شروین طاهری: امشب فینال سیاسیترین جامجهانی فوتبال طی نیم قرن اخیر در مقابل نگاه ۴ میلیارد تماشاگر در ورزشگاه نمادین لوسیل دوحه برگزار میشود. یک ابررویداد ورزشی که سیاسی بودنش از همان لحظه اهدای میزبانی آن توسط فیفا به امیرنشین گازی کوچک خلیجفارس، آشکار بود و در نهایت نیز گریزی از تبدیل این آوردگاه به عرصه کشاکشها و کارزارهای سیاسی کامروا یا ناکام نبود. قطر 2022 نمایشگاهی بود از اغلب چالشهایی که جهان امروز با آنها دست و پنجه نرم میکند؛ تقابل جهانیسازی و اولویتهای منطقهای، ملی یا مذهبی، برخورد فرهنگی و تمدنی که از طرف غرب به سایرین تحمیل میشود، تقابل سیاست مدرن و اخلاقیات و در مجموع تقابل ورزش و سیاست. شگفت آنکه فوتبال در مرکز همه این رقابتهای چندگانه باقی ماند و به عنوان زمینه اصلی انسانی این رویداد که گرایش اصیل فطری مردم دنیا را به خود معطوف کرده بود، در این آوردگاه چند بعدی و پیچیده بر دیگر مدعیان پیروز شد.
امشب تیم ملی فرانسه، مدافع عنوان قهرمانی در حالی به مصاف آرژانتین، محبوبترین تیم هواداران میرود که امانوئل مکرون و آلبرتو فرناندز، روسای جمهور ۲ کشور پس از چند روز کریخوانی سرانجام در جایگاه ویژه در کنار هم مسابقه را تماشا خواهند کرد. با آنکه کریخوانیهای مکرون و فرناندز حتی رقابت ورزشی نفسگیر ۲ فوقستاره این تقابل یعنی کیلیان امباپه و لیونل مسی را که بدون هیچ رجزخوانیای پای به فینال میگذارند تحتالشعاع قرار داده اما در مقایسه با آن همه سیاسیبازیهایی که در این 29 روز در قطر و سپهر رسانهای جامجهانی شاهد بودهایم، تقریبا یک رویداد سیاسی به حساب نمیآید.
اتفاقا آخرین باری که فضای یک جامجهانی فوتبال بشدت سیاستزده شده بود، آرژانتین میزبان و مدعی اصلی جام بود. جامجهانی 1978 آرژانتین که با نخستین قهرمانی آلبیسلسته به پایان رسید، بسیار متاثر از فضای سرکوب خونتا (حکومت نظامی) در این کشور به رهبری ژنرال ویدلا بود.
جالب اینکه میزبانی آن دوره با وجود اعتراض برخی کشورهای اروپایی، تحت حمایت کامل سران وقت آنگلوساکسون فیفا، اسپانسرهای آمریکایی و اروپایی و بویژه دولت واشنگتن که حامی دیکتاتوری نظامی آرژانتین بود، تغییر نکرد. هلندیها که اصلیترین معترض برگزاری جام در آرژانتین بودند، همراه تیم میزبان به فینال رسیدند و فوتبال کاملشان در مقابل بازی پرشور گاوچرانهای لاتین رنگ باخت.
اگرچه رهبران سیاسی وقت هلند، حداقل بر ادعای خود مبنی بر تحریم فینال 1978 استوار ماندند اما قطر 2022 شاهد ریاکاری و رسوایی همتایان امروزی آمریکایی و اروپایی آنها درباره ادعاهایشان علیه این شیخنشین خلیجفارس در رابطه با نقض حقوق بشر و حمایت از همجنسگرایان بود.
نه تنها امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، بلکه تونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده و جرد کوشنر و ایوانکا ترامپ، داماد و دختر رئیسجمهور پیشین این کشور، ساجا وزیر توسعه کانادا و چند نماینده جایزهبگیر وستمینیستر بریتانیا به عنوان میهمانان ویژه جامجهانی در این ایام به قطر سفر کردند بدون آنکه ادعاهای قبلی خود را درباره وضع بغرنج کارگران یا ممنوعیت فعالیت دگرباشان جنسی مطرح کنند. دولت آلمان یک قدم فراتر هم رفت و با همه اعتراضاتش به میزبانی این شیخنشین، از این رقابتها به عنوان یک پوشش برای عقد قرارداد بزرگ گازی با دوحه بهره برد. رژیم صهیونیستی که ظاهرا نسبت به فیفا و دولت قطر به خاطر حجم وسیع تبلیغات به نفع فلسطین در حاشیه رقابتهای جامجهانی معترض بود، از همین فرصت برای افتتاح نخستین کنسولگری خود در دوحه بهره برد. در نهایت در خلال همین تورنمنت، رسوایی «قطرگیت» دامن برخی از مهمترین مقامات سیاسی اتحادیه اروپایی بویژه از آلمان و بلژیک را به جرم رشوهگیری از این امیرنشین گرفت.
بدین ترتیب ژست سیاسی دهانبسته تیم ملی آلمان در آغاز مسابقات تبدیل به نمادی دو پهلو از حضور ناشایست ژرمنها در قطر 2022 توأم با حذف زودهنگامشان در مرحله گروهی شد که با توجه به بند و بست اقتصادی برلین و رشوهگیری سیاستمدارانش از میزبان جام، همان بهتر که دهان ژرمنها بسته باقی بماند.
به قول «نسرین مالک»، مقالهنویس روزنامه انگلیسی گاردین، غرب باید دوگانه ریاکارانه بایکوت شعاری جامجهانی فوتبال در قطر از یک سو و دست دراز کردن به طرف همین شیخنشین و دیگر کشورهای عربی برای دریافت رشوههای سیاسی، قراردادهای تجاری و تسلیحاتی از سوی دیگر را پایان دهد.
برگزاری بیست و دومین دوره جامجهانی فوتبال در روزهای دوقطبی شدن مجدد دنیا، آن هم در قلب منطقه پرتنش ژئوپلیتیک خلیجفارس که دروازه انرژی جهان نیز محسوب میشود، همچنین ۲ دوره متوالی المپیک 1980 مسکو و 1984 را در فضای تحریم و تنش جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب تداعی میکند. در فضایی که روسیه به خاطر حمله به اوکراین با حکمی سیاسی از رقابتهای پلیآف یوفا برای جام 2022 کنار گذاشته شد، برخی کشورهای اروپایی، آمریکایی و اقیانوسیه حتی در زیادهخواهی سیاسی تا جایی پیش رفتند که در فاصله تنها چند ماه به برگزاری جام جهانی، خواهان سلب میزبانی قطر شدند.
در عین حال در واپسین روزها کشورهای غربی عضو ناتو، فیفا را برای حذف کردن کشورمان زیر فشار گذاشته بودند. به شکلی مشابه ۷ فدراسیون فوتبال از همین اردوگاه غربی به دنبال آن بودند تهاجمی لیبرالی را به فضای فوتبال جهانی آغاز کرده و کارزار تبلیغاتی رنگینکمانی حمایت از دگرباشان (LGBT+) را از حاشیه به متن این ورزش پرطرفدار بکشانند.
پاسخ قاطع رئیس فیفا و کمیته اجرایی قطری جام به این سیاسیبازیها درخور تامل و نشاندهنده رنگپریدگی حنای سیاستمداران غربی و ارزشهای لیبرال، همراه تغییر مرکز ثقل سیاسی نظم جهانی در حال شکلگیری از غرب به سمت گرانیگاههایی مستقلتر بود.
با این حال این به معنای سیاسی نبودن نفس این واکنشها نبود. میتوان گفت نامهای که جانی اینفانتینو، رئیس سوئیسی- ایتالیایی فیفا چند روز مانده به مسابقه افتتاحیه مبنی بر پرهیز از سیاسیکاری در ایام جام خطاب به تکتک کشورهای شرکتکننده در این تورنمنت ارسال کرد، خود از یک سیاست کلانتر سرچشمه میگرفت؛ سیاستی که مبنایش جهانیسازی بر بستر فوتبال بود.
حمله تاریخی اینفانتینو از جایگاه یک رئیس اروپایی فیفا به اروپاییهای مخالف برگزاری جام در قطر با این مضمون که اروپاییها تا ۳ هزار سال دیگر هم قادر به عذرخواهی از زشتکاریهایشان در قرون گذشته نیستند، خود سویهای دیگر از ارجحیت رویکرد نوین جهانیسازی بر نگاه سنتی یوروسنتریک را برملا میکرد.
حقیقت این است فیفا و جامجهانی نمادی از سازوکارهای بینالمللی غربنهاد هستند که حالا در راستای توسعه کسبوکار خود حتی تحمل یکجانبهگرایی افراطی این اردوگاه در حال زوال را ندارند. همانطور که از بیانیههای مشترک چین، روسیه و همتایانشان در اتحادیه بریکس طی یک سال اخیر سراغ داریم، قطبهای مستقل یا متضاد غرب به دنبال جهانیسازی مطلوب خود هستند. فیفا برای توسعه برنامههای جهانی فوتبال، به حمایت اسپانسرهای عرب، هندی، چینی و همکاری بسیاری از دولتهای آفریقایی و آسیایی نیازمند است. علاوه بر مقاومت نخستین میزبان عربی- اسلامی یک ابررویداد ورزشی بینالمللی در مقابل هجمههای یکجانبهگرایانه فرهنگی و سیاسی غرب، در عین حال شاهد ضدحملههایی موفق نیز از سوی مردم این سامان بودیم.
اول از همه این مقاومت اصولی، خود فیفا را از هیاهوی دگرباشان جنسی نجات داد. به قول «کریس جونز»، نویسنده شبکه سیبیسی کانادا، مسؤولان قطری با ممنوع کردن استفاده از بازوبند رنگینکمانی و دیگر نمادهای همجنسگرایان، به دنیا نشان دادند این مردان هستند که باید برای فوتبال مردان تصمیمگیری کنند.
ثانیا، دور نگاه داشتن حداکثری محیط جامجهانی از هیاهوهای لیبرالی و البته مشروبات الکلی و تبعاتی که به همراه میآورد، فرصتی طلایی برای طنین افکندن مطالبات بایکوت شده مسلمانان و اعراب در قطر 2022 به واسطه رسانه بسیار پرمخاطب فوتبال فراهم آورد. حقانیت فلسطین و اصالت ارزشهای اسلامی، در چنین بستری به مدت یک ماه در جهان برند شد.
با آنکه قطر نخستین تیم حذف شده رقابتها نام گرفت اما مهمترین برنده، حتی قبل از نواخته شدن سوت بازی افتتاحیه خود این کشور کوچک بود. قطر با همه حرف و حدیثها و با استفاده از تمام ابزار ممکن، رویدادی بسیار بزرگ و پیچیده را برگزار کرد که بار دیگر نام منطقه پیرامون خلیجفارس را در حدفاصل جزیرهالعرب، بینالنهرین و فلات ایران به عنوان مهد تمدن بشری بر سر زبان جوامع بشری دوران مدرن انداخت. این کشور با بهرهگیری از ظرفیتهای مردم مشرقزمین، تواناییهایمان را به همگان از جمله خود ما شرقیها یادآوری کرد.
از طرف دیگر پرچم فلسطین و شعارهای با مضمون «آزادی فلسطین» تبدیل به پدیده این جام شد و همراه با درخشش تیمهای عربی بویژه مراکش، در قالب جشنهای هواداری مشترک عربی در شهرهای بزرگ اروپایی و آمریکایی نیز به نمایش درآمد.
با هوشمندی میزبانان قطری که بدرستی به دنبال بهرهبرداری از فضای جامجهانی به منظور ایجاد یک نقطه ثقل در میان 450 میلیون عرب و ۲ میلیارد مسلمان به مرکزیت دوحه بودند، موج حمایت از فلسطین، با گذشت زمان کوتاهی از رقابتها، کارکرد وحدتبخش خود را بازیافت و حتی به نماد مشترک ملتهایی متخاصم چون الجزایر و مراکش یا تونس و مصر بدل شد.
این موج خیلی سریع از جامعه اسلامی فراتر رفت و از گروههای هواداری پرطرفدار آرژانتین، برزیل و مکزیک، پرچمدارانی جدید برای قدس ساخت. در زمان کوتاهی موج حمایت از فلسطین به شعار مشترک خیل عظیمی از هواداران فوتبال در قطر حتی در میان انگلیسیها و فرانسویهایی تبدیل شد که در کشور خود با خط قرمزهای صهیونیستی در این موارد مواجه هستند. تاثیر مهمتر این موج وحدتبخش اما در میان جماعتی بیشکل آشکار شد که تا پیش از آغاز رقابتها محل اختلاف کشورهای غربی و برگزارکنندگان تورنمنت بودند. حدود ۲ میلیون کارگر مهاجر هندی، پاکستانی، بنگلادشی، سیلانی و نپالی عمدتا مسلمان که نقش هواداران خودجوش یا اجارهای بویژه برای تیمهای مطرح جام را بازی میکردند، به سرعت تحت تاثیر موج حمایت از فلسطین قرار گرفتند. در عین حال با این همبستگی حول محور فلسطین، مهاجران بینام و بیصدا، فرصت را برای وحدت کلمه با قطریها و میهمانانشان از ملیتهای عرب که خود را میزبانان دوم تورنمنت به حساب میآوردند، غنیمت شمردند. همین شد که برخی فلسطین را میزبان دوم یا نمادین جامجهانی 2022 دانستند.
نکته بارز دیگر، بازنمایی مثبت نمادها و آیینهای اسلامی از کوی و برزن قطر 2022 بود. به عنوان مثال، گزارشهای اولیه رسانههای آمریکایی از حضور تیم ملی یانکیها در کمپ تمرینیشان، حاکی از آن بود آنها با پخش صدای اذان در ساعات بعدازظهر و عصر از مسجدی در همان نزدیکی مشکل دارند. به تدریج اما صدای اذان تبدیل به موسیقی پسزمینه محبوب بسیاری از فیلمها و کلیپهای ارسالی هواداران از قطر شد به طوری که مسؤولان رسانهای تیم ملی آمریکا را واداشت برای جا نماندن از قافله و جلب حمایت محلی، تنها بازیکن مسلمان این تیم را مجبور به مصاحبه درباره پخش اذان در محیط جامجهانی کنند.
جلوه مثبت دیگر اسلامی، مربوط به حضور پرشمار زنان محجبه در قالب جمعیتهای هواداری بود. بویژه جشنهای نمادین ملیپوشان مغربی پس از پیروزیهای تاریخی در یکهشتم و یکچهارم نهایی مقابل اسپانیا و پرتغال در اشاعه تصویری مثبت از زن مسلمان از قطر 2022 موثر بود. انتشار تصاویر در آغوش گرفته شدن مادر محجبه اشرف حکیمی، ستاره مراکشی روی سکوهای ورزشگاه اجوکیشن سیتی توسط او، چنان بازخوردی در رسانههای بینالمللی داشت که پس از پرچم فلسطین، حجاب به نماد دوم این تیم در شبکههای اجتماعی تبدیل شد. کار به جایی کشید که برخی رسانههای جریان اصلی اروپایی نسبت به محبوبیت حجاب و نمادهای اسلامی در میان جوانان عرب ساکن اروپا به وحشت افتادند. در یکی از این واکنشهای هیستریک، یک خبرگزاری آلمانی، بازیکنان مغربی را به خاطر نشان دادن علامت اشاره به نشانه «یگانگی الله»، به رفتاری داعشی(!) متهم کرد.
درباره موضوع مسالهآفرینی برای حضور ایران نیز هوشمندی کمیته برگزارکننده رقابتها مثمر ثمر بود. هشدار ضمنی به رسانههای انگلیسی و گروههای آشوبطلب که به دنبال ماجراجویی سیاسی در محیط فوتبال بودند، باعث شد آنها از حضور فیزیکی در قطر پشیمان شوند. برخورد نیروهای حافظ امنیت تورنمنت با معدود عوامل تحریککننده در مبادی ورود به این کشور و سپس روی سکوها، تاثیری آشکار بر رویدادهای متن و حاشیه ۳ بازی تیم ملی ایران داشت. بتدریج شاهد نوعی هماهنگی و خودآگاهی نسبی میان طیفهای ناهمگون هوادار ایران بودیم به طوری که در ۳ مسابقه تیم ملی مقابل انگلیس، ولز و آمریکا، هر بازی طنین سرود ملی در فضای ورزشگاهها آشکارتر شد و تحرکات مخرب روی سکوها کمتر و کمتر به چشم آمد.
ورای همه اینها، پیروزی فوتبال ناب بر همه جنبههای دیگری که سعی در تاثیرگذاری بر جامجهانی داشتند، مسالهای کتمانناپذیر بود. اگر رئیس فیفا در مقابل مخالفان غربی میزبانی قطر، مدعی است این بهترین دوره جامجهانی بوده که تاکنون برگزار شده، بیش از هر چیز بر وجه ورزشی آن تکیه میکند. طی کمتر از یک ماه شاهد شکلگیری برخی کلاسیکهای تاریخ فوتبال بودیم. ضمنا درخشش بزرگان باعث زیر سوال رفتن شایستهسالاری فوتبالی نشد. آرژانتین، برزیل، فرانسه، انگلیس، اسپانیا و پرتغال با درخشش ستارههایشان لحظاتی به یادماندنی خلق کرده و بر غنای فنی مسابقات افزودند، در حالی که تیمهای پرادعایی مثل آلمان، بلژیک و دانمارک، با ژستهای سیاسی بیهودهشان از متن فوتبال غافل شدند و در همان مرحله گروهی حذف شدند. برای نخستین بار 5 نماینده از آسیا – جز قطر میزبان - حداقل یک مسابقهشان را در یک جامجهانی با پیروزی پشتسر گذاشتند. همچنین برای نخستینبار 5 تیم آسیایی و آفریقایی به جمع 16 تیم برتر جام راه یافتند.
صعود خارقالعاده مغرب به نیمهنهایی نیز اگرچه پس از افتخار مشابه ترکیه در جامجهانی 2002 برای فوتبال کشورهای اسلامی پدیده محسوب نمیشد اما جلوه اصلی شیرهای اطلس به خاطر این بود که اولا این تیم خود را به عنوان نماینده اقلیم میزبان جام بیست و دوم معرفی کرد، ثانیا به فلسطین به عنوان هویت مشترک عربی- اسلامی در جشنهای صعود خود بها داد و ثالثا با ارائه نمایشی برتر در مقابل قطبهای پرستاره فوتبال چون بلژیک، کرواسی، اسپانیا، پرتغال و فرانسه شایستگی مردم اقلیم خاورمیانه و شمال آفریقا را ثابت کرد.
در نهایت شکلگیری تقابل کلاسیک محبوبترین تیم با پرستارهترین تیم جام در قالب برخورد مسی- امباپه نقطه اوج فوتبالی قطر 2022 را به شکلی که مطلوب همه فوتبالدوستان دنیا بود، در نقطه پایانی این رقابتها قرار داد. اگر متن فوتبال بر حاشیههای سیاسی پیروز نمیشد، شاید تلقی ما از برندگان و بازندگان دیگر جام اینقدر روشن نبود.