گروه فرهنگ و هنر: کتاب «از من نخواه آرام بگیرم» یازدهمین کتاب مجموعه مدافعان حرم انتشارات «27 بعثت» است که در آن روایت زندگی شهید مدافع حرم «سیداسماعیل سیرتنیا» به قلم الهه آخرتی در 392 صفحه گردآوری شده است.
شهید سیداسماعیل سیرتنیا متولد 23 تیر 1357 از نیروهای سپاه محمد رسولالله(ص) تهران بزرگ بود. وی علاوه بر شغل شریف پاسداری، همزمان دانشجو، فعال فرهنگی، خادمالشهدا و طلبه بود. گویی اسماعیل زبان همه مردم را میدانست؛ خوب میتوانست تشخیص دهد با هرکس چطور سخن بگوید و از چه دری وارد شود که برای مخاطب جذابیت داشته باشد. اسماعیل نسبت به هیچچیز بیتفاوت نبود و در قبال همه چیز احساس مسؤولیت میکرد یا خود را مسؤول میدانست؛ بویژه در مسائل فرهنگی. اسماعیل در جریان عملیات محرم -سال 1394- در نزدیکی حلب سوریه در پی اصابت ترکش خمپاره به ناحیه پهلو و پشت سرش در 37 سالگی به شهادت رسید.
الهه آخرتی، نویسنده اثر در گفتوگو با «وطنامروز»، درباره پرداخت به زندگی شهید سیداسماعیل سیرتنیا اینطور بیان میکند: سیرتنیا شخصیتی چندبعدی داشت و مرور زندگی ایشان از زوایای مختلف میتواند تأثیری شگرف بر گروههای مختلف داشته باشد. سیداسماعیل بیش از آنکه نظامی باشد، یک شخصیت فرهنگی تأثیرگذار در جامعه بود. زمانی هم که احساس میکند هنگامه فعالیت نظامی است، سر از پا نمیشناسد و خود را به جریان مدافعان حرم میرساند.
آخرتی هدف اصلی از نوشتن این کتاب را معرفی ابعاد شخصیتی شهید به عموم مردم بالاخص جوانان میداند.
نویسنده کتاب «از من نخواه آرام بگیرم» پیرامون نحوه نگارش و جمعآوری اطلاعات این کتاب گفت: نزدیک ۲ سال کار نگارش طول کشید. حجم کار بشدت بالا بود. سیداسماعیل یک فعال فرهنگی و چهرهای شناخته شده در رشت، گیلان و حتی جنوب تهران بود و تعداد افرادی که در مرحله پژوهش با آنها مصاحبه شده بود به طرز غافلگیرکنندهای زیاد بود. با توجه به تعداد بالای راویان کتاب (48 راوی)، ضروری بود کتاب از منظر دانای کل نوشته شود تا بتواند نقطه نظرات و خاطرات تمام راویها را در بر بگیرد. در کنارش نیز سعی اصلی بنده به عنوان نویسنده کتاب این بود که شخصیتهای دیگری که در کتاب حضور دارند همگی در زوایایی قرار بگیرند که موجب بهتر معرفی شدن شخصیت سیرتنیا باشند. خودم نیز به عنوان نویسنده کتاب باید ناپدید میشدم و اجازه نمیدادم حضورم به محتوای کتاب تحمیل شود. تنها فردی که با توجه به نقش خود در بخشهایی از کتاب شانه به شانه سیداسماعیل قرار میگیرد، همسرش است تا مفهوم را به درستی منتقل کند. به علاوه این کتاب تمام مستند است و به دور از عنصر تخیل نویسنده یا تکنیکهایی که به دور از واقعیت، جذابیت را افزایش میدهد، به نگارش درآمده است. این مطلب را میتوان در تک تک عبارتها مشاهده کرد که تمام عبارات با سند و راوی مشخص موجود است. سبک کتاب مستندنگاری داستانی است. فصلهای کتاب به ترتیب با زندگی شهید در دورههای مختلف پیش رفته است. در ابتدا برای اینکه فضای ذهنی مخاطب درباره شهید ایجاد شود، به مراسم تشییع پیکر شهید پرداختم و راویها با بیان روایتهایی درباره شهید معرفی شدند. همین امر باعث میشود در ذهن مخاطب شمهای از شهید شکل گیرد و بعد که ادامه کتاب را مطالعه میکند، متوجه شود این اتفاقات چرا و به چه شکل رخ داده است.
الهه آخرتی در رابطه با عنوان کتاب گفت: عنوان کتاب وامدار شخصیت خود شهید است. در حقیقت وقتی زندگی سیرتنیا را بررسی میکنیم، از حجم و تعداد کارهایی که به دست او انجام گرفته است غافلگیر میشویم و در عین حال، دلمان میخواهد گاهی مثل بسیاری از افرادی که با او در ارتباط بودند، بخواهیم برای چند روز استراحت هم که شده، قدری آرام بگیرد. آرام گرفتن و انفعال بخش تعریف نشده زندگی سیداسماعیل بوده است. از نگاه هر کس که او را درک کرده است، سیداسماعیل به صورت مداوم و خستگیناپذیر، مشغول فعالیت در تمام زمینههایی بوده است که ورود به آنها را ضرورت جامعه تشخیص میداده است.