printlogo


کد خبر: 258565تاریخ: 1401/10/17 00:00
خوانشی از نظرات کمتر شنیده شده متفکران و رهبران انقلاب اسلامی درباره جایگاه و مقام زن
انقلاب مدیون زنان

سعادت یک کشور به دست زنان است

مربی انسان‌ها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می‌کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می‌کند. مبدأ همه سعادت‌ها از دامن زن بلند می‌شود. زن مبدأ همه سعادت‌ها باید باشد. و مع‌الأسف زن را به صورت یک لعبه درآوردند این پدر و پسر؛  بویژه این پسر. آنقدر جنایات که به زن کردند به مردان نکردند. زن مبدأ همه خیرات است. شما دیدید، ما دیدیم، زن در این نهضت چه کرد... ما نهضت خودمان را مرهون زن‌ها می‌دانیم. مردها به تبع زن‌ها در خیابان‌ها می‌ریختند. تشویق می‌کردند زن‌ها مردان را و خودشان در صف‌های جلو بودند. زن یک همچو موجودی است که می‌تواند یک قدرت شیطانی را بشکند. در نهضتی که ملت ما کردند، همه‌تان ملاحظه کردید زن‌ها پیش‌قدم بودند. بلکه فعالیت زن‌ها در این باب ارزشش بیشتر از فعالیت مردها بود؛ برای اینکه همین خواهرها که ریختند در خیابان‌ها و در مقابل توپ و تانک تظاهر کردند و مشت گره کردند، این‌ها مردها را قدرت‌شان را دوچندان کرد. وقتی مردها ببینند خانم‌ها آمدند در مقابل توپ و تانک، آنها بیشتر اقدام می‌کنند و ما دیدیم که این خواهرها در این نهضت یک سهم بسیار بزرگ داشتند. این خانم‌ها بودند که وقتی به خیابان‌ها ریختند و فریاد زدند، مردها را تشجیع کردند و قدرت‌های آنها را چند مقابل کردند. شما علاوه بر اینکه خودتان را قدرتمند کردید، دیگران را هم قدرتمند کردید. الان این نهضتی که شما در پیش دارید، باید تشکر کنیم از خانم‌ها که در این نهضت یک قدم راسخی داشتند و یک کمک بزرگی به ملت کردند. این خانم‌ها بودند که وقتی که به خیابان‌ها و کوچه‌ها ریختند و فریاد زدند، تشییع کردند، تشجیع کردند مردها را و قدرت‌های آنها را چند مقابل کردند. لهذا شما علاوه بر اینکه خودتان را قدرتمند کردید، دیگران را هم قدرتمند کردید. 
ابرجنایتکاران فهمیدند زنان هستند که می‌توانند با قیام خود، مردان را به میدان بکشند. بدون شک آنچه در این 50سال روزگار سیاه ایران به دست این رژیم سیه‌رو به ملت عزیز ایران بویژه بانوان مظلوم آن گذشت، با طرح و نقشه از پیش حساب شده ابرجنایتکاران جهان بوده. ابرجنایتکاران دریافتند تنها «قشر مذهبی» است که می‌تواند خار راهی در راه استعمار و استثمار آنان باشد و دیدند که حکم نیم‌سطری یک مرجع مذهبی مورد علاقه مردم، دارای چنان قدرتی است که دولت انگلستان و دربار قدرتمند قاجار را به زانو درآورد. نیز دریافتند که زنان در آن نهضت نقش اساسی را داشتند و متوجه شدند در مشروطه و پس از آن نیز زنان بویژه قشر متوسط محروم هستند که می‌توانند با قیام خود، مردان را به میدان بکشند و احساس کردند که تا این عوامل به قوت خود باقی هستند، نقشه‌های آنان نقش بر آب است. زن‌ها هستند که ملت‌ها را تقویت و شجاع می‌کنند. عنایت اسلام به بانوان بیش از مردان است. شما خواهران اسباب این شدید که برادرها هم جرأت پیدا کنند. عنایتی که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد. مردان بر ملت‌ها حق دارند و زن‌ها حق بیشتر دارند. زن‌ها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ می‌کنند. قرآن کریم انسان‌ساز است و زن‌ها نیز انسان‌ساز. وظیفه زن‌ها انسان‌سازی است. اگر زن‌های انسان‌ساز از ملت‌ها گرفته شود، ملت‌ها شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زن‌ها هستند که ملت‌ها را تقویت می‌کنند، شجاع می‌کنند.
***
اروپا در خصوص حق زن ۱۳ قرن از اسلام عقب است
«در اسلام بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در این عرصه‌های اساسی سیاسی و اجتماعی، تثبیت شده است: «إِذَا جَائَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَى أَنْ لَا یُشْرِکْنَ بِاللَه» (سوره ممتحنه، آیه ۱۲) زن‌ها می‌آمدند و با پیغمبر بیعت می‌کردند. پیغمبر اسلام نفرمود مردها بیایند بیعت کنند و به تبع آنها، هر چه آنها رأی دادند، هر چه آنها پذیرفتند، زن‌ها هم مجبور باشند قبول کنند؛ نه! گفتند زن‌ها هم بیعت می‌کنند؛ آنها هم در قبول این حکومت، در قبول این نظم اجتماعی و سیاسی شرکت می‌کنند. غربی‌ها هزار و سیصد سال در این زمینه از اسلام عقبند و این ادعاها را می‌کنند! در زمینه مالکیت نیز همین‌طور؛ و در زمینه‌های دیگری که مربوط به مسائل اجتماعی و سیاسی است».
«در اسلام، زن مالک ثروت خود است. شوهرش راضی باشد یا راضی نباشد؛ پدرش راضی باشد یا راضی نباشد- فرقی نمی‌کند- او می‌تواند ثروت و مال و اندوخته خود را مصرف کند و ربطی به کس دیگری ندارد. نظر اسلام، این است. در حمایت از استقلال اقتصادی زنان، دنیا 13 قرن است که از اسلام عقب است. اسلام این را 13 قرن قبل گفته است ولی در اروپا تازه 40 سال، 50 سال و در بعضی کشورها کمتر از این مدت است که شروع کرده‌اند به زن اجازه دهند در مال و ملک خود، دخل و تصرف کند! اسلام، از این جهت هم جلو است». 
«اینطور هم نیست که بگوییم همه جا خانم باید از آقا تبعیت کند؛ نخیر! چنین چیزی نه در اسلام داریم و نه در شرع. «اَلرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء» معنایش این نیست که زن باید در همه امور تابع شوهر باشد. نه! یا مثل برخی از این اروپاندیده‌های بدتر از اروپا و مقلد اروپا بگوییم که زن باید همه کاره باشد و مرد باید تابع باشد. نه! این هم غلط است. بالاخره ۲ تا شریک و ۲ تا رفیق هستید. یک جا مرد کوتاه بیاید، یک جا زن کوتاه بیاید. یکی اینجا از سلیقه و خواست خود بگذرد، دیگری در جای دیگر، تا بتوانید با یکدیگر زندگی کنید». 
***
مبارزه سخت اسلام با نگاه تحقیرآمیز به زن
یکی از نظریات تحقیرآمیزی که در گذشته وجود داشته و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی به‌جا گذاشته، این است که زن عنصر گناه است، از وجود زن شر و وسوسه برمی‌خیزد، زن شیطان کوچک است. می‌گویند در هر گناه و جنایتی که مردان مرتکب شده‌اند، زنی در آن دخالت داشته است. می‌گویند شیطان مستقیماً در وجود مرد راه نمی‌یابد و فقط از طریق زن است که مردان را می‌فریبد؛ شیطان زن را وسوسه می‌کند و زن مرد را. می‌گویند آدمِ اول که فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد، از طریق زن بود؛ شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را. 
قرآن داستان بهشت آدم را مطرح کرده ولی هرگز نگفته شیطان یا مار حوا را فریفت و حوا آدم را. قرآن نه حوا را به عنوان مسؤول اصلی معرفی می‌کند و نه او را از حساب خارج می‌کند. قرآن می‌گوید: به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت سکنی گزینید و از میوه‌های آن بخورید. قرآن آنجا که پای وسوسه شیطان را به میان می‌کشد ضمیرها را به شکل «تثنیه» می‌آورد، می‌گوید «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیطانُ» شیطان آن دو را وسوسه کرد، «فَدَلّاهُما بِغُرورٍ» شیطان آن دو را به فریب راهنمایی کرد «وَ قاسَمَهُما انّی لَکما لَمِنَ النّاصِحینَ» یعنی شیطان در برابر هر دو سوگند یاد کرد که جز خیر آنها را نمی‌خواهد. 
به این ترتیب قرآن با یک فکر رایج آن عصر و زمان که هنوز هم در گوشه و کنار جهان بقایایی دارد، سخت به مبارزه پرداخت و جنس زن را از این اتهام که عنصر وسوسه و گناه و شیطان کوچک است مبرا کرد.
***
مسجد برای کم‌حجاب‌ها هم هست
در مناطق کوهستانی لبنان بودیم. من از اهالی آنجا پرسیدم آیا زنان هم به مساجد می‌روند؟ در پاسخ گفتند: نه! اینجا زنان به مسجد نمی‌روند. پرسیدم چرا؟ در پاسخ مسائل مختلفی را گفتند، چون بعضی زنان در لبنان تقریباً بدون حجابند و اگر آنها بدون حجاب وارد مسجد شوند، برای مجالس و مجامع مسجدی صورت خوبی ندارد. اگر مسلمانان به این نحو (یعنی بدون حجاب) وارد مسجد شوند و در مساجد شرکت کنند، به نظر می‌آید اسلام اینگونه خواسته است. بعضی‌ها هم به نحو دیگری می‌خواستند ثابت کنند اما با یک ساعت بحث توانستم مردم را در آنجا راضی کنم که زنان از این نظر می‌توانند و باید در هر صورت به مساجد بیایند. آنها هم گفتند: بله! کاملا حق با شماست. ما از حالا سعی می‌کنیم این مسأله را برطرف کنیم. بعضی بانوانی که در آنجا بودند بسیار خرسند شدند که در آنجا من این بحث را در میان گذاشته‌ام و آنها گفتند: ما علاقه‌مندیم به مساجد برویم و می‌خواهیم بدانیم و اسلام را بشناسیم و غیر از مساجد امکان کمتری برای این کار را داریم. این فقط یک مثال بود اما من معتقدم این ممنوعیت یا این وضعیت که زنان در بخشی از لبنان اجازه وارد شدن به مساجد را ندارند، به یک سنت بسیار بسیار قدیمی اعراب بازمی‌گردد و بر پایه آن سنت پایه‌ریزی شده است که اعراب با زنان‌شان سخت‌گیرانه برخورد و رفتار می‌کردند. اینطور نیست؟ به عقیده من دلیل واقعی این برخورد مردان در بخشی از لبنان با زنان از این جهت است.

Page Generated in 0/0074 sec