با پایان اغتشاشات و شکست پروژه براندازی، ماه عسل ضد انقلاب نیز تمام شده و رهبران این جریان به جان هم افتادهاند
گروه سیاسی: جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی، با احمقهایی روبهرو است که داعیه مخالفت با نظام اسلامی مستقر در ایران را دارند و هر از گاهی از غارشان بیرون آمده، ژست براندازی به خود گرفته و از فردای براندازی جمهوری اسلامی برای مردم فضای خیالی توصیف میکنند. از سازمان تروریست منافقین که دستش به خون 17هزار نفر از مردم ایران آلوده است گرفته تا رضا پهلوی، هر کدام داعیه رهبری جبهه ضدانقلاب علیه مردم ایران را دارند. این در حالی است که هر کدام از آنها، در طی کردن مسیر بلاهت و حماقت از یکدیگر سبقت میگیرند. مواضع و عملکرد هر کدام از افراد و گروهکهای ضدایرانی حداقل در ماجرای اغتشاشات اخیری که به بهانه فوت مهسا امینی در برخی نقاط کشور ایجاد شد، نشان داد مردم ایران با چه احمقهایی به عنوان اپوزیسیون طرف هستند. در یک سوی جبهه احمقها دیکتاتورزادهای به نام رضا پهلوی ایستاده است که بدون آنکه خندهاش بگیرد، علم مبارزه با دیکتاتوری را در دست گرفته و با شعار دموکراسی و انتخابات آزاد، خود را شاه مردم ایران میخواند. در سوی دیگر منافقینی ایستادهاند که جدای از جنایتها و ترورهایشان، در طول ۸ سال جنگ تحمیلی، با همکاریشان با صدام و رژیم بعث، مفهوم وطنفروشی را معنا کردند. در کنار رضا ربع پهلوی و منافقین که خود را مدعی رهبری جریان ضدایرانی میدانند، باید به مزدورهای دونی اشاره کرد که هر کدام بنا به دستور کارفرما، در حال پرزنت یکی از این سرشاخههای سیرک براندازی هستند. در همین رابطه میتوان از مزدورهای اجارهای به نام حمید فرخنژاد و علی کریمی نام برد که در روزهای گذشته دیکتاتورزاده پهلوی را به عنوان رهبر خود معرفی کردهاند. این مزدورهای اجارهای آنقدر در حماقت خود غرق شدهاند که به رضا پهلوی وکالت دادهاند نماینده آنها در دوران گذارِ پس از براندازی جمهوری اسلامی باشد.
* ماهعسل ضدانقلاب تمام شد
در جریان آشوبهای اخیر که به بهانه فوت مهسا امینی در برخی نقاط کشور ایجاد شد، از گروهکهای تجزیهطلب ضدایرانی و تخم و ترکه پهلوی گرفته تا سازمان منافقین و رسانههای فارسی زبان وابسته به خارج گرد هم آمدند تا بدون درسگیری از شکستهای گذشته، برای چندمین بار طرح براندازی جمهوری اسلامی ایران را پیریزی کنند. اما اکنون که مدتهاست اغتشاشات به پایان رسیده و طرح اخیر براندازی نیز مثل سابق شکست خورده، ماه عسل ضدانقلاب نیز به پایان خود رسیده است. این را موضعگیری سازمان منافقین و رضا پهلوی علیه یکدیگر میگوید. دوشنبه هفته جاری بود که رضا پهلوی با حضور در شبکه ضدایرانی منوتو، ضمن تکرار رویاهایش در ارتباط با براندازی، دوران گذار و همچنین اعلام عفو عمومی در فردای براندازی، سازمان منافقین را دیکتاتور خواند. او درباره سازمان تروریست مجاهدین خلق گفت: «اولین سوال و سادهترین سوال این است که آیا اعضا یا رهبران سازمان مجاهدین خلق آمادگی دیالوگ باز و شفاف با دیگر نیروهای دموکراتیک را دارند و اصلا از نظر سازمانی حق چنین کاری را دارند؟ در همین سوال اول کلی گرفتاری برایشان پیش میآید. چون اگر بخواهند به شکل باز با همه صحبت کنند از نظر درونی سازمانشان بهم میریزد». دیکتاتورزاده پهلوی همچنین گفت: «من مشکل میتوانم باور کنم که یک سازمانی ادعای دموکراسی و برابری میکند اما در خود آن سازمان زنان یک طرف مینشینند و مردان یک طرف یا با روسری میخواهند اسمش را دموکراسی و حقوق بشر بگذارند. ولی این مشکل من نیست؛ مشکل آنهاست که مردم را [درباره ادعاهایشان] قانع کنند. من اینها را که میبینم قانع نمیشوم». حمله پهلوی به سازمان منافقین باعث شد این سازمان در بیانیهای که از زبان سخنگوی خود منتشر کرد، بچهشاه خواندن رضا پهلوی، او را به باد تخریب بگیرد. در جوابیه سازمان منافقین آمده است: «لاف در غربت درباره دموکراسی و حقوقبشر، در شرایطی انجام میشود که ورثه ساواک بهرسم فئودالی بچهشاه را به نحو مسخرهای هنوز شاهزاده خطاب میکنند که اهانت آشکار به انقلاب ضدسلطنتی و حاکمیت جمهور مردم ایران است». سازمان منافقین در ادامه بیانیهاش خطاب به پهلوی، با اشاره به دوران دیکتاتوری پدر و پدربزرگ او آورده است: «بچه شاه پرسیده است آیا اعضا یا رهبران مجاهدین آمادگی دیالوگ با دیگر نیروهای دموکراتیک را دارند؟ جواب این است که تو را چه به دموکراسی؟ قبل از هر چیز باید جنایتهای دیکتاتوریهای دستنشانده ارتجاعی و استعماری شاه و رضاشاه را یک به یک محکوم کنی».
این هم طنز پروژه براندازی جمهوری اسلامی ایران است که رهبری پروژه را افراد و گروهکهایی در دست گرفتهاند که قادر به تحمل همقطارانشان نیستند و برای مردم نسخه آزادی و دموکراسی میپیچند!