نوید مومن: در پی انتشار خبر حمله مسلحانه به سفارت جمهوری باکو در تهران، مقامات ترکیه و در راس آن، وزارت خارجه این کشور واکنش سریع و تندی نسبت به ماجرا نشان دادند. در حالی که هنوز مقامات باکو از اظهارنظر درباره این حادثه و ابعاد آن خودداری میکردند، مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه در سخنانی مداخلهجویانه و وقیح، به بهانه همدردی با مقامات باکو از ایران خواست حقایق پشت پرده این حادثه را فاش کند! متعاقبا رسانههای وابسته به ۲ حزب عدالت و توسعه (AKP) و حرکت ملی(MHP) شریک ائتلافی دولت کنونی ترکیه، با طرح اتهامات واهی و جوسازی هدفمند، تلاش کردند ایران را متهم به پنهانکاری در قبال این حادثه کنند. طرح مکرر ایده خروج دیپلماتهای آذربایجانی از تهران در مذاکرات پنهان و آشکار مقامات وزارت خارجه ترکیه با همتایان آذربایجانی، حلقهای دیگر از شیطنت مقامات آنکارا در تقابل با تهران بود.
اما سوال اصلی اینجاست: مقامات آنکارا از مانور ضدایرانی اخیر چه اهدافی را دنبال میکنند؟ در این باره ۲ مولفه تعیینکننده وجود دارد که نمیتوان به سادگی آنها را نادیده انگاشت.
نخستین مولفه، به همافزایی سرویس امنیتی ترکیه (MIT) و موساد طی سالهای اخیر بازمیگردد. بر اساس این همافزایی غیراعلامی- اما آشکار- مقامات امنیتی ترکیه و رژیم اشغالگر قدس در صدد هستند از طریق خلق بحرانهای متناوب یا مانور کاذب روی حوادث گوناگون، مانع شکلگیری مناسبات عادی ۲ کشور همسایه یعنی ایران و جمهوری باکو شوند. در این معادله، نگاه تلآویو و آنکارا نسبت به باکو کاملا ابزارگرایانه و بر اساس اهداف میانمدت و کوتاهمدت منطقهای مشترک آنها تعریف و تنظیم میشود.
اما دومین مساله تعیینکننده در تحلیل رفتار ضدایرانی مقامات ترکیه، دغدغههای انتخاباتی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور این کشور است. با کاهش شدید ارزش لیر و تشدید تورم در ترکیه و از سوی دیگر، ناکامی رئیسجمهور ترکیه در پیشبرد اهداف اعلامی سیاست خارجی خود از جمله ادغام در جامعه اروپایی و تقویت ارزش آنکارا در ناتو، شاهد کاهش شدید محبوبیت اردوغان طی ماههای گذشته بودیم. در چنین شرایطی رئیسجمهور ترکیه تلاش کرده است با تقویت مولفههای «پان ترکیسم» و ایفای نقش «پدرخوانده» برای جمهوری باکو، انگارههای قومیتگرایانه را در ذهن برخی رای دهندگان ناراضی ترکیهای به سود حزب عدالت و توسعه تقویت کند.
به صورت همزمان و موازی، اردوغان با همکاری سازمان اطلاعاتی و قضایی کشورش، اکرم امام اوغلو اصلیترین رقیب انتخاباتی خود را به بهانه فساد سیاسی، از دور رقابتها حذف کرده و از این طریق، حزب «جمهوریخواه خلق» به رهبری قلیچدار اوغلو، حزب «خوب» به رهبری مرال آکشنر و دیگر احزاب مخالف خود را در تنگنا قرار داده است. همانگونه که مشخص میشود، نیرو محرکه این منظومه انتخاباتی اردوغان را پانترکیسم و پمپاژ ملیگرایی و قومیتگرایی کاذب تشکیل میدهد، زیرا در ابعاد اقتصادی و داخلی، رئیسجمهور ترکیه کمترین دستاوردی برای پیروزی مجدد در انتخابات ندارد، آن هم در شرایطی که حقیقتا حضور مجدد وی در عرصه انتخابات نقض عینی قانون اساسی و قوانین انتخاباتی ترکیه محسوب میشود!
مقامات ترکیه با همین نگاه فرامتنی و خطرناک در صدد تخریب روابط تهران - باکو هستند. بدون شک خروجی نهایی این بازی، نه تنها به ضرر ترکیه (اعم از دولت اردوغان و سازمان میت) است، بلکه منتج به مرگ رسمی عقلانیت در حوزه سیاستگذاری امنیتی و منطقهای ترکیه خواهد شد! متاسفانه فقدان این عقلانیت سیاسی در بسیاری از تصمیمسازیهای منطقهای و فرامنطقهای آنکارا در نظام بینالملل قابل مشاهده است. حمایت از گروههای تروریستی -تکفیری در سوریه، سرمایهگذاری بلندمدت و شکستخورده در پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپایی و سیاست خارجی نامتوازن و ابزارگرایانه منطقهای در قالب نوعی «نئو عثمانیسم انتزاعی»، جملگی مصادیق این بازی غیرمنطقی و خطرناک محسوب میشود. شاید به سود رئیسجمهور ترکیه باشد که به جای تکمیل این بازی پرهزینه و تن دادن به این قمار دوسر باخت، در نگاه کلان و کوتاهمدت خود نسبت به مقوله سیاست خارجی تجدید نظر اساسی کند! توصیهای که امثال عبدالله گل نیز قبل از جدایی از حزب حاکم عدالت و توسعه به اردوغان کردند و البته از سوی رئیسجمهور ترکیه جدی گرفته نشد.