حسین کیامنش: اکنون 3 سال از ترور سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی به دست تروریستهای آمریکایی میگذرد و مردم ایران همچون 2 سال گذشته، سیزدهم دیماه امسال نیز با حضور بر سر مزار شهید سلیمانی و برگزاری تجمع در اقصی نقاط ایران، جایگاه والای شهید سلیمانی، این قهرمان ملی را گرامی داشتند. از چند روز مانده به سالروز شهادت مظلومانه شهید سلیمانی به دست اشقیای زمان، فضای رسانهای کشور نیز همچون خیابانها، رنگ و بوی حاجقاسم گرفته بود. از روایت مجاهدتهای سردار دلها و گفتوگو با یاران و همرزمانش تا پرداخت به وجوه شخصیتی شهید و نقل خاطره از وی، به کارویژه روزنامهها و رسانههای کشور بدل شده بود. اما در این بین، اصلاحطلبان و روزنامههای وابسته به آنها که در هر پویش و ماجرایی که مربوط به غیرت ملی باشد، غایبان همیشگی هستند، ترجیح دادند که بیتفاوت از کنار سومین سالروز شهادت قهرمان ملی ایران عبور کنند. در حالی که عمده رسانهها و روزنامههای کشور و حتی رسانههای خارجی در سالروز شهادت سپهبد سلیمانی به نوبه خود ارادت خود را به این شهید سعید نشان دادند، روزنامههای اصلاحطلب حتی حاضر نشدند در حاشیه اخبار و مطالب خود به شهید سلیمانی بپردازند. روزنامههای آرمان، شرق، هممیهن و ابتکار از جمله روزنامههای اصلاحطلبی بودند که سالروز شهادت حاجقاسم سلیمانی به دست ارتش تروریست آمریکا را اصطلاحا بایکوت کردند و گویا سوژههای مهمتری نسبت به سالروز شهادت قهرمان ملی ایران داشتند. شاهد مثالش هم بررسی کتاب «ونوس و آدونیس و تجاوز به لوکرس» اثر شکسپیر از سوی روزنامه شرق است. آسیا، تجارت، دنیای اقتصاد، کار و کارگر، شاخصه سبز و تعادل نیز از دیگر رسانههایی بودند که همراستا با روزنامههای مطرح اصلاحطلبان، شماره روز گذشتهشان را بدون هیچ اثری از موضوع سالروز شهادت قهرمان ملی ایرانیان روی دکههای مطبوعاتی بردند. البته از اصلاحطلبانی که همواره در تخطئه جبهه مقاومت و دستاوردهای سپهبد شهید سلیمانی قلمفرسایی کرده و در طرف مقابل چهرههای شکستخوردهای مثل رئیسجمهور اوکراین را بهعنوان رهبر الهامبخش خود برگزیدهاند، انتظار نمیرود که در مدح و تمجید از شخصیت سرافراز شهید سلیمانی سخن بگویند و متنی بنویسند. جریان غربگرای اصلاحات در طول تاریخ انقلاب اسلامی بارها نشان داده است که هیچ سنخیتی با مفاهیم وطندوستی، شرافت، عزت و عرق ملی ندارد. اساساً جریانی که بلافاصله پس از شهادت شهید سلیمانی به دست آمریکاییها و از روی محبتی که به غرب داشت، با انتشار بیانیهای ایران را از انتقام خون قهرمان ملی بر حذر داشت، نباید هم در پاسداشت این شخصیت ملی حرفی بزند. در روزهای ابتدایی شهادت سردار سپهبد سلیمانی بود که برخی از چهرههای شاخص اصلاحطلب، از جمله مصطفی تاجزاده، محسن آرمین، پروانه سلحشوری، ابراهیم اصغرزاده، عربسرخی، علویتبار، حمیدرضا جلاییپور و تاجرنیا، در بیانیهای منفعلانه، جمهوری اسلامی را به خویشتنداری در برابر جنایت آمریکاییها توصیه کردند. در این بیانیه آمده بود: «ما امضاکنندگان زیر حمله تروریستی روز گذشته دولت آمریکا را که منجر به شهادت سردار رشید قاسم سلیمانی شد و با تیرهتر کردن چشمانداز صلح در منطقه پرآشوب خاورمیانه، راه را بر ماجراجویی، تشدید تنشها و تخاصم بیشتر گشود، قاطعانه محکوم میکنیم و از دولتها و ملتهای جهان میخواهیم با نشان دادن واکنش مؤثر سیاسی و حقوقی علیه جنگافروزی کاخ سفید، از احتمال بروز جنگی جدید در منطقه ما بکاهند. ما همچنین مسؤولان کشورمان را به پرهیز از افتادن در دامی که جنگسالاران آمریکایی و اسرائیلی برای ایجاد اختلال در روند طبیعی تحولات در ایران و گسترش بیثباتی و ناامنی در منطقه و فروش سلاح بیشتر پهن کردهاند، دعوت میکنیم و از آنها میخواهیم با این جنایت مصیبتبار، هوشیارانه و همهجانبه مواجه شوند و حفظ امنیت عمومی و ملی و نیز آبادانی و رفاه ملت را بر هر موضوع دیگری اولویت دهند». طبیعتاً شهید سرافراز حاجقاسم سلیمانی که نامش بر بلندای تاریخ ایران میدرخشد، نیازی به تمجید و پرداخت از سوی تعدادی روزنامه غربگرا ندارد اما آنچه از بایکوت سالروز شهادت شهید سلیمانی از سوی اصلاحطلبان منتج میشود، بیگانگی این جریان با مفاهیم ملی است.