش به درمانگاه شده باشد. همه این حرف‌ها دروغ است. به خدا دخترم در زندگی خود هیچ مشکلی نداشت. در ماجرای تدفین هم می‌خواستند شبانه او را دفن کنند و من اجازه ندادم. می‌خواستند دخترم را همین‌طور شبانه دفن کنند و هیچ‌کس هم مطلع نشود. من اجازه نداده و گفتم به هر حال، من هم خانواده، فامیل و کس و کار دارم و به هزار بدبختی قانع‌شان کردیم که تدفین در همان ساعت صبح برگزار شود».
این مصاحبه که مملو از انگاره‌های مشکوک، اثبات نشده و کذب بود، بلافاصله تبدیل به یکی از محمل‌های اصلی خبری جریان ضدانقلاب شد به طوری که تصویرپردازی خود را براساس آن تداوم بخشیدند. بدیهی است این اقدام «امتداد» را نباید تنها عملیات روانی طیف چپ اصلاحات پیرامون این رخداد دانست، بلکه مصادیق متعددی وجود دارد که به برخی از آنها پرداخته می‌شود. 
* تحریف‌های خس و خاشاکی!
سخنرانی رئیس‌جمهور در دانشگاه الزهرا نیز رخداد دیگری بود که در انتشار آن، هماهنگی و همسویی - خواسته یا ناخواسته - کانال‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب با رسانه‌های دشمن را می‌شد تشخیص داد. حجت‌الاسلام رئیسی در این سخنرانی، خطاب به دشمنان ملت ایران، شعری از حافظ (ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست) را خواند؛ در صورتی که کانال‌هایی همچون «اصلاحات نیوز» و «ایران تایمز» در کنار اینترنشنال سعودی، «معترضان» را مخاطب شعر رئیس‌جمهور عنوان کردند و تیتر زدند: «ابراهیم رئیسی خطاب به معترضان: ‌ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توستر/ عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری»!
رویکرد شبه‌رسانه‌های مزبور، تداعی‌کننده دروغ‌هایی است که صاحبان این رسانه‌ها در سال 88 به جامعه و جهان القا کردند و ۸ ماه کشور را درگیر یک بحران اجتماعی، امنیتی و تحریم‌های بین‌المللی کردند؛ دروغی‌هایی از جنس «تقلب»، «خس و خاشاک» و...
دیگر وب سایت اصلاح‌طلب به نام «دیده‌بان ایران» که گرایش خود را «پیروی از مشی اعتدال» عنوان می‌کند نیز، در گفت‌‌وگو با احمد مازنی (نماینده اصلاح‌طلبی که تلاشش برای سلفی گرفتن با موگرینی دستمایه طنز افکارعمومی و رسانه‌ها شد) با استفاده از عناوینی تند، این مصاحبه را منتشر کرد و با برجسته‌سازی اظهارات رادیکال و مخرب مازنی تیتر زد: «بخشی از حاکمیت عامدانه مردم را عصبانی می‌کند/ مقصران حوادث اخیر وجدان داشتند استعفا می‌دادند/ دولت فضای کشور را گشت ارشادی کرده است»!
«دیده‌بان ایران» همچنین با بازنشر توئیت مغلطه‌آلود یکی از اعضای «کانون وکلا» همین رویکرد تحریک‌آمیز را در پیش گرفت و تیتر زد: «مردم برای تجمع نیازمند اخذ مجوز نیستند/ نیروهای انتظامی حق برخورد با تجمع‌کنندگان را ندارند». 
اسرائیل تایمز؟!
در میان این شبه‌رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب، کانال دیگری که نمی‌توان از اقداماتش چشم پوشید، کانال تلگرامی «ایران تایمز» است. آنچه از رصد و تحلیل عملکرد و اهداف این کانال می‌توان تشخیص داد، چند رویکرد کلی مخرب است که آن را به لحاظ خروجی، همسو با رسانه‌های دشمن نشان می‌دهد. انتشار اخبار ضدایرانی نشریات خارجی از اصلی‌ترین محورهای تولیدی این کانال است. به عنوان نمونه یکی از گزارش‌های آغشته به القائات کذب یک روزنامه هندی انگلیسی‌زبان را منعکس کرده و در عنوان آن نوشت: «مهسا امینی و نیکا شاکرمی به تیتر اول مطبوعات هندی تبدیل شدند»! ایران‌تایمز سپس این خبرسازی را اینگونه ادامه می‌دهد:
«مطبوعات هندی نیز در ادامه پوشش اعتراضات ایران بر سر حجاب که با درگذشت مهسا امینی آغاز شد به پوشش اخبار و تحولات مربوط به این رویداد پرداختند. روزنامه پرتیراژ هندی ایندیا پست که به زبان انگلیسی منتشر می‌شود تیتری با عنوان جسد نیکای ۱۷ساله با بینی بریده و ۲۹ زخم بر روی سر پیدا شد» را منتشر کرد. این روزنامه هندی با اشاره به گسترش اعتراضات ضدحجاب به ۱۶۴ شهر نوشت تأثیر آنها در ۳۱ استان دیده می‌شود. تاکنون ۹۲ نفر پس از فوت مهسا جان خود را از دست داده‌اند. مشکل حکومت این است که هر چه بیشتر تلاش می‌کند اعتراضات را سرکوب کند، بیشتر گسترش می‌یابد. این روزنامه هندی روایت حکومتی از نحوه درگذشت نیکا شاکرمی را غیرقابل قبول نامیده است که کوشش می‌کند از تبدیل شدن آن به چهره شاخص اعتراضات جلوگیری کند».
نکته نخست در این باره اینکه این کانال تلگرامی، گزارش یک روزنامه را به مطبوعات هندی تعمیم داده و ثانیاً، با وجود کذب بودن روایت‌های رسانه‌ها و سازمان‌های ضدایرانی، باز محتوای دروغ‌آلود این گزارش را منعکس کرده است و ثالثاً، ادبیات این کانال است که شبیه به رسانه‌های منافقین است. به عنوان نمونه می‌توان به استفاده از ادبیات زرد، موهن و رادیکال این کانال اشاره کرد که مصادیق متعددی دارد و در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست و فقط به یک مورد اشاره می‌شود. یک نمونه، انتشار تصویر یک ندامتگاه است که روی دیوار آن این جمله امام خمینی(ره) درج شده است: «زندان‌ها باید به دانشگاه تبدیل شوند و در زیر آن عکس به کنایه و استهزا نوشته شد: «از معدود وعده‌هایی که به آن عمل کردند»!
آیا این نارسانه‌ها که براحتی به تشویش اذهان می‌پردازند مجوز فعالیت دارند؟ آیا نظارتی بر این سایت‌ها و کانال‌ها وجود دارد؟ به نظر می‌رسد ضروری است قوه‌قضائیه در زمینه نشر اکاذیب در فضای مجازی، رصد و نظارت خود را افزایش داده و مانع هرج و مرج در این فضا شود.

 


Page Generated in 0/0064 sec