پس از رقص پرچم گروههای تجزیهطلب در تجمع برلین، ضدانقلاب ضمن دعوت به آشوب، از مردم خواست ترس از تجزیه ایران را کنار بگذارند
گروه سیاسی: یکی از چهرههای فعال جریان ضدانقلاب در جدیدترین موضع برای دعوت مردم به آغاز موج جدید آشوبهای خیابانی از ایرانیان درخواست کرد ترس از تجزیه سرزمینی و بازگشت استبداد در آینده را کنار بگذارند.
به گزارش «وطنامروز» جریان ضدانقلاب در کلکسیون خیانتها و بدنامیهایش جای خالی برای هیچ گزینه جدیدی نگذاشته است. نگاهی به آنچه ضدانقلاب چه در سازمان منافقین و چه گروههایی همچون سلطنتطلبان در 44 سال گذشته از خود نشان دادهاند کافی است تا منتظر هیچ برگ جدیدی برای رو شدن نمانیم. خیانت همراهی با رژیم بعث عراق در میانه جنگ تحمیلی از سوی سازمان منافقین و چهرههایی چون شاپور بختیار، تبدیل شدن به عروسک خیمهشببازی غرب برای فشار به مردم ایران در پوشش فعالیتهای حقوق بشری، التماس به دولتهای معاند برای حمله نظامی به ایران، توهین به مقدسات مذهبی مردم ایران و دهها مورد دیگر از جمله این خیانتها بوده است. با این حال ضدانقلاب و براندازان همواره تلاش کردهاند نسبت به برخی مسائل چهرهای موجه از خود نشان دهند. حفظ تمامیت ارضی یک کشور را احتمالا بتوان بدیهیترین اصل برای یک جریان مدعی قدرت گرفتن دانست که براندازان با هر ننگ و بدنامی در تلاش بودهاند عدم تقید به آن را کمتر علنی سازند. اغتشاشات اخیر و سناریوی ناامنسازی ایران آن هم در موقعیتی که ردپای سعودی در کنار دولتهای غربی هم دیده میشد، مقدمهای شد تا ضدانقلاب عدم پایبندی خود به این اصل ضروری را نیز نمایان سازد. رسانه سعودی اینترنشنال که در سالهای گذشته با سرمایهگذاری فراوان به دنبال نرمالیزه کردن تجزیهطلبی در ایران و فعال کردن گسلهای قومی میگشت در این چندماه تبدیل به مهمترین تریبون ضدانقلاب و آشوبگران شد. در این فضا جریانهای ضدملی که رویای تجزیه ایران را در سر میپرورانند تبدیل به میهمان ثابت تریبونهای این شبکه سعودی شدند. دیگر چهرهها و جریانهای ضدانقلاب با طرح کردن ایده براندازی جمهوری اسلامی به هر قیمتی، تمام اهتمام خود را معطوف کردند با برجسته کردن ضدیت با جمهوری اسلامی، چهره جریانهای تجزیهطلب را ترمیم و به اصل آن مشروعیت ببخشند. عملیات روانی گسترده برای مشروعیت بخشیدن به تجزیهطلبان تا جایی پیش رفت که یکی از خبرنگاران شبکه بیبیسی فارسی در یک فایل صوتی به شبکه سعودی اینترنشنال دیگر شبکه فعال در لندن کنایه زد و پرده از این توطئه برداشت. رعنا رحیمپور در بخشی از فایل مذکور گفت: «چیز نگرانکنندهای که دیروز شنیدم این است که رؤسای ایران اینترنشنال دستور دادهاند در این شبکه فقط با رهبران احزاب در ایران مصاحبه شود، احزاب کرد، احزاب لر، احزاب عرب و... این جای نگرانی دارد. کشورهای منطقه، ایران دموکراتیک که نمیخواهند. اگر در ایران دموکراسی شود و زنان راه بیفتند حقوقشان را بگیرند، نخستین جایی که وحشت میکند عربستان است. اینها که به دنبال آینده ایران نیستند. الان شروع میکنند به زدن بر طبل جدایی. اینها یک ایران تکه پاره تضعیفشده میخواهند». خبرگزاری تسنیم هم در پیمایشی که روی برنامههای شبکههای اینترنشنال در 50 روز ابتدایی اغتشاشات انجام داد، نوشت: این شبکه سعودی به 25 چهره تجزیهطلب بیش از 120 بار تریبون داده است.
* اسماعیلیون: ترس تجزیه ایران را کنار بگذارید!
سوای از شبکه سعودی اینترنشنال، چهرههای برجستهشده جریان ضدانقلاب نیز در ماههای اخیر به انحای مختلف تجزیهطلبی را نرمالیزه کردند. ضدانقلاب که تمام تمنایش حمله نظامی دولتهای غربی به ایران است عمدتا از اعلام این موضع که حفظ تمامیت ارضی ایران را خط قرمز خود میداند طفره رفته است. ماهیت مزدوری این جریان در برابر اسپانسرهای خارجیاش از یکسو و باز کردن حساب روی تجزیهطلبان تروریستی همچون حزب کومله باعث شده چهرههای مختلف هرکدام با ادبیاتی متفاوت اصل حفظ تمامیت ارضی ایران را به حاشیه ببرند.
در جدیدترین مورد اما حامد اسماعیلیون که به علت فقدان سابقه سیاسی و قرار داشتن در موضع یک قربانی، از سوی ضدانقلاب تبدیل به یکی از لیدرهای اصلی تجمعات خارج از کشور شده است چند روز پیش در موضعی صریح ضمن دعوت از مردم برای پیوستن به آشوبگران در متنی نوشت: «خوف استبداد در آینده را از خود دور کنیم. ترس تجزیه ایران را از کنار بگذاریم». بخش ابتدایی این موضع را میتوان در راستای تلاش سیستماتیک برای بخشیدن رهبری اغتشاشات به فرزند شاه مخلوع دانست که نماد استبداد و سلطنت است. در بخش دوم این موضع اما اسماعیلیون علنا عدم باور ضدانقلاب به حفظ تمامیت ارضی ایران را با صدای بلند فریاد زد. هرچند این نخستین بار نیست که اپوزیسیون خارج از کشور جمهوری اسلامی در قول و عمل عدم اعتقاد خود به حفظ تمامیت ارضی را نشان میدهد اما تا به حال هیچوقت موضع چهرههای مشهور فعال در آشوبهای اخیر اینچنین صراحت نداشته است.
* تجزیه ایران، ترکیب کامل ضدانقلاب
با آغاز آشوبها در اواخر شهریورماه، تحرک و نقشآفرینی جریانهای تجزیهطلب بویژه در استانهای غرب کشورمان مشهود بود. رسانههای ضدانقلاب نیز به طرق مختلف در این زمینه گام برمیداشتند اما مهمترین موقعیتی که رسوایی ضدانقلاب در مشروعیت بخشیدن به براندازان را نمایان ساخت مربوط به تجمع برلین در آبانماه با هدایت حامد اسماعیلیون بود. رقص پرچم اقلیم کردستان عراق، گروهک تروریست الاحوازیه، تجزیهطلب ترک و... در حالی بود که اسماعیلیون چند روز قبل از برگزاری این تجمع در پیامی از حضار درخواست کرده بود مانع حضور هیچکس با هیچ پرچمی نشوند و حتی به آنها نیز در این تجمع تریبون داد. تکثر گروههای تجزیهطلب و مانوری که با پرچمهایشان در این تجمع دادند تا جایی پیش رفت که در بسیاری از قابها حتی پرچم شیروخورشید در حاشیه پرچم تجزیهطلبان قرار گرفت. رسوایی تجمع برلین نشاندهنده یک واقعیت بود: ضدانقلاب در مسیر مبارزه با جمهوری اسلامی ابایی از پذیرش ننگ همراهی با تجزیهطلبان و معامله بر سر تمامیت ارضی ایران ندارد. «وطنامروز» همان زمان به بهانه این تجمع در گزارشی با عنوان «ترکیب تجزیه» نوشت: «واقعیت آن است که در رویای براندازان همه چیز با سقوط جمهوری اسلامی به پایان میرسد و در این مسیر ابایی از بیان این ندارند که حتی با تجزیه ایران پس از سقوط جمهوری اسلامی نیز مشکلی ندارند و اگر حافظ منافع غرب باشد حتی از آن دفاع هم خواهند کرد. سیرک براندازان رویایی جز رویای آمریکایی برای ویرانی و فروپاشی ایران قدرتمند را دنبال نمیکند. آنها در این مسیر از بدنامترین عناصر و گروهکها نیز حمایت میکنند و حتی در تجمعی که به بهانه حمایت از مردم ایران برگزار میشود، پرچم رژیم صهیونیستی را نیز به دست میگیرند، چراکه صرفا کسب حمایت غرب برای افزایش فشار به ایران موضوعیت دارد».
* رسوایی ادامهدار
با شکست پروژه ناامنسازی ایران در قالب آشوبهای خیابانی ماههای گذشته، ضدانقلاب خارجنشین دچار مرگ مغزی شده است. در این فضا حرکت به سمت فضاحت کمپین «وکالت» به بازمانده سلطنت پهلوی و اتخاذ مواضعی همچون آنچه حامد اسماعیلیون اتخاذ کرده تنها به عیان شدن بیش از پیش دریوزگی ضدانقلاب در میان مردم منتهی میشود. ضدانقلاب در ماههای گذشته از هر گزینهای برای روشن نگه داشتن آتش اغتشاشات استفاده کرد. روزی نقاب حمایت از تروریسم را بر چهره زد و دیگر روز کمپین درخواست حمله نظامی به ایران را تشکیل داد، با هر گروه و جریان بدنامی وارد ائتلاف شد و با هر المان و نماد مذهبی و ملی اعلان جنگ کرد. با این حال ننگ دفاع از تجزیه ایران و مشروعیتبخشی به جریانهایی که علیه تمامیت ارضی ایران خنجر کشیدهاند بیش از همه بر پیشانی ضدانقلاب نقش بست. شاید این سوال مطرح شود: آیا ضدانقلاب از واکنش مردم ایران نسبت به این ننگ آگاهی داشت؟ بعید به نظر میآید پاسخ این سوال منفی باشد. به همین خاطر چهرههای برجسته شده ضدانقلاب در ماههای اخیر همچون اسماعیلیون را باید مهرههای یک بازی با کارویژههای از پیش تعریف شدهاش دانست. مهرههایی که یک شبه با دستور خارجی از یک ائتلاف مضحک رونمایی میکنند یقینا در اتخاذ مواضع اینچنینی نیز پروژه نرمالیزه کردن تجزیه ایران را در دستوکار خود دارند.