فریده طهماسبی: آشوبهای اخیر در کشور به دنبال درگذشت مهسا امینی، اوایل مهرماه به بهانه احقاق حقوق و آزادی زنان آغاز شد. این آشوبها که به اذعان غربیها و بازوهای اجرایی آنها از مدتها پیش برنامهریزی شده بود و مرگ مرحومه مهسا امینی تنها جرقهای برای شعلهور کردن آن بود، تبدیل به بهانهای برای ایجاد اجماع بینالمللی علیه ایران شد و هزینههایی را بر کشور تحمیل کرد که از جمله آنها میتوان به افزایش تحریمها و اخلال در روند مذاکرات احیای برجام اشاره کرد.
از آنجا که آمریکا و سایر کشورهای غربی هزینه بسیار زیادی برای این پروژه جنگ ترکیبی عظیم پرداخته بودند و برخلاف پیشبینیهایشان خیلی زود به شکست انجامید، در اقدامی نمایشی با اخراج ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد، تلاش کردند وضعیت زن ایرانی را در اذهان جهانی برای استفادههای آینده بغرنج جلوه دهند.
حال سوال این است: کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد چیست و اخراج ایران از آن تا چه اندازه اهمیت دارد؟
کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد زیرمجموعه شورای اقتصادی - اجتماعی سازمان ملل متحد و متشکل از 45 عضو است که بر اساس تقسیمبندی جغرافیایی و با رأی اعضای شورا انتخاب میشوند و رئیس فعلی آن کشور ارمنستان است.
این کمیسیون بر اساس قانون، نقش تصمیمگیری با ضمانت اجرایی یا نظارتی ندارد و صرفا برخی کشورها برای آن جایگاه نظارتی قائل هستند و معتقدند کشورها را ترغیب میکند به سمت رفع تبعیض جنسیتی گام بردارند.
اعضای این کمیسیون هر 4 سال یکبار انتخاب میشوند و از سال 1396 در اقدامی بحثبرانگیز سعودی به عضویت این کمیسیون درآمد(!) اتفاقی که حتی صدای رسانههای غربی را نیز درآورد و روزنامه واشنگتنپست در گزارشی با انتقاد از عضویت این کشور در کمیسیون مقام زن، این انتخاب را به سیلی زدن به صورت زنان تشبیه کرد و نوشت عربستان سعودی که زنان در آن اجازه رانندگی ندارند، به عنوان عضو کمیسیون مقام زن سازمان ملل انتخاب شد.
ایران سال 1389 به عضویت این کمیسیون درآمد و تا اواخر مهرماه امسال نیز عضو این کمیسیون بود اما 14 دسامبر 2022/ 23 آذر 1401، پس از ارائه قطعنامهای از سوی آمریکا، با رأی 29 کشور عضو از این کمیسیون کنار گذاشته شد.
ایالاتمتحده در بیانیه خود برای تصمیمگیری درباره اخراج ایران از این کمیسیون، وظیفه کمیسیون را صرفا ترویج حقوق برابر و توانمندسازی زنان اعلام و ایران را کشوری معرفی کرده است که این کمیسیون را تضعیف خواهد کرد.
این در حالی است که شاخصهای بینالمللی درباره زنان در ایران و آمریکا وضعیت زنان ایرانی را در مواردی بهتر و در مواردی دیگر برابر نشان میدهد. برای مثال زنان در ایران بیشتر از آمریکا از تحصیلات دانشگاهی برخوردارند، نرخ زنان زندانی در ایران نصف زنان زندانی در آمریکاست، زنان آمریکایی ۲ برابر زنان ایرانی دست به خودکشی میزنند، مرگومیر زنان پس از زایمان در آمریکا ۲برابر ایران است و امید به زندگی زنان در ۲ کشور تقریبا برابر است.
به طور کلی نیز عضویت در سازمانهای زیرمجموعه سازمان ملل متحد هزینه قابل توجهی برای کشورهای مختلف دارد به طوری که کشورها ترجیح میدهند در برخی از این سازمانها عضو نباشند، از این رو عضویت در سازمانهای وابسته به سازمان ملل متحد یک ضرورت برای کشورها نبوده و عضو نبودن در آنها به معنای انزوای بینالمللی آن کشور نیست.
برای مثال آمریکا به عنوان میزبان مقر سازمان ملل و نخستین تأمینکننده هزینههای آن، کمکهای مالی به این سازمان را کاهش داده و از سازمان آموزشی - علمی - فرهنگی ملل متحد (یونسکو) و پیمان زیستمحیطی این سازمان خارج شده است. این کشور همچنین در دولت ترامپ به بهانه مخالفت با عضویت ایران و چند کشور دیگر در این شورا و آنچه «جانبداری نهادینه» شورای حقوق بشر علیه رژیم صهیونیستی خواند، از این شورا خارج شد.
از آنجا که تجربه ثابت کرده است ایالاتمتحده از این کمیسیونها به عنوان ابزاری برای مقابله با کشورهای مخالف خود در ابعاد بینالمللی استفاده میکند، عضویت در آنها ضرورتاً نفع خاصی برای کشور نخواهد داشت.
از طرف دیگر دیدیم سعودی در حالی توانست با حمایت آمریکا و بریتانیا به عضویت کمیسیون مقام زن درآید که تمام دنیا شاهد ظلم این کشور به زنان بوده و زنان حتی از سادهترین حقوق مانند حق رانندگی نیز برخوردار نبودند.
عضویت عربستان و اخراج ایران در حالی که ایران در موضوع حقوق زنان با توجه به شاخصهای بینالمللی در جایگاه بسیار بالاتری قرار دارد، نشان میدهد رویکرد این نهادها کاملا سوگیرانه بوده و مبنای صحیحی برای انتخاب اعضا وجود ندارد.