گروه فرهنگ و هنر: هر گاه برای رفتارت بهانه و توجیه منطقی‌ای نیافتی، صورت‌مساله را پاک کن! این فرمولی است که حمید فرخ‌نژاد پس از بی‌حرمتی آشکارش به میهن و ملت و همکاران سینمایی‌اش، به آن پناه آورده است و نامه سرگشاده عوامل سریال «سقوط» را انکار می‌کند و می‌گوید این نامه از سوی همکارانم در این سریال نیست! قطعا کسی که خود متشاکی این نامه است، در مقام تایید یا تکذیب این نامه نیست و اگر قرار باشد نامه از سوی شخصی تکذیب شود، آن شخص حمید فرخ‌نژاد نیست. تا لحظه تنظیم این گزارش، 24 ساعت از انتشار نامه گذشته و تکذیبی در کار نبوده است و این ادعای فرخ‌نژاد چیزی جز داعیه‌ای واهی و غیرعقلانی نیست؛ داعیه‌ای که آخرین دستاویز اوست تا بتواند همانند کبکی که سرش را زیر برف می‌کند و خیال پنهان بودن دارد، همچنان مقابل دیده همگان نقاب حق به جانب بودن را مقابل صورت بگیرد و خیال کند کسی از اصل ماجرا باخبر نیست!

از خروج حمید فرخ‌نژاد از کشور بیش از 3 شبانه روز می‌گذرد اما بگومگوها در این باره همچنان ادامه دارد. پشت‌پا زدن یک بازیگر به جایی که در آن رشد کرده و بزرگ شده، به خودی خود اتفاق تازه‌ای نبود اما حیله‌های وی، از این مهاجرت یک قصه بدیع ساخت که شخصیتی شیاد و دغل‌باز و نمک‌نشناس به نام حمید فرخ‌نژاد نقش اول آن است. فرخ‌نژاد به قدری در این نقش خود مصنوعی بازی کرده که حالا ناچار شده برای توجیه خیانتش به نان و نمکی که با همکارانش در آخرین پروژه کاری‌اش خورده، دست به انکار بزند. او پس از اینکه عوامل سریال «سقوط» در نامه‌ای گلایه‌آمیز او را به بی‌معرفتی و منفعت‌‌طلبی محکوم کردند، متنی در صفحه اینستاگرامی خود منتشر کرد و نوشت: «نامه‌ای منتشر شده منتسب به شما و خطاب به من. از آنجایی که پای این نامه امضای هیچکدام از شما وجود ندارد، پی به داستان پشت آن بردم. عمیقا اعتقاد دارم بزرگوارانی که بیش از ۲ ماه در کنارشان افتخار همکاری داشتم، آزادمردتر از آن هستند که زیر چنین نامه‌ای را امضا کنند». انکار نامه‌ای که رسما از سوی عوامل سریال در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته، تنها راهی است که فرخ‌نژاد پیش روی خود می‌بیند تا بر این بی‌حرمتی پرسود خود سرپوش بگذارد. نامه‌ای که تا لحظه تنظیم این گزارش و با گذشت 24 ساعت از انتشارش، نه تکذیبیه‌ای بر آن وارد شده است و نه شبهه‌ای درباره آن وجود دارد، به طور کلی از سوی این بازیگر انکار می‌شود به این دلیل که امضایی پای آن نیست! این در حالی است که اگر همان افرادی که فرخ‌نژاد به آزادمردی‌شان ایمان دارد، نویسنده این نامه نباشند، آنقدر آزاده هستند که انتساب نامه به خودشان را تکذیب کنند البته که نامه، زبان دل همه آنهاست. گذشته از این موضوع، همین که فرخ‌نژاد خود را در مقام پاسخگویی به این نامه می‌بیند، کافی است تا واقعیت را درباره این نامه به ما نشان دهد. اگر بنا به وارد کردن اتهام بدون برهان و سند و مدرک باشد، می‌توان مدعی شد بیانیه‌ای که فرخ‌نژاد علیه میهن و رهبر مملکتش منتشر کرد هم نوشته خودش نبوده و گروه‌‌های ضدانقلاب به طور مستقیم یا غیرمستقیم حساب کاربری وی را در دست گرفته‌اند و بخشی از اهداف‌شان را از طریق صفحه مجازی این بازیگر پیش می‌برند اما بیایید کمی واقع‌نگر باشیم و از سطح این داعیه‌های دم دستی عبور کنیم.

همان‌طور که گفته شد آنچه رخ داده یک نقش‌آفرینی ضعیف از سوی بازیگری است که سال‌ها داشت برای این ملت نقش بازی می‌کرد. به وقایع روز واکنش نشان می‌داد تا تظاهر کند طرفدار و حامی مردم است؛ با سقوط هواپیمای اوکراینی نقاب غم به چهره می‌زد و همسو با جریان‌ ضدانقلاب جشنواره فجر را تحریم می‌کرد؛ تحریمی که به تازگی هم برای چندمین بار آن را تبلیغ کرده است، البته جاهایی هم دم خروس بیرون می‌زد و 80 میلیون ایرانی را فدای فرزندش می‌کرد! حالا او پس از این همه سال نقش بازی کردن، در راه حفظ منافعش و به دست آوردن اقامت دائم آمریکا دست خود را برای این مردم رو کرده اما هنوز هم عاجزانه تلاش دارد خود را مردمی و هوادار حق و پایبند به حرمت نان و نمک نشان دهد. حمید فرخ‌نژاد ابتدا به ملت ایران حقه زد و تصویری از خویش به مردم نشان داد که زمین تا آسمان با واقعیت تفاوت داشت. سپس به مقامات قضایی حقه زد و به بهانه آغاز سال نو میلادی و دیدار فرزندش تعهدی داد و از کشور خارج شد. فرخ‌نژاد در آخرین مرحله از عملیات دغل‌بازی خود نیز هم‌صنفانش را در سریال «سقوط» و «پدر گواردیولا» و دیگر پروژه‌هایی که احتمالا در سکوت خبری تولید شده‌اند، دور‌ زده است. فرخ‌نژاد با مواضع اخیرش تمام زحمات عوامل این سریال‌ها را به مخاطره انداخته است و اوج شیادی او اینجاست که او به خوبی می‌دانست مواضعش منجر به در معرض خطر قرار گرفتن پخش این سریال‌ها خواهد شد. او دستمزد خودش را از این پروژه‌ها گرفت اما حق و حقوق دیگر عوامل این سریال‌ها را به محاق برد. کاری که به راحتی می‌توان عنوان حرام لقمگی به آن نهاد. او دستمزد پروژه‌ای را گرفت که حالا به خاطر شیادی‌اش، پخش آن در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است. در واقع دستمزد را گرفت اما کاری کرد تا خود سریال پخش نشود. او برای تبدیل اقامت موقتش در آمریکا به اقامت دائم، آنقدر حواسش به شیادی و حیله‌گری بود که متوجه نبود دارد چه چیزهایی را از دست می‌دهد!

***

رئیس سازمان سینمایی: فرهنگ اینقدر بی‌حساب و کتاب نیست