گروه بینالملل: اعتراف وحشتناک شرکت آمریکایی داروسازی فایزر به مهندسی سویههای جدید ویروس «کووید-19»، درک ما از جهان مدرن را کاملا به هم میریزد؛ دنیایی که در آن شاهد همهگیری ویروس دروغ و منفعتطلبی ورای ویروسهای مرگبار بیولوژیک هستیم. دنیایی که در آن تحت حکومت ابرشرکتها، مقولههایی مثل شفافیت، آگاهی، سلامتی، امنیت و رفاه، به نقیض خود تبدیل شدهاند.
از نخستین روزهای آنچه جهانگیری کرونا خوانده میشود، رسانههای شرکتی غرب و دنبالهروهای بینالمللی و بومی آنها، روایتی یکدست از آغاز همهگیری به خورد افکار عمومی میدادند که گویی ویروس «کووید-19» یک گونه طبیعی بوده که از خفاشها یا دیگر جانوران به فروش گذاشته شده در بازار پرندگان و ماکیان شهر ووهان چین به گونه انسان و از آنجا به نقاط دیگر جهان سرایت کرده است. جالب اینکه تنها سند این روایت، اطلاعیهها و آمارهای خود دولت چین بود، یعنی نخستین دولتی که کارزار عمومی مبارزه با همهگیری کرونا را در نخستین روزهای زمستان سال 2020 آغاز کرد؛ تقریبا یک ماه قبل از اتحادیه اروپایی و ۲ ماه قبل از ایالاتمتحده. به بیان بهتر، دولتی که بیش از بقیه به فکر سلامت عمومی جامعهاش بود، از طرف دستگاه رسانهای سلطه به عنوان مقصر اصلی شیوع کرونا قلمداد شد و دولتهای غربی مثل آمریکای ترامپ که دست روی دست گذاشته و به امید نظریه ایمنی گلهای نشسته بودند، تحت هیچ شرایطی مظنون قلمداد نمیشدند.
افشاگرانی در سطح مسؤول مرکز ملی کنترل بیماریهای همهگیر فرانسه نیز که رد نخستین سویههای ویروس «کووید-19» را تا آزمایشگاههای سلطنتی کانادا و بریتانیا تعقیب کرده بودند به راحتی بایکوت رسانهای شدند. در نهایت اما شکافهای سیاسی درون غرب و انگیزههای انسانی خاص، کار خود را کرد و حقیقت را برملا ساخت. تنها چند روز پس از درز اعترافات خصوصی مدیر ارشد بخش تحقیق و توسعه راهبردی «فایزر» مبنی بر مهندسی موتاسیون ویروس کووید در آزمایشگاههای این غول داروسازی و زیستفناوری آمریکایی، این شرکت مجبور شد به طور مقدماتی مسؤولیت برخی اقدامات غیرمسؤولانهاش در خلال همهگیری کرونا را بپذیرد.
آغازگر این افشاگری بزرگ یک گروه دستراستی حامی ترامپ و مخالف گلوبالیستهای احزاب جمهوریخواه و دموکرات و رسانههای جریان اصلی (شرکتی) است که پروژه «وریتاس» - در زبان لاتین به معنای حقیقت - را برای افشای نهادهای حکومتی آمریکا و ابرشرکتها به راه انداخته است. پروژه وریتاس به رهبری جان اوکیف، اقدام به شناسایی سوتزنها و افراد بانفوذ مایل به افشاگری در حوزه کاری خود در جامعه آمریکا کرده است. یکی از این افراد پروفسور جردن تریستان واکر، مدیر تحقیق و توسعه، عملیات راهبردی و برنامهریزی علمی mRNA در بزرگترین شرکت داروسازی جهان است.
واکر در ویدئویی که خبرنگار پروژه وریتاس به طور مخفی از او ضبط کرده است، جزئیاتی را درباره آزمایشهای تحقیق و توسعه فایزر روی mRNA ویروس کووید-19 و جهش دادن (موتاسیون) سویههای جدید این ویروس به منظور توسعه واکسنهای آینده فاش میکند. با اینکه او در همان ابتدای گفتوگوی خود، کماکان شهر ووهان چین را به عنوان نقطه آغاز شیوع ویروس کووید معرفی میکند اما تمام آنچه پس از آن درباره بیاحتیاطیها و قانونشکنیهای فایزر در انجام آزمایشهای مزبور فاش میسازد – از جمله ذخیره کردن حجم نامشخصی از سویههای تقویت شده ویروس- مصداق همان اتهامی است که این آمریکایی متوجه چینیها میکند. در ویدئوی منتشرشده، او به مصاحبهکننده میگوید: «به کسی نگو! قول بده به کسی نگویی. روشی که [آزمایش] میکنیم این است که ما ویروس را در میمونها قرار میدهیم و به طور متوالی باعث میشویم که یکدیگر را آلوده کنند و نمونههای سریالی را از آنها جمعآوری میکنیم... شما باید بسیار کنترلشده عمل کنید تا مطمئن شوید این ویروس [کووید] که جهش میدهید، چیزی ایجاد نمیکند که همه جا پخش شود».
وی سپس در تشریح این فرآیند توضیح میدهد: «آنچه من شنیدهام این است که آنها [دانشمندان فایزر] در حال بهینهسازی آن [فرآیند جهش کووید] هستند اما کند پیش میروند زیرا همه بسیار محتاط هستند. بدیهی است نمیخواهند آن را بیش از حد تسریع کنند. من فکر میکنم آنها فقط سعی میکنند این کار را به عنوان یک کار اکتشافی انجام دهند زیرا واضح است شما نمیخواهید تبلیغ کنید در حال کشف جهشهای (موتاسیونهای سلولی) آینده هستید».
نقطه اوج این ویدئوی جنجالی آنجاست که در پایان اعترافات ناخواسته واکر که در یک کافه انجام شده است، خبرنگار وریتاس فیلم آن را که مخفیانه ضبط شده به اون نشان میدهد و باعث برافروختگی و درگیری این مدیر فایزر با تیم خبری میشود.
در هر حال این مصاحبه نشان میدهد فایزر در انجام تحقیقات خود محدوده ریسک به خطر انداختن سلامتی انسانها، قوانین ایالاتمتحده و اصول اخلاقی در این زمینه را نقض کرده است. او در بخشی از مصاحبهاش صریحا میگوید: «یکی از چیزهایی که ما در حال بررسی آن هستیم این است که چرا خودمان آن (کووید) را جهش نمیدهیم تا بتوانیم واکسنهای جدید را پیشگیرانه طراحی و تولید کنیم. درست است؟ بنابراین باید این کار را انجام دهیم. اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم، همانطور که میتوانید تصور کنید، خطر مشابهی وجود دارد. هیچکس نمیخواهد یک شرکت داروسازی داشته باشد که این ویروسهای لعنتی را دستکاری میکند».
او سپس در مورد تعداد محدودی موارد مهندسی ویروس کرونا در لابراتوارهای فایزر صحبت کرد. واکر مشخص نکرده آیا تاریخ افزایش قدرت بیماریزایی کرونا - با ایجاد جهش در ویروسهای ناقل - توسط شرکت آمریکایی قبل از طراحی واکسنهای کذایی فایزر بوده یا بعد آن. این ویدئو در عرض ۵روز توسط 41 میلیون کاربر توئیتر مشاهده شد و در یوتیوب هم موجی بزرگ راه انداخت، به طوری که روابط عمومی شرکت فایزر سراسیمه تنها 48 ساعت بعد مجبور به پاسخگویی شد. در بیانیهای که این شرکت در تارنمای رسمی خود منتشر کرد، با اشاره به تمرین تقویت توانایی ویروس برای آلوده کردن انسانها و فرآیند انتخاب ویژگیهای مطلوب یک ویروس، توجیه کرد که این برنامه را «به عنوان کارکرد یا تحقیقات تکاملی برای تکثیر ویروس» هدایت نکرده است. با این حال، بزرگترین شرکت داروسازی جهان مجبور به این اعتراف شد که «پروتئینهای سنبله انواع جدید کروناویروس را با سویه اصلی ترکیب کرده تا واکسنهای خود را آزمایش کند، همچنین برای آزمایش «پاکسلووید» - داروی نوشیدنی ضد کرونای فایزر - جهشهایی در ویروس ایجاد کرده است». در ادامه این بیانیه آمده است: «در تعداد محدودی از موارد... چنین ویروسی ممکن است برای ارزیابی فعالیت ضد ویروسی در سلولها مهندسی شود».
جالب اینکه فایزر طوری تاکید میکند که این کارها در یک آزمایشگاه امن انجام شده که گویی صحبتهای فاششده از سوی مدیر بخش تحقیقات mRNA ظن نشت سلولهای جهشیافته کرونا از لابراتوارهای فایزر را در افکار عمومی ایجاد کرده است. فایزر در نهایت افکار عمومی جهان را با این ظن درباره تعارض منافع عظیمی برجا میگذارد که میان ذخیره غیرقانونی ویروسهای خطرناک توسط یک شرکت داروسازی و فروش گسترده واکسن برای سویههای همهگیری کرونا در آمریکا و دیگر کشورها ممکن است ارتباطی وجود داشته باشد؛ ابهامی که میتواند دولت آمریکا را هم به اندازه ابرشرکتهای این کشور در مظان اتهامات جدی قرار دهد.