printlogo


کد خبر: 257389تاریخ: 1401/9/17 00:00
گل قدس

شروین طاهری، دوحه: شاید کمی غریب باشد اما نخستین تصویر من از هواداران در قطر ۲۰۲۲ همان‌قدر که آرژانتینی است، فلسطینی هم هست. عصر همان روز ورود به دوحه، به جای بازی افتتاحیه قطر - اکوادور یا تمرین تیم‌ ملی ایران‌ در کمپ الریان، خودم را به قلب تاریخی و‌‌ توریستی شهر رسانده بودم: سوق واقف. بازار اصلی قطر که به مدت نزدیک به یک قرن و تا پیش از استیلای اقتصاد گازی بر این شبه‌جزیره کوچک جنوب‌ غرب خلیج‌فارس، تجار ایرانی از طریق آن بر امورات این امیرنشین تسلط داشتند ولی حالا که بازار با همان معماری سنتی خشتی - گلی دوباره‌سازی شده، به جز چند رستوران و کافه معدود، هیچ نشانی از ایرانیان در آن بر جا نمانده است.
القصه! در نخستین تقاطع راسته اصلی بازار در میان انبوه جمعیت توریست‌های جام ‌جهانی که هر کدام نماد یک کشور را با خود به همراه داشتند، ناگهان فریاد آهنگین «انا فلسطینی، احب الآرجنتینی» و ترجیع‌بند «مسی - مسی»  همراه با ضرب طبل به سبک سکوهای استادیوم طنین افکند. بر قله جمعیتی عمدتاً با پیراهن‌های راه‌راه سفید و آبی آسمانی  که وسط سوق معرکه گرفته بودند، یک جوان عرب با پیراهن شماره ۱۰ تیم‌ ملی آرژانتین، مزین به نام مسی خودنمایی می‌کرد که پرچم فلسطین را به اهتزاز درآورده بود. معلوم نبود چه تعداد از این جوانان، عرب بودند و چه تعداد آرژانتینی. هر ۲ دسته حول محور فلسطین متحد شده بودند و یک نمایش منحصر به فرد را برای اعلان یک پیام منحصر به فرد به اجرا درآورده بودند. شاید دانستن این نکته که درصدی از جمعیت آرژانتین خاصه از طبقات بالای جامعه را نوادگان مهاجران سوری، لبنانی و فلسطینی تشکیل می‌دهند، کمی از ابهام این صحنه شگفت‌انگیز در ذهن من مشاهده‌کننده می‌کاست. دسته‌های هواداران متعصب و متمایز آرژانتین را از روسیه ۲۰۱۸ به یاد داشتم ولی اینجا موضوع کاملا فرق می‌کرد. 
با کمی پرس‌وجو از حاضران متوجه شدم آنها جزو گروه ۵ هزار نفری هواداران رسمی آرژانتین در قطر هستند که همین چند ماه پیش تشکیل شده. ظاهرا بیشتر آنها جوانان عرب از ملیت‌های مختلف هستند که در قطر زندگی می‌کنند.
 در آن معرکه که من دیدم اما آلبی‌سلسته و مسی صرفاً بستر کار بود و هدف اصلی طرفداری از فلسطین؛‌ ملتی که نه تنها نماینده‌ای در جام ‌جهانی ۲۰۲۲ ندارد و حتی تیم ‌ملی فوتبالش فاقد ورزشگاه خانگی است، بلکه سال‌هاست سرزمینش توسط صهیونیست‌ها غصب شده و خود در گوشه و کنار جهان پراکنده شده است. با این حال با آنچه این روزها  در کوی و‌ برزن دوحه و سکوها و حتی چمن ورزشگاه‌های فوق‌مدرن قطر ۲۰۲۲ شاهد بوده‌ایم، انگار فلسطین، سی و سومین تیم حاضر در جام و حتی از آن بالاتر، مدعی اصلی قهرمانی است.
حتی آنهایی که قطر را به عنوان میزبان و نخستین حذف‌شده جام ‌جهانی ۲۰۲۲، قهرمان وجه فرافوتبالی بزرگ‌ترین رویداد ورزشی جهان برمی‌شمردند، حالا نیم‌نگاهی هم به قهرمانی غیرمنتظره و خارج از قاعده فلسطین دارند. 
این احساسی بود که حتی قبل از انتشار گزارش‌هایی درباره ترند شدن هشتگ «فلسطین قهرمان جام جهانی» در شبکه‌های اجتماعی عربی، در فضای دوحه موج می‌زد.
در این ۱۸ روز به هر یک از ۸ ورزشگاه، ۱۰ منطقه هواداری (فن زون)، میادین یا تجمع‌گاه‌های اصلی دوحه، الوکره و الخور و ایستگاه‌های اصلی مترو سرک‌ بکشید، نمایی پررنگ از فلسطین و پرچمش می‌بینید.
در ایران تبلیغات برخی رسانه‌ها به شکلی است که آدم فکر می‌کند ملت‌های عرب کلا فلسطین را بی‌خیال شده‌اند. به قول یک دوست لبنانی، شما ایرانی‌ها فکر می‌کنید مساله فلسطین یک آرمان انقلابی است، در حالی که قبل از آن مساله هویتی تمام اعراب است. آنچه در این فستیوال بزرگ شاهد هستیم، صدق گفتار او را ثابت می‌کند.
پرچم فلسطین بیرق دوم همه مردم عرب حاضر در قطر جز سعودی‌هاست که البته بسیاری مواقع تبدیل به پرچم اول آنها می‌شود؛ مثل همان لحظه تاریخی عکس دسته‌جمعی مراکشی‌ها با پرچم فلسطین پس از پیروزی تاریخی بر اسپانیا در مرحله یک‌هشتم نهایی. رویدادی از آن جهت تاریخی که آنها را به نخستین کشور عربی تبدیل کرد که به جمع ۸ تیم برتر جهان راه پیدا می‌کنند. طی ۳۶ سال گذشته مراکشی‌ها، عربستانی‌ها و الجزایری‌ها تنها تیم‌های عرب بوده‌اند که در جام‌های جهانی از گروه‌شان صعود کرده‌اند اما گذر از سد یک‌هشتم نهایی با اینکه قبلا توسط ۲ نماینده دیگر آفریقا شکسته شده بود، آن هم در نخستین جام به میزبانی اعراب، معنای دیگری دارد. همان‌طور که تقدیم این افتخار به فلسطین عزیز نیز هزار و یک معنا دارد. به هیچ عنوان نمی‌توان منکر آن شد که بخش اعظم پیامی که حلقه افتخار قهرمانان مراکشی با پرچم فلسطین به جهان، تل‌آویو و حتی رباط، پایتخت خودشان صادر کرد، سیاسی و صد البته ضدصهیونیستی است. 
عجیب آنکه دست روزگار اسپانیا را واسطه این رخداد مهم قرار داد؛ کشوری که پایتختش مادرید در ۱۹۹۱ میلادی میزبان نخستین کنفرانس سازش تشکیلات خودگردان رام‌الله به ریاست یاسر عرفات و رژیم صهیونیستی بود. اتفاقا حسن دوم، پادشاه وقت رباط، نقش فعالی در کنفرانس مادرید داشت، همان‌گونه که امروز جانشینش محمد ششم که فراتر از هر دولتی، عنان قدرت را در مراکش به دست دارد، در خط مقدم رابطه با اسرائیل قرار دارد. 
پس حرکت ملی‌پوشان این کشور پیامی صریح بود به حاکمان‌شان که راه ما از شما جداست؛ نمایه‌ای از کل ملت‌های عرب که راه‌شان از رژیم‌های غالبا استبدادی و دست‌نشانده‌شان جداست.
حالا سری به ابعاد فراورزشی تقابل ۲ پادشاهی به جا مانده از قرون وسطی بزنیم. رابطه تاریخی خصمانه مراکشی‌ها با اسپانیایی‌ها را به هیچ‌وجه نمی‌توان نادیده گرفت. مورها که اسلاف مراکشی‌های امروزی هستند، بخش اعظم سپاه اسلام را تشکیل می‌دادند که ۱۳۰۸ سال پیش به رهبری طارق از تنگه منتهی‌الیه غربی دریای مدیترانه عبور کرده و ابتدا اندلس معروف و سپس بیشتر مناطق شبه‌ جزیره ایبریا شامل اسپانیا و‌ پرتغال را فتح کردند. این به منزله آغاز روابطی پرکشمکش میان ۲ سرزمین ۲ سوی تنگه جبل‌الطارق بود. اشغال و استعمار بخش‌هایی از شمال و جنوب مراکش توسط پادشاهی اسپانیا از قرن نوزدهم میلادی تا اوایل قرن بیستم‌، آخرین خاطره تلخی نیست که مردم مسلمان این کشور از همسایه اروپایی‌شان دارند. اختلافات مرزی ۲ کشور بویژه بر سر دسترسی به تنگه راهبردی جبل‌الطارق بار دیگر طی ۲ سال اخیر عود کرده به طوری که ابتکار میزبانی مشترک مراکش با اسپانیا و پرتغال برای جام‌جهانی ۲۰۳۰ را تحت‌الشعاع قرار داده است.
شاید همین پس‌زمینه ذهنی تیره و تار ملت مراکش از اسپانیایی‌ها بود که گزارشگر مراکشی بازی سه‌شنبه‌شب دوحه را واداشت پس از فتح ضیافت پنالتی‌ها فریاد بزند: «فتح اندلس!»
با وجود این کنایه سنگین ملی‌گرایانه، آن شب فتح اصلی از آن اردوگاه فراملیتی فلسطینی‌ها و صدها میلیون مسلمان عرب و غیرعرب حامی آرمان آزادی قدس بود. 
واکنش‌ها آنی بود. مسلمانان هندی، بنگلادشی‌ و پاکستانی که بخش عمده ساکنان دوحه را تشکیل می‌دهند، در حالی آن شب در  کارناوال شادی مراکشی‌ها شرکت کرده و برای پیروزی بزرگ‌شان هلهله کشیدند که در بازی‌های قبل تیم‌های عربی جز قطر میزبان، عمدتاً ناظرانی خنثی و خاموش بودند‌. اگر هم زمانی آنها را در حال هواداری می‌دیدیم، برای قدرت‌های مطرح فوتبال مثل برزیل، آرژانتین، فرانسه، پرتغال و انگلیس بود آن هم به بهانه دل‌بستگی‌شان به نیمار، مسی، امباپه، رونالدو و رحیم استرلینگ که آیکون‌های جهانی فوتبال هستند. اصلا بی‌تفاوتی این گروه بزرگ مهاجران ‌مسلمان شبه‌قاره هند - که نزدیک به ۲ میلیون نفر از جمعیت ۳ میلیونی و بخش اصلی نیروی کار قطر را شامل می‌شوند- نسبت به مسائل سیاسی و بین‌المللی زبانزد است. با این حال، موضوع مشترک فلسطین، سه‌شنبه شب آنها را هم پای کار جشن بزرگ عربی - اسلامی در خیابان‌ها و‌ تجمع‌گاه‌های دوحه آورد. 
آن شب، دیروقت که اوبر آمریکایی می‌گیرم تا به نزدیک‌ترین ایستگاه مترو بروم، دست بر قضا راننده یک شیعه پاچناری پاکستانی است. البته این را بعد از چند دقیقه ارتباط مخدوش به انگلیسی و عربی می‌فهمم. آخرش کلمه وطن را می‌آورد، یعنی کجایی هستی؟ نام ایران را که می‌شنود گل از گلش می‌شکفد و قند پارسی در کامش می‌نشیند و می‌گوید: چرا زودتر نگفتی؟
بحث‌مان به فارسی گل می‌اندازد و کار به جایی می‌کشد که هم او شغلش را فراموش می‌کند و هم من ضرب‌الاجل ساعت ۲:۳۰ نیمه‌شب آخرین قطار مترو. انتظار حسین کناری نگه می‌دارد و کنار تویوتای سفیدش می‌ایستیم و به قول خودش «گپ می‌زنیم».
بلافاصله کنجکاوی‌ام را درباره حال و‌ هوای فلسطینی این شب‌های قطر نشان می‌دهم. انتظار هم برای متعجب کردن مخاطبش منتظر نمی‌ماند و یادآوری می‌کند پرجمعیت‌ترین راهپیمایی‌های روز قدس خارج از ایران توسط پاکی‌ها و مسلمانان هند برگزار می‌شود، نه در کشورهای عرب. 
به عبارت دقیق‌تر، آرمان فلسطین شوقی است که اکثریت خاموش میزبان جام ‌جهانی را به هم پیوند می‌دهد. مثل آتش زیر خاکستر که هر از چند گاهی شعله‌هایش به بهانه یک رویداد خاص زبانه می‌کشد‌. این بار در حمایت  مراکشی‌ها برای اعلام همبستگی با فلسطین. برای کسی که از نزدیک شاهد تنش‌های میان کشورهای شبه‌قاره و ملت‌های عرب و همین‌طور اختلافات مذهبی در گوشه و کنار جهان اسلام بوده، نقش آرمان فلسطین برای متحد کردن همه مسلمانان متفرق زیر یک پرچم واحد، جادویی است.
معجزه‌ای که روی دیگرش را چند ساعت جلوتر در یکی از کافه‌های رو باز کنار سوق واقف دیده بودم. محمد جزایری، شهروند الجزایری که برای جام‌جهانی با دوستانش به قطر آمده‌، ساعتی پس از پیروزی مراکش با لباس سنتی کشورش شامل کلاه پاشایی عصر مملوک در شمال آفریقا، علامت پیروزی نشان می‌دهد. این چیزی فراتر از محال است وقتی بدانیم نه تنها الجزایر در این دوره غایب است، بلکه آنها سابقه دشمنی دیرینه با مراکشی‌ها دارند!
وقتی دلیل خوشحالی محمد از برد مراکش مقابل اسپانیا را به واسطه گارسُن جویا می‌شوم، همچنان که کامی عمیق از قلیان عربی بغل دستش می‌گیرد، به عربی می‌گوید: «من جزایری‌ام اما اول از همه مسلمانم. آنها (مراکشی) هم همین‌طور. فلسطین برای هر دوی ما فلسطین است».
مشخص است که او به چه رویدادی اشاره می‌کند، ضمن اینکه هیچ اشاره‌ای هم به هویت عربی ۲ ملت نمی‌کند. موضوع فلسطین - هر چند به طور موقت- مورها (اعقاب مراکشی‌ها) و بربرها (اعقاب الجزایری‌ها) در شمال آفریقا را با سابقه اختلاف چند هزار ساله آشتی داده است. 
حالا که باد موافق در بادبان سندباد بحری افتاده، بدم نمی‌آید درباره ایران بپرسم. درست مثل راننده پاچناری، تا نام ایران به میان می‌آید، می‌گوید: «چرا زودتر نگفتی کجایی هستی. ما ایران را دوست داریم. شما برادران واقعی ما هستید». دست آخر در یک صحنه کمدی در اوج احساسات می‌خواهد برای تیم ‌ملی ما در مسابقات آرزوی موفقیت کند که یکدفعه یادش می‌افتد کار از کار گذشته است. 
البته پیش از آنکه به روز هجدهم جام‌جهانی ۲۰۲۲ برسیم، معجزه فلسطین، از همان ساعات ابتدایی ورود به قطر بر من آشکار شده بود. صبح همان روزی که عصرش با گروه هواداران آرژانتین که در ابتدا وصفش رفت برخورد کردم، برای پیاده‌روی از هتل محل اقامت خبرنگاران در محله السد - روح ژاوی شاد(!)- بیرون ‌زده بودم. به دنبال نزدیک‌ترین ایستگاه مترو برای دسترسی به نقاط مختلف شهر می‌گشتم. در آن خلوت صبحگاهی دوحه، نخستین کسی که سر راهم سبز شد، یک پیرمرد مرتب و آراسته با ظاهری مهربان بود. انگار که موقعیت مرا کاملا تشخیص داده باشد به انگلیسی پرسید: چه می‌خواهی؟ وقتی فهمیدم او هم به مترو می‌رود دنبالش راه افتادم. همچنان که در مارپیچ موانع امنیتی منتهی به ورودی ایستگاه متروی «جوعان» پیش می‌رفتیم، پرسید: کجایی هستی؟ تا گفتم یک خبرنگار ایرانی، لبخندی از سر رضایت زد و انگار که می‌خواست قافیه را کامل کرده باشد، خودش را معرفی کرد: راشد یک فلسطینی. 
بعد بلافاصله برای تیم ‌ملی ایران آرزوی موفقیت کرد و برای اینکه ثابت کند حرفش تعارف نیست و واقعا بازی‌های ایران را دنبال می‌کند، ساعت ۱۶ و ورزشگاه خلیفه، زمان و مکان بازی فردای آن روز با انگلیس را یادآوری کرد. من که تحت تاثیر قرار گرفته بودم، پرسیدم چند فلسطینی در قطر زندگی می‌کنند؟ 
گفت خیلی! در آن روزهای اول تعداد دقیق فلسطینی‌ها در کشور میزبان جام خیلی مهم نبود اما وقتی کم‌کم موج حمایت از فلسطین گسترده‌تر شد، دیگر مهم بود بدانیم آیا این پرچم‌ها و فریادهای فلسطین را خود این مردم بلند کرده‌اند یا دیگران؟
جالب اینکه بر اساس آمار رسمی شمار فلسطینی‌های ساکن قطر حتی از شمار سوری‌ها، ایرانی‌ها، آمریکایی‌ها و بریتانیایی‌ها هم کمتر است؛ رقمی کمتر از 10 هزار نفر. یعنی با در نظر گرفتن این 2 نکته که درصد قابل توجهی از متخصصان آمریکایی و اروپایی شاغل در قطر، صهیونیست‌های دوتابعیتی هستند و همچنین 10 هزار اسرائیلی به بهانه تماشای بازی‌ها ‌وارد قطر شده‌اند، در ۱۸ روز اخیر، شمار فلسطینی‌های اینجا احتمالا کمتر یا حداکثر مساوی اسرائیلی‌ها بوده است. 
پس چه شده که رسانه‌های عبری گزارش می‌دهند توسط اهالی قطر بایکوت شده‌اند و ابراز انزجار از اسرائیلی‌ها در این کشور عمومیت دارد؟ چه شده که خبرنگار شبکه «کان» صدایش درآمده که رسانه‌های قطری با اسرائیل دشمنی دارند؟ چه شده که وقتی یک گروه اسرائیلی در خیابان‌های دوحه شناسایی می‌شوند، توسط اهالی هو می‌شوند؟
این یعنی اغلب آنهایی که به هر بهانه‌ای، روی سکوها یا سطح شهر، پرچم فلسطین را بالا می‌برند یا نفرت خود از رژیم صهیونیستی را عیان می‌کنند، الزاما فلسطینی نیستند‌. 
یادم هست پیش از بازی تونس - فرانسه که به پیروزی شگفت‌انگیز تونسی‌ها انجامید، در سالن اصلی ایستگاه مشیرب، ایستگاه مرکزی متروی فوق‌‌مدرن دوحه، یک خانواده 6 نفره با زن و دخترکی غیرمحجبه را دیدم که پرچم فلسطین را روی صورت‌شان نقش کرده بودند‌، سراغ پدر خانواده رفتم و پرسیدم کجایی هستید؟
تعجب نکنید، اینجا در قطر، فایل فشرده سرزمین ۷۲ ملت، در حالت عادی هم وقتی آدم‌ها به هم می‌رسند، ملیت یکدیگر را جویا می‌شوند، چه رسد به ایام جام ‌جهانی که بیش از یک میلیون نفر از چهارگوشه عالم در یک شهر جمع شده‌اند. خلاصه! آن مرد خودش را سوری معرفی کرد. یک خانواده سوری فلسطین‌نشان که برای تشویق تونس می‌رفتند. در همان بازی بود که جیمی جامپ عرب با پرچم فلسطین وسط زمین مانور داد. 
قاعدتا هیچ کس بهتر از یک‌ اسرائیلی نمی‌تواند فلسطینی‌ها را رصد کند‌ تا جایی که برخی معتقدند بخش عمده کاروان
10 هزار نفری صهیونیست‌ها در قطر را ماموران اطلاعاتی موساد تشکیل می‌دهند. 
اتفاقا درست در همسایگی‌مان، یک گله سی و چند نفری از آنها در طبقات فوقانی یک هتل 5 ستاره تازه افتتاح شده جا خوش کرده‌ بودند. 
در لابی هتل گرند لوکس، یکی از آنها را موقع صرف صبحانه گیر می‌آورم. شولومولوخوم گویان اعتمادش را جلب می‌کنم و وارد بحث می‌شویم. کارت هیا را به گردنش انداخته، نامش دانیل است؛ متخصص ‌آی‌تی. 
تازه هفته اول جام است ولی وقتی بحث‌مان به موج هواخواهی از فلسطین می‌کشد، به نقل از یک رسانه عبری می‌نالد که چطور برخلاف مقررات فیفا- که نمایش پرچم کشورهای غیر حاضر در این دوره جام را منع می‌کند- مسؤولان کمیته اجرایی قطر ۲۰۲۲ چشم بر نمایش گسترده پرچم فلسطین در ورزشگاه‌ها بسته‌اند. 
جلوتر، از لابه‌لای حرف‌های دانیل کاشف به عمل می‌آید که او و همپالکی‌هایش سوار بر یک پرواز با هواداران فلسطینی از سرزمین‌های اشغالی به اینجا آمده‌اند. دست آخر دانیل اعتراف می‌کند اسرائیلی‌ها بی‌سر و صدا در دوحه یک کنسولگری افتتاح کرده‌اند که او و دوستانش گاهی آنجا جمع می‌شوند. این برخلاف تبلیغات رسمی دولت قطر است که حتی صلح دیگر شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس با رژیم صهیونیستی را زیر سوال برده بود. 
۲ نکته‌ای که این اسرائیلی روی آنها دست گذاشته بود، بسیار کلیدی بود‌. واقعیت این است که دولت قطر یک بازی دوگانه خطرناک را آغاز کرده است. از طرفی یکی از معدود دولت‌های منطقه است که همزمان میزبان سفارتخانه تشکیلات خودگردان و دفتر سیاسی سازمان حماس است و با اینکه بارها واشنگتن و دیگر دولت‌های غربی در این باره به دوحه تذکر داده‌اند، قصد تعطیلی دومی را ندارد. از سوی دیگر در سطح کارگزاری، کنسولی و تبادلات امنیتی پشت پرده در حال ایجاد ارتباط با تل‌آویو است. هفته گذشته بود که دوحه به حماس هشدار داد تا آخر رقابت‌های جام‌جهانی هر گونه فعالیت نظامی علیه رژیم صهیونیستی را متوقف کند. این یعنی برگزاری رقابت‌هایی به این بزرگی یک جایی لنگ صهیونیست‌هاست. 
با این حال همین قطری‌ها هم فهمیده‌اند جام‌ جهانی نمایشگاه هویت عربی و اسلامی آنهاست، نه جلوه‌گاه روابط‌شان با غرب و اسرائیل. برای همین مساله فلسطین را در راس امور تبلیغاتی این روزهای کشورشان قرار داده‌اند. حتی نماینده‌شان در سازمان ملل درست وسط جام‌جهانی، در نیویورک با ملت فلسطین ابراز همبستگی می‌کند. آنها بخوبی دریافته‌اند امروز آرمان فلسطین، نقطه اشتراک 450 میلیون عرب و مهم‌تر از آن ۲ میلیارد مسلمان در سراسر کره خاکی است. اینگونه قطر خود را خانه دوم فلسطین جا می‌زند تا برای خود مرکزیتی عربی - اسلامی دست و پا کند و اینگونه فلسطین به میزبان حقیقی جام‌جهانی ۲۰۲۲ تبدیل می‌شود.

Page Generated in 0/0064 sec