مرتضی یعقوبی: در دفاع از هویت خلیجفارس و نام تاریخیاش در برابر تحریف آشکار نهادهای بینالمللی فوتبال از جمله فیفا و فدراسیون فوتبال کشورهای عربی، فدراسیون فوتبال ایران باید با جدیت بیشتری اقدام کند. سرمایهگذاری هنگفت دولتهای عربی برای جا انداختن نامی جعلی به جای نام اصیل و تاریخی «خلیجفارس» و برگزاری مسابقات کشورهای عربی با همین عنوان جعلی که قدمتش به چند دهه قبل هم بازنمیگردد، روی اعصاب مردم ایران و حتی فوتبالدوستان است. اینکه چند کشور به واسطه خرج دلارهای زیاد و لابی با مسؤولان بلندپایه فیفا در حال دزدیدن تاریخ و قدمت بلندبالای «خلیجفارس» هستند، چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد. البته سالهاست دولتها و سیاستمداران کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس- که توانستهاند ظرف چند دهه اخیر زیرساختهای خود را دستخوش تحولات بسیاری کنند- با خود اندیشیدهاند حالا که با پول همه چیز ممکن میشود، چرا تاریخ را دستکاری نکنند؟ اما سوال اینجاست: آیا تا وقتی کشورهای عربی پول داشته باشند، کسی نمیتواند سد راه آنها شود؟ وقتی فردی مانند اینفانتینو برسر قدرت باشد، قانع کردن فیفا برای برگزاری مسابقاتی که نام و اساس آن بر تحریف تاریخ است، کار چندان آسودهای نیست. برای رئیس ایتالیایی- سوییسی فیفا فرقی ندارد پولهایی که به جیب فیفا سرازیر میشود، از چه راهی به دست میآید و همین وضعیت، ایستادن جلوی برگزاری مسابقاتی جعلی را سختتر میکند.
تا قبل از این و برای حدود ۲ دهه کشورهای عربی مسابقات فوتبال کشورهای عرب را با نام «خلیج» برگزار میکردند و نام جعلی «خلیج عربی» را به کار نمیبردند. نهادها و مسؤولان سازمانهای جهانی هم برای جلوگیری از جنجال، حد وسط را در این زمینه میگرفتند اما حالا که فیفا دست بیعت با کشورهای شیخنشین عربی داده است، برگزاری این رویداد با نام مجعول، سخت نیست.
فدراسیون فوتبال ایران چند هفته قبل نسبت به اقدام اینفانتینو برای به کار بردن این نام مجعول اعتراض کرد و بعد نام جام حذفی را به جام خلیجفارس تغییر داد اما بیانیه فدراسیون آنقدرها که باید تند و تیز نبود و اقدامی نبود که بتواند به فیفا برای جلوگیری از به کار بردن این نام جعلی و به رسمیت شناختن آن نهیب بزند.
حالا بعد از چند هفته و اتمام مسابقات، باز هم اینفانتینو در حال خوشرقصی برای کشورهای عربی است و ناممجعول را در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نشر داده است تا نشان دهد برای او پولهای نفتی سران عرب خلیجفارس جذابتر است.
البته این خاصیت نظام سرمایهداری است که هر چیزی را میتوان معامله کرد. در دنیایی که «مدافعان صلح» به طور همزمان به طرفهای جنگ، سلاح و مهمات میفروشند، معامله بر سر تغییر تاریخ سایر ملتها کار چندان سختی نیست. پول و قدرت عامل اصلی نفوذ نمایندگان کشورها در نهادهای بینالمللی است. برای عربها که بازوهای مالی نهادهای بزرگ دنیا هستند و سهم بزرگی از قراردادهای تبلیغاتی را برای فیفا و یوفا در اختیار دارند، پیروزی در میدان دیپلماسی کمدردسرتر خواهد بود. تنها راه موجود برای ایران درباره برگزاری این رویداد با این نام جعلی و حداقل جلوگیری از به رسمیت شناختن این نام، پیگیری پرونده در نهادهای قضایی بینالمللی مانند دیوان بینالمللی دادگستری است که در لاهه هلند قرار دارد.
البته نمیتوان سرمایهگذاری کشورهای عربی برای تحریف تاریخ و سند زدن نام «خلیجفارس» با یک عنوان جعلی را در حد و اندازههای جهان فوتبال تقلیل داد چراکه اکنون با سیاستمداران و شاهزادگان عربی مواجه هستیم که با رئیسان دولتهای ابرقدرت برای کمک به تحریف تاریخ، لابی کردهاند. با این حال، با وجود اینکه فقط فدراسیون فوتبال نیست که باید حق تاریخی و قانونی ایران را دنبال کند و نگاهها به وزارت ورزش، وزارت امور خارجه و دولت جمهوری اسلامی ایران هم معطوف است - که به هر نحو ممکن و از طریق دیپلماسی و نهادهای قضایی، جلوی یک تحریف تاریخی بزرگ را بگیرند- فدراسیون فوتبال ایران نخستین سنگر دفاع از هویت «خلیجفارس» و نام تاریخیاش در برابر تحریف آشکار نهادهای بینالمللی فوتبال از جمله فیفاست و باید با جدیت بیشتری در این زمینه اقدام کند.