printlogo


کد خبر: 258687تاریخ: 1401/10/19 00:00
وقتی دشمن درمانده می‌شود از مقاله موهن روزنامه اطلاعات در 19 دی 1356 علیه امام (ره) تا توهین اخیر نشریه موهن شارلی‌ابدو
توهین به مرجعیت دینی سناریوی ارتجاعی شیطان

علی عوض‌خواه: 45 سال قبل در چنین ایامی بود که ساواک به دستور محمدرضا پهلوی اقدام به درج مطلبی اهانت‌آمیز در روزنامه اطلاعات کرد؛ مطلبی سراسر اهانت‌آمیز به امام خمینی(ره) و مرجعیت که نشأت گرفته از حقد و کینه رژیم پهلوی نسبت به علما و جریان روحانیت بود، چرا که در آن ایام روحانیت به رهبری امام خمینی(ره) پیش‌برنده مبارزات مردم علیه شاه و دیکتاتوری منحوس پهلوی بود و محمدرضا پهلوی چاره کار را در اهانت به  امام خمینی و مرجعیت شیعه می‌دید. انتشار این مقاله توهین‌آمیز باعث شد مردم انقلابی قم روز نوزدهم دی 1356 به خیابان‌ها آمده و این اقدام منفعلانه و هتاکانه شاه را محکوم کنند. حالا چهل و پنجمین سالروز انتشار مطلب توهین‌آمیز علیه امام خمینی و قیام تاریخی مردم قم، این بار نوبت به حامیان فرانسوی ساواک و رژیم پهلوی در فرانسه رسیده است که کینه خود را نسبت به انقلاب اسلامی، مقام معظم رهبری و مرجعیت شیعه نشان دهند. اقدام موهن نشریه‌های فرانسوی شارلی ابدو و لوموند نشان داد دشمنان انقلاب اسلامی که در چند ماه اخیر با حمایت همه‌جانبه از جریان آشوب و اغتشاش در ایران، رویای براندازی را در سر داشتند و با شکست مواجه شدند، حالا عمل شیطانی دستگاه امنیتی محمدرضا پهلوی را به نحوی دیگر تکرار می‌کنند.
روز گذشته مردم و طلاب انقلابی قم، با برپایی تجمعی اعتراض‌آمیز نسبت به اهانت نشریه فرانسوی شارلی ابدو به رهبر حکیم انقلاب اسلامی، این اقدام را محکوم کردند.
در این تجمع که به دعوت تشکل‌های عالی حوزه، علما و نهادهای مردمی برگزار شد، جمعی از اعضای مجلس خبرگان و جامعه مدرسین، شورای عالی حوزه و همچنین مسؤولان استانی نیز حضور داشتند. شرکت‌کنندگان ضمن محکوم کردن اهانت سخیف نشریه فرانسوی به ساحت و مرجعیت شیعه، با سر دادن شعارهایی علیه آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل، بر تبعیت و حمایت قاطع خود از مرجعیت دینی تاکید کرده و از دستگاه دیپلماسی خواستند به این‌گونه اقدامات دولت فرانسه پاسخ قاطع دهد.
* آزادی بیان در غرب دروغ است
آیت‌الله سیداحمد خاتمی که سخنران این اجتماع بود،  با اشاره به شعار دروغین آزادی بیان در کشورهایی مانند فرانسه، گفت: آزادی بیان غرب دروغ است، نوعی از آزادی بیان در اروپا وجود دارد که کسی جرات انتقاد از هولوکاست را ندارد، در حالی که این قبیل کشورها به نام آزادی بیان به اعتقادات میلیون‌ها نفر توهین می‌کنند. وی در محکومیت اقدام موهن نشریه فرانسوی و حمایت از مرجعیت و مقام منیع ولایت افزود: اقدام موهن نشریه شارلی ابدو در قالب یک رسانه کوچک آنچنان مهم نیست، آنچه مهم‌ است حمایت دولت فرانسه از بروز چنین اتفاقاتی و توهین به ارزش‌های دیگر کشورهاست. وی ادامه داد: غرب توهین به مقدسات دیگران را آزادی بیان دانسته و در قالب این شعار دروغین به قرآن کریم، پیامبرگرامی اسلام(ص)‌ و مقام‌ معظم رهبری که رزمنده قبل و بعد از انقلاب است اهانت می‌کند. وی با تاکید بر اینکه این نشریه کوچک در آستانه تعطیلی کوچک‌تر از این است که این حجم از مردم به خاطر آن تجمع کنند، خاطرنشان کرد: ما با مبانی و ریشه‌های این اقدامات کار داریم، سخن اینجاست که امروز تمام ایمان که مصداق آن جمهوری اسلامی ایران است به مصاف تمام استکبار جهانی رفته ‌است. عضو هیات‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر مقابله بین انقلاب اسلامی و دنیای استکبار، ادامه داد: سخن امروز از اتحادیه اروپایی است که در مناسبات و موضع‌گیری‌ها مانند مستعمره آمریکا عمل می‌کند. وی جنگ ترکیبی دشمنان علیه ایران را مورد اشاره قرار داد و گفت: جنگ فرهنگی، رسانه‌ای، اقتصادی و سیاسی از مولفه‌های این شکل از جنگ هستند که سابقه در صدر اسلام داشته است. آیت‌الله خاتمی افزود: حوادث اخیر کشور اغتشاش و فتنه بود و نشانه‌هایی از اعتراضی که دردهای مردم را بیان کند در آن دیده نمی‌شد، اعتراض طبق قانون اساسی در کشور ما آزاد است و هر کس بخواهد این اغتشاشات را اعتراضات بنامد، اغتشاش دیگری کرده ‌است. عضو هیات‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری با انتقاد از توهین به مقدسات و آتش زدن قرآن، مساجد و حسینیه‌ها در قالب اغتشاشات اخیر، بیان داشت: آیا در کشورهای اروپایی که حامی اغتشاشگران در ایران هستند نیز در اعتراضات انجیل و تورات را آتش می‌زنند یا به کلیساها یورش می‌برند؟ وی با بیان اینکه مردم ایران تا آخرین قطره خون در راه انقلاب اسلامی ایستاده و از آن عقب‌نشینی نخواهند کرد، تاکید کرد: پیام حضور پرشور مردم در این تجمع باعظمت این است که ملت از اهداف و آرمان‌های والای خود دست بر نخواهد داشت.
* آیت‌الله جوادی‌آملی اهانت به مرجعیت شیعه را محکوم کرد
آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی‌آملی، از مراجع تقلید شیعه، روز گذشته در پایان درس خارج فقه خود، اهانت به مرجعیت شیعه و مقدسات اسلامی را محکوم کرد. وی در واکنش به اهانت نشریه فرانسوی شارلی ابدو به مرجعیت شیعه و مقدسات اسلامی بیان داشت: این اهانت به یک مملکت است، با فحش و کاریکاتور که نمی‌شود! بیان نورانی حضرت امیر (سلام‌الله علیه) است که: «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاءَ»؛ سنگ را همان جا که آمد، برگردانید و فرمود: «لَا یَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ»؛ ستم را جز ملت فرومایه قبول نمی‌کند، سنگ را هر جا آمد برگردانید. آیت‌الله جوادی‌آملی در ادامه گفت: این بیان نورانی حضرت امیر(ع) است که اسلام هم روی همین پیش می‌رود؛ «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاءَ» و «‌لَا یَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ‏» ستم را، ذلت را، جز ملت فرومایه کسی تحمل نمی‌کند. این مرجع تقلید در ادامه اضافه کرد: اما حالا کسی فحش داد، آدم که نمی‌تواند فحش بدهد! با یک راه دیگری که بالاخره صحیح است باید جبران بکند و آن یا تجمع است یا اعتراض است که آبروی یک مملکت است، آبروی یک ملت است، آبروی یک نظام است. ولی آدم نمی‌تواند قبیح را با قبیح پاسخ بدهد. امیدواریم خدا این نظام را حفظ کند.
* توهین به مرجعیت ملت‌‌ها را در مقابله با استکبار مصمم‌تر می‌کند
آیت‌الله‌العظمی نوری‌همدانی، از دیگر مراجع تقلید شیعه نیز در پی اهانت نشریه فرانسوی به ساحت مقدس ولایت فقیه و مرجعیت شیعه در بیانیه‌ای نوشت: با کمال تأسف کشوری که ادعای آزادی و تمدن دارد بی‌شرمانه‌ترین اعمال را طی سال‌های اخیر انجام داده و پیوسته به باورهای پاک ملت‌ها توهین می‌کند و جسارت به مقدسات مسلمانان را در پیش گرفته است. تردیدی نیست که اهانت‌های گذشته به ساحت نورانی و مقدس قرآن کریم و پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه و آله) و اخیراً هم به جایگاه مرجعیت و رهبری شیعه با هدایت اربابان صهیونیست‌شان بوده است. اما این حلقه نامبارک آمریکا و سعودی و صهیونیستی و نوکران‌شان همچون فرانسه بدانند که با توهین و جسارت راه به جایی نخواهند برد، بلکه ملت‌‌ها را بیدارتر و در مقابله با استکبار آنها را مصمم‌تر می‌کنند. اینجانب اهانت این مجله را محکوم نموده و از سازمان‌های بین‌المللی جهان اسلام می‌خواهم موضوع را به طور جدی پیگیری کنند.
* تجمع اعتراضی مردم تهران در مقابل سفارت فرانسه
علاوه بر قم در تهران نیز جامعه حوزویان در اعتراض به اهانت و هتک حرمت نشریه شارلی ابدو به مقام شامخ مرجعیت و ولایت روز یکشنبه مقابل سفارت فرانسه در تهران تجمع کردند. روحانیون با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضمون «مرگ بر اسرائیل و انگلیس، رهبر اگر فرمان دهد جان را فدایش می‌کنیم»، اقدام نشریه صهیونیستی فرانسه در توهین به مقام شامخ مرجعیت و ولایت را محکوم کردند و به یاوه‌گویی‌های این نشریه هتاک و دولت فرانسه در حمایت از هتاکان پاسخ قاطعانه دادند. این تجمع با قرائت آیاتی از قرآن مجید شروع شد و تجمع‌کنندگان با شعارهای ‌الله‌ اکبر انزجار خود را از اقدام مجله فکاهی فرانسه اعلام کردند. طلاب و جمعی از مردم ولایتمدار تهران با شعارهای فرانسه حیا کن دشمنی رو رها کن و مرگ بر آمریکا نشان دادند حامی مرجعیت هستند و کوچک‌ترین اهانت را به مقام روحانیت برنمی‌تابند. در این اجتماع مردمی جمعی از بانوان انقلابی نیز حضور فعال داشتند و با حمل تمثال رهبر انقلاب و شهید سلیمانی و با شعار «وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد» از اقدام مجله صهیونیستی شارلی ابدو اعلام انزجار کردند.
* قالیباف: اهانت نشریه فرانسوی نشانه شکست پروژه اغتشاشات اخیر است
روز گذشته محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی رئیس مجلس در جلسه علنی مجلس، با اشاره به هتاکی نشریه فرانسوی شارلی ابدو به مقام معظم رهبری، گفت: اهانت نشریه فرانسوی به رهبرانقلاب نتیجه نبود منطق و نشانه عصبانیت جبهه غرب از شکست پروژه اغتشاشات اخیر در کشور است.
وی تصریح کرد: دشمنان انقلاب اسلامی همه ظرفیت‌های سیاسی، اقتصادی، بین‌المللی، رسانه‌ای و امنیتی خود را به کار گرفتند و عمود خیمه این کشور یعنی رهبر حکیم و محبوب انقلاب را مورد هدف حملات ناجوانمردانه خود قرار دادند اما مردم نجیب و شریف ایران به‌ رغم کمبودها و گله‌ها از شرایط اقتصادی، به تعبیر شهید سلیمانی از حرم جمهوری اسلامی حراست کردند و نقشه دشمنان کشورشان را نقش بر آب کردند و حال که در پروژه خود شکست خوردند، از روی استیصال به توهین‌های سخیف روی آوردند اما روشن است که این قبیل اقدامات عزم مردم ایران را برای حرکت به سمت استقلال و پیشرفت کشور جزم‌تر خواهد کرد. رئیس مجلس در پایان اظهار داشت: ضروری است وزارت امور خارجه ایران به اقدامات متقابل خود نسبت به دولت فرانسه با اقتدار ادامه دهد تا همه بفهمند اجازه ندارند به نمادها و باورهای ملی مردم ایران توهین کنند.
***
اجتماع اعتراضی حوزویان مشهد امروز برگزار می‌شود   
در پی اقدام وقیحانه نشریه فرانسوی به ساحت مرجعیت دینی و مقام ولایت فقیه، اجتماع اعتراضی حوزویان مشهد مقدس برگزار می‌شود. این اجتماع باشکوه به منظور دفاع از کیان اسلام و ارزش‌های الهی، مرجعیت و بویژه مقام منیع ولایت، در پاسخ به اهانت نشریه هتاک فرانسوی و با توجه به آزردگی خاطر شدید آزادگان جهان، مطالبه و خیزش امت اسلامی و مردم شریف استان خراسان، امروز دوشنبه نوزدهم دی‌ماه از ساعت ۹ تا ۱۱ صبح برگزار می‌شود. در این مراسم که در مدرسه علمیه عالی نواب برگزار خواهد شد، آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد مقدس و نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی به ارائه سخن در جمع حوزویان بصیر خراسان می‌پردازد.
 
******
هتک حرمت امام خمینی(ره) در روزنامه اطلاعات که به دستور شاه انجام شد و در پی آن قیام تاریخی مردم قم در ۱۹ دی، شتاب انقلاب مردم علیه پهلوی را بیش از پیش کرد
سنگ بنای انقلاب
روز 17 دی 1356 همزمان با سالروز کشف حجاب، محمدرضا‌شاه دست به ریسک بزرگی زد که بعدها از آن به‌نوعی به انتحار سیاسی تعبیر شد. عصر آن روز، روزنامه اطلاعات در صفحه هفتم شماره 15506 با درج مقاله‌ای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با نام مستعار احمد رشیدی مطلق، نظر خوانندگان را به‌ سوی خود جلب کرد. این مقاله قیام 15 خرداد 1342 را نتیجه همکاری استعمار سرخ (توده‌ای‌ها) و استعمار سیاه (روحانیون) در مقابل انقلاب سفید شاه و ملت توصیف کرده بود. در این مقاله امام خمینی را «مردی ماجراجو، بی‌اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعمار و جاه‌طلب» معرفی کرده بودند.
1- چرا این مقاله در زمانه‌ای که کارتر ندای حقوق بشر سر داد منتشر شد؟
پس از روی کار آمدن جیمی کارتر با شعار حقوق بشر در آمریکا، شاه در ایران بلافاصله اعلام فضای باز سیاسی کرد. در واقع هدف شاه از این اقدام ظاهری دستیابی به چند منظور بود. ابتدا اینکه به‌واسطه این کار دست به تبلیغات جهانی بزند و اتهام سرکوب و رعایت نکردن حقوق بشر در داخل کشور را از خود دور کند و هدف مهم‌تر در زیر لوای فضای باز سیاسی دست به تشخیص افراد انقلابی و میزان قدرت آنها بزند. در ادامه پس از ورود رئیس‌جمهور آمریکا به ایران و سخنان ستایش‌آمیز کارتر در شب اول ژانویه 1978 در کاخ نیاوران و اعلام پشتیبانی بی‌قیدوشرط از رژیم پهلوی، شاه جسارت بیشتری برای سیاست فشار، سرکوب و حذف رهبران مخالف، همچون امام خمینی از صحنه سیاست کشور در زیر لوای فضای باز سیاسی پیدا کرد. انتشار مقاله استعمار سرخ و سیاه، یک هفته پس از بازدید رئیس‌جمهوری آمریکا از ایران، یکی از این موارد بود به صورتی که بر مبنای اظهارات برخی رجال حاکمیت پهلوی می‌توان چنین نتیجه گرفت که مقاله 17 دی 1356 روزنامه اطلاعات نه به دفاع از نظام در برابر حملات امام خمینی، بلکه در امتداد سیاست حزب دموکرات آمریکا و گشایش فضای باز سیاسی برای ظهور و بروز توان نیروهای مخالف، بویژه مردم و اندیشه اسلامی بوده است.
بنا به آنچه احسان نراقی نقل می‌کند: «شبی در یک مراسم میهمانی احمد قریشی را دیدم و به او گفتم: این نوشته (مقاله 17 دی 1356) چقدر احمقانه بود؛ گفت: در جلسه کمیته مرکزی حزب رستاخیز همین موضوع مطرح بود. داریوش همایون هم آنجا بود و گفت: ما آب ریختیم در سوراخ مورچه‌ تا مورچه‌ها بیرون بیایند. تز آقایان این بود کسانی که اهل مبارزه هستند خود را نشان دهند. شاه در مقابل سیاست حزب دموکرات آمریکا و کارتر درباره باز شدن فضای سیاسی، هدفش آن بود که اگر ما آزادی بدهیم اسلامی‌ها با توده‌ای‌ها سر بلند خواهند کرد، بنابراین شاه مایل بود با این کار سروصدایی بلند شود و مخالفان مذهبی حکومت نمایان شوند». همان‌طور که درباریان شاه نقل می‌کنند گویا این مقاله از یک محاسبه غلط نشأت گرفته بود و رژیم به گمان خود قصد داشت زیر لوای حقوق بشر کارتر، همزمان هم به شخصیت رهبر نهضت اسلامی اهانت کند و از ایشان انتقام بگیرد و هم در زیر پوشش فضای باز سیاسی مخالفان و انقلابیون را شناسایی کند.
2- نویسنده مقاله چه کسی بود و چه هدفی را دنبال می‌کرد؟
علی باستانی، دستیار سردبیر در امور داخلی و سیاسی روزنامه اطلاعات در آن دوره، درباره چگونگی دریافت مقاله اظهار می‌دارد: «داریوش همایون (وزیر اطلاعات آن زمان) پاکت را که علامت وزارت دربار روی آن بود به من داد و گفت این مقاله باید حتماً در جای مناسبی در روزنامه چاپ شود. شتاب‌زدگی همایون در این کار و اصرار او در چاپ فوری مقاله‌ای که آن را به‌دقت مطالعه نکرد، نشان می‌داد وی قبلاً در جریان تهیه این مقاله بوده و از مضمون آن آگاهی داشته است». آنطور که از مضمون این خاطره پیداست متن مقاله توسط داریوش همایون، وزیر اطلاعات آن زمان به روزنامه اطلاعات داده ‌شده بود. اما متن و توهین این مقاله به گونه‌ای بود که همایون بدون اجازه و دستور مقامات بالاتر نمی‌توانست دست به چنین اقدامی بزند.
برای روشن‌تر شدن موضوع در این ‌ارتباط، فریدون هویدا، سفیر شاه در سازمان ملل و برادر هویدا، وزیر وقت دربار می‌نویسد: «موقعی که خبر ورود و پخش قاچاقی نوارهای خمینی به گوش شاه رسید، او را بشدت نسبت به سستی پلیس امنیتی خود خشمگین کرد و برای آنکه مقابله‌ به‌ مثل نماید، دست به انتقام‌جویی زد؛ بدون مشورت با کسی دستور داد مقاله‌ای سراپا بدگویی و ناسزا برای صدمه زدن و تخریب خمینی انتشار یابد و وزیر اطلاعات آن زمان، داریوش همایون را مأمور کرد و نیز یکی از روزنامه‌های مهم تهران را وادار ساخت این مقاله را به چاپ برساند». آنطور که از متن این خاطره پیداست دستور نوشتن مقاله را شاه مستقیماً به داریوش همایون داده است و مسؤول اصلی تهیه مقاله شخص شاه بود. ارزیابی‌ها و تحلیل‌ها نیز این ادعا را ثابت می‌کند؛ چه اینکه غیر از شاه هیچ ‌کس نه چنین جرأتی داشت و نه چنین حماقتی را. تنها نخوت و غرور شاهانه می‌توانست «جرقه‌ای را به بشکه باروت بیندازد». به نقل از جهانگیر آموزگار، برادر نخست‌وزیر وقت: «این مقاله که محتوایی مبتذل داشت... به ‌طور گسترده‌ای به‌ عنوان یک دهن‌کجی نه‌تنها نسبت به یک رهبر مذهبی، بلکه به‌ تمام سلسله‌مراتب شیعه... یک حرکت غیرمسؤولانه و برخاسته از غرور و تفرعن بود» و این تفرعن و غرور را جز شاه هیچ ‌کس نداشت. به ‌هر روی پس از صدور دستور شاه مبنی بر تهیه مقاله علیه امام، همایون هم بلافاصله کار تهیه مقاله را به ۲ نفر از همکارانش محول کرد. گویا مقاله مذکور دستپخت شخصی به نام نیکخواه بوده که ظرف مدت یکی، دو روز آماده شده است. 
3. چرا در میان این ‌همه مقالات ضد روحانیت این مقاله بسترساز انقلاب شد؟
در طول دوران پهلوی اول و دوم بارها شاهد توهین مقامات و نشریات حکومتی به ساحت روحانیون هستیم ولی هیچ‌کدام بستر و زمینه‌ساز انقلاب نشد یا یک نیروی محرکه قوی بر ضد حکومت رژیم پهلوی ایجاد نکرد. پس از انتشار این مقاله در دی‌ماه 1356در روزنامه اطلاعات، برعکس تمام انتظارات دربار و مسؤولان رژیم، با عکس‌العمل بسیار سریع و شدیدی از سوی مردم و مراجع مذهبی روبه‌رو شد. برای فهم این نکته باید علل این عکس‌العمل را در بستر زمانی و مکانی و شرایط به وجود آمده آن زمان سنجید. یکی از علت‌ها آن بود که در آن مقاله به‌طور گسترده‌ای نه‌ تنها نسبت به یک رهبر مذهبی دهن‌کجی شده، بلکه به ‌تمام سلسله‌مراتب شیعه نیز توهین شده بود و این عامل روح مردم مذهبی را به درد ‌آورده بود. علت مهم‌تری که در این زمینه می‌توانیم نام ببریم، شهادت آقا مصطفی خمینی فرزند رهبر انقلاب به دست عوامل رژیم بود که سبب شده بود تا مردم و دوستداران  امام به انبار باروتی بمانند که با جرقه‌ای هر چند کوچک، انفجار مهیبی را باعث شوند و مقاله رشیدی مطلق در حکم این جرقه بود تا مجدداً تظاهرات گسترده‌ای علیه رژیم تدارک دیده شود. این امر به گونه‌ای بود که مردم ایران پس از انتشار این مقاله در روزنامه اطلاعات، حالت انقلابی به خود گرفتند و دست به اعتراضات سراسری گسترده زدند و این اعتراضات تبدیل به قیام نوزدهم دی‌ماه شد و پس از آن شاهد دومینوی اعتراضات و رخدادهای مختلف در بازه‌های زمانی کوتاه علیه رژیم تا زمان سقوط پهلوی در 22 بهمن 57 هستیم.
انتشار مقاله‌ توهین‌آمیز در روزنامه اطلاعات قبل از هر جا با واکنش خشم‌آلود مردم قم روبه‌رو شد. با وجود اینکه هنوز روزنامه به قم نرسیده بود، ولی خبر آن در قم پخش شد. به همین خاطر عصر شنبه، 17 دی‌ماه 56 که کامیون حامل روزنامه وارد شهر قم شد، عده‌ کثیری از مردم به آن هجوم بردند و در لحظه‌ای روزنامه‌ها را به آتش کشیدند. ساواک در گزارشی وقایع آن روز را چنین شرح داده: «در تظاهرات امشب به عنوان اعتراض، حدود 100 عدد روزنامه‌ اطلاعات را پاره کردند. ضمناً به عنوان اعتراض نسبت به توهینی که در روزنامه‌ اطلاعات به خمینی شده بود، کلیه‌ درب‌های حوزه تعطیل بود». شبانه علما و طلاب طی تماس‌های تلفنی و ملاقات‌های خصوصی با استادان حوزه، تصمیم بر تعطیلی حوزه و جلسات درس گرفتند. 18 دی‌ماه، طلاب که کلاس‌های درس را تعطیل کرده بودند با اجتماع در بیرون مدرسه‌ خان (مدرسه‌ آیت‌الله‌العظمی بروجردی) به طرف منزل مراجع و آیات عظام حرکت کردند و در طی مسیر با دادن شعارهایی به حمایت از امام ‌خمینی پرداختند. جمعیت با شعار «مرگ بر این حکومت‌ یزیدی»، «درود بر خمینی» و «رهبر ما خمینی است» تا جلوی در مدرسه فیضیه در میدان آستانه رفتند و در آنجا عوامل شهربانی به قصد متفرق کردن جمعیت به آنها حمله کردند. ولی در همان زمان که جمعیت متفرق می‌شد این صحبت مطرح شد که به منزل آیت‌الله گلپایگانی بروند. بخشی از سخنرانی آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی در آن روز به این شرح است: «خداوند شما طلاب را تأیید فرماید که با چنین وحدتی به اینجا آمده‌اید و مقابل اهانتی که به مقام روحانیت شده است، احساس مسؤولیت کرده‌اید. وحدت شما در این امر مهم برای آنها شکننده است. وحدت خود را حفظ کنید و به اعتراض آرام خود ادامه دهید و مقاومت کنید... اینها دروغ می‌گویند که ما با کارهای آنان موافقیم، همه‌ علما مخالفند». طلاب پس از پایان سخنرانی آیت‌الله گلپایگانی به طرف منزل کاظم شریعتمداری حرکت کردند اما وی با تأخیر بسیار زیاد به میان مردم رفت. حجت‌الاسلام حسین وافی در خاطرات خود می‌گوید: «آقای شریعتمداری هم بلافاصله به میان مردم نیامد و این خود ضربه‌ای روحی به افراد وارد کرد. در میان مردم افرادی بودند که صراحتاً به تأخیر اعتراض کردند ولی من روی این اصل که اهانت به هیچ ‌یک از علما را بویژه در آن شرایط صلاح نمی‌دانستم، با آن مخالفت کردم...». پلیس و ساواک سر چهارراه‌ها مسلح به سلاح‌های گرم و سرد ایستاده بودند. در سه‌راه ارم ـ چهارمردان، پلیس گروهی را مستقر کرده بود. این برنامه تا ظهر نیز ادامه داشت. بعدازظهر با تعطیلی مدارس، دانش‌آموزان دبیرستانی نیز به صف تجمع‌کنندگان و تظاهرات‌کنندگان پیوستند. نماز جماعت مغرب و عشا در مسجد اعظم قم برگزار شد و بعد از آن، طلاب با شعار «درود بر خمینی»، «مرگ بر این حکومت یزیدی»، «مرگ بر این حکومت پهلوی»، «دانشجو، روحانی پیوندتان مبارک» به تظاهرات خود در مسجد و حرم حضرت فاطمه معصومه(س) ادامه دادند. فریادهای خالصانه‌ تظاهرات‌کنندگان باعث تحریک مردم و به حرکت درآمدن آنان شد. در مقابل این صحنه پلیس به وحشت افتاد و دستور داد که همه‌ مردم از حرم و صحن حضرت معصومه(س) بیرون بروند. عده‌ای از جمعیت به سمت خیابان صفائیه رفتند و عده‌ بیشتری به سوی چهارمردان حرکت کردند. در این ۲ خیابان درگیری با پلیس تا حدود 9 شب ادامه داشت.
حرکت اصلی مردم شهر قم در اعتراض به مقاله‌ توهین‌آمیز روزنامه‌ اطلاعات، صبح روز دوشنبه، 19 دی 1356 با تعطیلی بازار و راهپیمایی طلاب و بازاریان آغاز شد. حجت‌الاسلام ربانی یکی از شاهدان عینی در توصیف این روز چنین می‌گوید: «آنچنان بازارها و مغازه‌ها حتی در تهران و بویژه در قم تعطیل بود که انسان یاد روز عاشورا می‌افتاد».
«در این روز طبق قرارهای قبلی، طلاب در مقابل مدرسه‌ خان و میدان آستانه تجمع کردند و چون روز گذشته به سوی منزل مراجع حرکت کردند؛ ابتدا به منزل آیت‌الله آملی و بعد از آن به منزل علامه طباطبایی رفتند. بعدازظهر که عده‌ بیشتری در میدان آستانه تجمع کرده بودند، به سوی منزل استاد نوری حرکت کردند و کم‌کم به علت کم شدن ترس و وحشت، جمعیت بیشتری از طبقات مختلف مردم وارد تظاهرات می‌شدند».
کماندوها و پلیس در سه‌راه موزه و چهارراه ارم با آمادگی کامل ایستاده بودند. استاد نوری در دفاع از امام‌خمینی و حرکت آگاهانه‌ طلاب صحبت و جمعیت را به وحدت فراخواند. بعد از سخنرانی، جمعیت مجدداً حرکت خود را آغاز کرد و با ورود به خیابان صفائیه، پلیس از ادامه‌ حرکت جلوگیری کرد. در همین حین دو تن از مأموران ساواک برای دادن بهانه به دست نیروهای ضدشورش اقدام به شکستن شیشه‌ یکی از بانک‌ها کردند. از اینجا بود که برخورد پلیس با مردم، حالت خشونت به خود گرفت. «نمایندگی روزنامه‌ اطلاعات و دفتر حزب رستاخیز به آتش کشیده شد». پلیس ابتدا با باتوم و سپس با شلیک تیر هوایی و بعد از آن با تیراندازی مستقیم، مردم را هدف قرار داد. پس از چنین فاجعه‌ عظیمی، رژیم به منظور پاداش به رئیس پلیس قم، سرهنگ رزمی، بلافاصله او را به درجه‌ تیمساری ارتقا داد و به عنوان رئیس پلیس، به مناطق دوردست در جنوب کشور یعنی آبادان منتقل کرد.
 حادثه 19 دی قم سرآغاز سلسله حوادثی بود که 13 ماه ادامه یافت تا در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد. خبر حوادث قم به سرعت در سراسر کشور پخش و منجر به واکنش‌های تندی از سوی گروه‌های مختلف شد. بازار اصفهان از چهارشنبه 21 دی‌ماه به مدت ۶ روز تعطیل بود. نجف‌آباد از روز شنبه، 24 دی تا دوشنبه، 26 دی به مدت ۳ روز یکپارچه تعطیل بود. در مشهد نیز همان روز یکشنبه، 18 دی‌ماه تظاهرات گسترده‌ای در خیابان نادری انجام شد. علمای تهران اعلامیه‌ای با امضای حدود 120 نفر صادر کردند و به نخست‌وزیری فرستادند که در قم نیز پخش شد، همچنین بازاریان و وعاظ تهران اعلامیه‌هایی در تقبیح اعمال وحشیانه‌ دولت صادر کردند که همه در قم نیز پخش شد.
همچنین در بهمن اعلامیه‌ای از سوی روحانیون مبارز خارج از کشور درباره‌ انعکاس خواسته‌های ملت ایران به دبیرکل سازمان ملل متحد فرستاده شد و همزمان در کشور نیز پخش شد. متن اعلامیه به حقوق پایمال‌شده‌ ملت شریف ایران توسط دودمان ننگین پهلوی اشاره می‌کرد و در آن از سیاست حمایتی «کارتر» از شاه در مقابل ملت ایران انتقاد شده بود. این اعلامیه با زیر سوال بردن عملکرد کمیسیون حقوق بشر که هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده بود، این کمیسیون را عملاً در اختیار قدرت‌های بزرگ برای سرپوش گذاشتن به اعمال ننگین خود دانسته بود.
فرجام
انتشار مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به لحاظ نتایج و پیامدها از چند نظر شایان توجه است: اول آنکه پشت پرده شعار توخالی حقوق بشر کارتر و فضای باز سیاسی شاه را، به مردم ایران نشان داد و دوم باعث تعمیق و مردمی شدن نهضت و شرکت هر چه بیشتر توده‌های مردمی و مذهبی شد و از آن پس آهنگ انقلاب به صورت پشت سر هم با صورت و محتوای کاملاً اسلامی شتاب فزاینده و گسترده‌تری به خود گرفت.
 
******

پیام تاریخی امام خمینی(ره) در واکنش به هتک حرمت علما توسط محمدرضا پهلوی

روسیاه باد رژیمی که علمای اسلام را با رژیم منحط خود موافق معرفی می‌کند

امام خمینی واکنش به اقدام رژیم پهلوی و هتک ‌حرمت علما، طلاب و مردم، در پیامی آن را مصیبتی بزرگ خواندند.  امام‌ خمینی سرکوب قیام 19 دی را نشانه نزدیک بودن پیروزی انقلاب اسلامی و استیصال رژیم شاه تلقی کردند و از فعالان سیاسی خواستند از طرح بحث لزوم اجرای قانون اساسی خودداری کنند، چرا که این امر به مفهوم حفظ نظام سلطنتی خواهد بود در حالی که تمام مشکلات از وجود همان رژیم است و تنها راه باقیمانده سقوط آن است و برای همدردی و جدیت در مبارزه، درس‌های خودشان را به مدت یک هفته تعطیل و مهم‌تر از همه اینکه برای نشان دادن اهمیت مساله‌، فریضه‌ مهم نمازجماعت را نیز تعطیل کردند.
در بخشی از این پیام، امام خمینی می‌فرمایند: «روسیاه باد رژیمی که علمای عظیم‌الشأن اسلام را با رژیم منحط خود و انقلاب خونین رسوای خود موافق معرفی می‌کند. رسوا باد رژیمی که از وحشت‌زدگی می‌خواهد با افتراء به فقهای مذهب، ملت را اغفال کند. ملت ایران که پیشرو آن روحانیت است با انقلاب قلابی که به امر اجانب سودجو انجام گرفت سرسختانه مخالف است. ملت ایران اصلاحات ادعایی را که به بدبختی ملت و بازارسازی برای اجانب و ورشکستگی‌ زراعت منتهی شد افساد و خرابکاری می‌داند. در کشوری که مردمش در این 50 سال حکومت جائرانه پهلوی روی آزادی ندیده‌اند، دم زدن از آزادی زن‌ها مسخره و اغفال است. رژیمی که در ماموریت برای وطنش از جانب اجانب، سرلوحه خدمتش محو اسلام و احکام آن است و با تغییر تاریخ پرافتخار اسلام به تاریخ ستمکاران و روسیاهان تاریخ می‌خواهد اسم اسلام را محو کند، دم زدن از اسلام و قرآن کریم جز فریب و مضحکه عنوانی ندارد.
باید این رژیم فاسد ارباب و نوکری بداند که وقت گذشته؛ و این تبلیغات تار عنکبوتی نمی‌تواند ملتی را که با کمال بیداری و هوشمندی به پا خاسته اغفال کند. خدای تعالی و اسلام عزیز پشتیبان ملت است.
من با کمال تواضع دست خود را به سوی ملت نجیب ایران دراز می‌کنم؛ از روحانیون عظیم‌الشأن تا خطبای ارجمند؛ از جوانان محترم حوزه‌های علمیه تا دانشجویان دانشگاه‌ها؛ از بازاریان محترم تا کارگران و دهقانان و جناح‌ها و طبقات محترم داخل و خارج کشور- ایدهم‌الله تعالی- و از همه صمیمانه و با عرض تشکر خواستارم پیوستگی و وحدت کلمه خود را حفظ و از مناقشات تفرقه‌انداز احتراز نمایند، و با صدای واحد و ندای همگانی در راه استقلال کشور و قطع ایادی اجانب و عمال وابسته آنها کوشش کنند، و با اتکا به خدای متعال و احکام عدالت‌پرور اسلام همدست و همداستان شوند، و به آنها که از چارچوب قانون اساسی دم می‌زنند تذکر اکید دهند که با این کلمه صحه به رژیم سلطنتی فاسد موجود نگذارند که تا این دودمان فاسد بر مقدرات کشور حکومت می‌کنند، ملت ایران نه از اسلام بهره‌مند می‌شوند و نه از آزادی و استقلال کشور خبری است و نه مردم روی سعادت می‌بینند.
از خداوند متعال عظمت اسلام را که کفیل وحید عدالت و استقلال و مدافع حقیقی مظلومان است، خواستار و ملت ایران بویژه جوانان متدین برومندش را به خدای متعال می‌سپارم. والسلام علیکم و رحمه‌الله».

Page Generated in 0/0076 sec