حالا کار به جایی رسیده که این امیرنشین کوچک خلیجفارس با کمتر از ۳ میلیون نفر جمعیت – که تنها 10 درصد آن شهروندان قطر محسوب میشوند – برای اتحادیه 508 میلیون نفری اروپایی خط و نشان میکشد. این در شرایطی است که بحران به وجود آمده در نتیجه رشوهگیری مقامات ارشد اتحادیه اروپایی از قطریها، درست در آستانه فصل زمستان ممکن است باعث قطع جریان انرژی از این شیخنشین به قاره یخزده آن هم در بحبوحه بحران انرژی اروپا شود؛ در روزهایی که آلمان و فرانسه، ۲ پیشاهنگ اتحادیه، آشکارا با بحران تامین انرژی و تبعات اقتصادی آن دست و پنجه نرم میکنند. به گزارش بلومبرگ، فرانسه زمستان امسال پس از توقف طولانیمدت تعمیر و نگهداری چندین رآکتور هستهای توسط EDF - اپراتور ملی شبکه الکتریسیته - با وابستگی بیشتر به سوختهای فسیلی و خطر بیشتری برای کمبود برق مواجه است. ژرمنها هم در صورت عدم دستیابی به یک منبع گاز ارزان از طریق قرارداد 15 ساله با قطر، ظرف همین زمستان به سرعت مزیتهای صنعتی خود را از دست خواهند داد. به عبارت دیگر اروپاییها بدون درس گرفتن از اشتباهات گذشته، با ادامه روند سیاست خارجی وابسته و غیرمستقل خود، در حال ادامه نمایش دیپلماتیک احمقانهای هستند که بر اساس آن بار دیگر پس از جنگ اوکراین، با فدا کردن منافع حیاتی خود در قبال یک قطب تولید انرژی جهان به نفع دیپلماسی نمایشیشان، باز هم در حال شلیک کردن به پای خود هستند. به نظر میرسد برپا شدن غائله «قطرگیت» و تیره شدن ناگهانی روابط بروکسل با دوحه، درست در روزهایی که نخستین میزبان عرب جامجهانی نام خود را به بهترین شکل بر سر زبان مردم چهارگوشه عالم انداخته بود، یک پوست خربزه دیگر زیر پای اتحادیه باشد که میتواند برندگان متعددی داشته باشد؛ آمریکا که در حال تلاش برای تبدیل خود به مهمترین منبع تامین گاز اروپا پس از قطع عمده گاز صادراتی روسیه است. بریتانیا که از فقدان روابط دیپلماتیک میان دوحه و بروکسل در جهت جذب هر چه بیشتر گاز و دلارهای گازی قطریها بهره میبرد،
الجزایر و نروژ، ۲ منبع مهم تامین گاز طبیعی این قاره در ماههای اخیر، روسیه و ایران، بزرگترین رقبای گازی قطر در شرق، ترکیه که نقش واسطه گازی این ۲ غول گازی به اروپا را بازی میکند و چین که از هر گونه حذف رقبایش در بازار خرید گاز طبیعی به واسطه ارزانتر شدن بهای قیمت تمامشده، استقبال میکند.
قطر که بتازگی در میان هیاهوی میزبانی جامجهانی 2022 بیسر و صدا قراردادهای گازی جدیدی بویژه با آلمان و فرانسه برای تامین گاز طبیعی از دست رفته روسیه امضا کرده بود، به هیچ وجه از تصمیم اخیر پارلمان اروپا برای ایجاد محدودیت در روابط با این امیرنشین نهراسیده است. بر عکس دوحه جلوی اروپاییها بزرگی کرده و آنها را با تهدید به بستن شیر گاز تهدید میکند. ۲ هفته پیش بود که پلیس بلژیک ۴ مقام یونانی، بلژیکی، ایتالیایی و آلمانی پارلمان اروپا را به اتهام دریافت هدایای مجلل و پول نقد از دولت قطر برای تاثیرگذاری بر مصوبات این پارلمان دستگیر کرد.
شاخصترین مقام بازداشتشده، خانم اوا کیلی معاون یونانی سابق رئیس پارلمان اروپا بود که در نتیجه این پرونده از دفتر خود اخراج شد. او متهم است دست کم 600 هزار یورو رشوه دریافت کرده است.
متعاقب این رسوایی، نمایندگان پارلمان اروپا با وارد کردن اتهام تلاش برای نفوذ سیاسی به این امیرنشین عربی، به تعلیق تمام همکاریهای مرتبط با دوحه و همچنین قطع دسترسی هیأت نمایندگی قطر به قوه مقننه اتحادیه اروپایی رای دادند. حتی توافقنامه هوانوردی اتحادیه اروپایی و قطر، لایحه لغو روادید شینگن برای اتباع قطری و کویتی و دیدارهای از پیش برنامهریزی شده مقامات این شیخنشین از اروپا هم تحت تاثیر «قطرگیت» قرار گرفتهاند.
در مقابل دولت قطر با رد هرگونه دخالت در پرونده فساد مقامهای پارلمان اروپا، این تشکیلات را به داشتن پیشزمینه ذهنی منفی نسبت به کشورهای عربی و انحصاراً خود قطر متهم کرد و بروکسل را به خاطر عدم هماهنگی در پیگیری این پرونده مورد انتقاد قرار داد.
دوحه این هفته برای پارلمان اروپا خط و نشان کشید که چنانچه از تصمیمش برای قطع دسترسی مقامات این امیرنشین به قوه مقننه اتحادیه برنگردد، خبری از تضمین ارسال گاز الانجی ارسالی از مخازن
گنبد شمالی (پارس جنوبی) به مشترکان اروپایی نخواهد بود.
به گزارش رویترز، یکشنبه گذشته عضو هیأت دیپلماتیک نمایندگی قطر در اتحادیه اروپایی با تبعیضآمیز خواندن تصمیم پنجشنبه گذشته پارلمان اروپا، گفت: «اینکه بروکسل تلاشی برای تعامل با دولت ما برای این کار (صادرات گاز) انجام نمیدهد ناامیدکننده است. این امر بر همکاریهای امنیتی منطقهای و جهانی و همچنین بحثهای جاری پیرامون فقر انرژی و امنیت جهانی تأثیر منفی خواهد گذاشت».
اشاره او مشخصا قرارداد 15 ساله ماه نوامبر با دولت آلمان برای تامین حدود 2 میلیون تن گاز مایع (الانجی) در سال و قرارداد مشابهی که با فرانسه در حال تنظیم بود را شامل میشد. به گزارش بلومبرگ، این قراردادها از آن جهت اهمیت دارند که نهتنها باعث جلوگیری از ورشکستگی صنایع این ۲ اقتصاد پیشرو اتحادیه اروپایی میشوند، بلکه منبع انرژی مهمی برای احیای نقش رهبری سیاسی آنها در اتحادیه در اختیارشان میگذارد.
جالب اینکه تهدید دیپلمات قطری علیه تشکیلات بروکسل و دولت بلژیک، فقط شامل عدم تضمین برای تامین گاز اروپاییها نمیشود و حتی مواردی مثل همکاری ۲ طرف درباره کنترل همهگیری «کووید-19» را نیز دربر میگیرد؛ نشانهای از نفوذ وسیعی که قطریها در تمام برنامهها و زیرساختهای کلان کشورهای مهم اتحادیه اروپایی پیدا کردهاند.
راهبرد توسعه دوحه با ۲ بال سازمان سرمایهگذاری و بنیاد قطر که بر محوریت بهرهگیری از درآمدهای حاصل از تجارت انرژی در تقویت نقش جهانی این کشور بنا شده است، باعث شده آنها از اهرمهای متنوعی برای مواجهه با دیپلماسی متخاصم اما قهقرایی اروپایی بهرهمند شوند.
فرصتطلبی آمریکاییها از سیاستهای غیرمستقل و واپسگرایانه حوزه یورو در چنین موقعیتی بیش از پیش به چشم میآید؛ وقتی وزیر خارجهشان تونی بلینکن، در نهایت فرصتطلبی برای ارتقای روابط تنگاتنگ واشنگتن و دوحه پیام میفرستد.
بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن بلافاصله از بزنگاه بحران به وجود آمده در روابط قطر با شرکای غربیاش در ناتو بهره برده و گفته است واشنگتن قدردان مشارکت پایدار خود با قطر در مواجهه با چالشهای منطقهای و جهانی است. او بار دیگر بر این حرف بایدن که قطر اصلیترین شریک خارج از ناتوی آمریکاست تاکید کرد؛ نکتهای که ریشه در استقرار بزرگترین پایگاه نظامی آمریکاییها در خلیجفارس موسوم به پایگاه هوایی العدید در جنوب غرب شهر دوحه دارد. بلینکن مشخصا دلایل اهمیت قطر برای سیاست خارجی آمریکا را مربوط به نقش آن کشور در مذاکرات صلح افغانستان – از طریق میزبانی از دفتر سیاسیطالبان در دوحه - و میانجیگری در نزاع میان فلسطین و رژیم صهیونیستی – از طریق میزبانی از دفتر سیاسی حماس توأم با گشایش کنسولگری برای رژیم صهیونیستی در دوحه - دانسته است.
به موازات آن رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه بلافاصله روز یکشنبه خود را به دوحه رساند، ضمن اینکه روابط این امیرنشین با همسایگان عربی سابقا متخاصمش در بهترین شرایط طی یک دهه اخیر قرار دارد. همزمان سفرهای پیاپی امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه به قطر به بهانه تماشای دیدارهای خروسها در نیمهنهایی و فینال جامجهانی طی هفته گذشته و انتشار تصاویر متعدد از او در کنار دست شیختمیم بن حمد آلثانی، همزمان با سر و صدای مقامات ارشد تشکیلات بروکسل درباره پرونده «قطرگیت»، یک دهنکجی بزرگ از سوی بزرگترین قدرت سیاسی اتحادیه اروپایی به خود آن به شمار میرود؛ یک نشانه بالینی از اینکه دیپلماسی واحد اروپایی از بیماری و واگرایی توأمان رنج میبرد.