مهدی بختیاری*: یک سال قبل از ترور یحیی عیاش که پنجم ژانویه 1996 توسط تروریستهای شاباک با همکاری یک خائن بر اثر انفجار بمبی کوچک که در گوشی موبایلش تعبیه شده بود، به شهادت رسید، یک عملیات بزرگ در «نتانیا» رخ داد که اگرچه بار اصلی اجرای آن بر دوش ۲ نفر از رزمندگان جنبش جهاد اسلامی به رهبری شهید فتحی شقاقی بود اما شواهد زیادی میگوید شهید مهندس «یحیی عیاش» در تهیه و تدارک فنی عملیات شرکت موثر داشته است.
عملیاتی که کمر اسرائیل را در «نتانیا» شکست
22 ژانویه 1995، 2 جوان 24 ساله فلسطینی، در حالی که لباس نیروهای اسرائیلی را بر تن داشتند، وارد ترمینال اتوبوسهای نظامی در شمال شرق تلآویو (منطقه نتانیا) موسوم به «بیت لید» شدند. آنها مقادیر قابل توجهی مواد منفجره را با خود حمل میکردند.
این ترمینال بزرگترین مرکز تجمع ارتش در فلسطین اشغالی بود که از آنجا مهمات و نظامیان خود را به پادگانهایشان در کرانه باختری، نوار غزه و جنوب لبنان ارسال میکردند.
ترمینال اتوبوس بیت لید به صورت 24 ساعته تحت شدیدترین تدابیر امنیتی برای حفظ جان نیروها بود و هیچ فردی حتی شهروندان اسرائیلی اجازه ورود به آن را نداشتند.
با این حال جنبش جهاد اسلامی فلسطین تصمیم گرفت یکی از مهمترین عملیاتهای استشهادی خود را در همین مکان انجام دهد، برای همین، ۲ نفر از نیروهایش را از غزه راهی تلآویو کرد.
«انور محمد عطیه سکر» و «صلاح عبدالحمید شاکر» هر دو پیش از این، سابقه دستگیری توسط دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی را داشتند و به همین جهت برای آنها شناخته شده بودند و طبیعتا اجاره ورود به تلآویو بویژه منطقه بیت لید را نداشتند.
اما آنها توانستند با عبور از پستهای ایست بازرسی متعدد، خود را به کافهای که در نزدیکی ترمینال اتوبوس در بیت لید قرار داشت، برسانند.
دقایقی بعد، «انور سکر» وارد جمع زیادی از سربازان منتظر برای سوار شدن به اتوبوس شد و خود را در میان آنها منفجر کرد.
انفجار مهیب چند نفر از سربازان را کشت و تعداد زیادی را زخمی کرد.
با وقوع این انفجار که موج آن چندین ساختمان دیگر را هم تحت تاثیر قرار داده بود، بلافاصله نیروهای امدادی و دیگر افراد حاضر در ایستگاه برای کمکرسانی به زخمیها وارد عمل شدند. در همین لحظه بود که مجاهد دوم «صلاح شاکر» خود را به میان آنها رساند و دکمه بمبی را که به خود بسته بود، فشرد. 26 نفر از نظامیان حاضر در ترمینال بیت لید کشته و بیش از 80 نفر هم زخمی شدند.
این نخستین عملیاتی بود که به صورت ۲ مرحلهای انجام میشد.
ضربه عملیات به قدری برای صهیونیستها سنگین بود که «اسحاق رابین» نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی در مصاحبهای آن را با حمله 30 جنگنده برابر دانست.
مجریان این عملیات ۲ روز قبل، در مقابل دوربین ایستاده و وصیتنامه خود را خطاب به ملت فلسطین خوانده بودند.
بخشی از وصیتنامه تصویری شهید «انور سکر»: «اما بعد توانستیم خدای عزوجل را با شهادت ملاقات نموده و به سوی ذات کریمش پرواز کنیم و عزیزترین چیزی را که داشتیم تقدیم کنیم. جانهای ما فدای اسلام. این راهی است که پیمودنش بر هر رزمنده و برادر مومنی واجب است که با شهادت محضر خدا برسد و از خداوند عزوجل میخواهم ما را در راهی که خیر این ملت در آن است توفیق دهد. از خدای بزرگ و همچنین شما میخواهم مرا ببخشید. حلالم کنید».
بخشی از وصیتنامه تصویری شهید «صلاح شاکر»: «درود و سلام بر خاتمانبیا محمد بن عبدالله(ص) و هر کس که به وسیله او هدایت شد؛ تا روز قیامت.
سپاس خدای را که در کتاب خویش فرمود: به کسانی که به آنان ظلم شده، اجازه داده شد بجنگند و خدا بر یاری آنان تواناست.
باورمندان در راه خدا میجنگند و آخرت را بر دنیا ترجیح میدهند و کسی که در راه خدا بجنگد، چه کشته شود و چه پیروز شود، خداوند به او اجری بزرگ عطا میکند.
سپاس خدای جهان را که راه شهادت را به ما تقدیم کرد. از او میخواهیم ما را نزد خود شهید بپذیرد و تلاش ما را نزد خود مورد قبول قرار داده و این کار را خالصا برای خودش قرار دهد.
ای برادرانم! شما را به تقوای الهی توصیه میکنم و امیدوارم اگر در حق شما کوتاهی کردهام، مرا عفو کنید. بر عهد و پیمان خود باقی بمانید و در راه اسلام ثابتقدم باشید تا پیروزی خداوند حاصل شود».
زنی که صهیونیستها فراموشش نمیکنند
در میان زنان شهادتطلب فلسطینی، «ریم صالح الریاشی» نخستین مادری بود که دست به عملیات استشهادی زد. او در زمان انجام عملیات، یک پسر ۳ ساله و یک دختر ۱۸ ماهه داشت.
پدرش صالح، نماینده یکی از شرکتهای باتریسازی خودروهای آلمانی بود و اوضاع مالی خوبی داشت و خودش هم در بهترین مدارس درس خوانده بود.
آنچه ریم 22 ساله را از بقیه شهادتطلبان قبل از خود (او هفتمین زن شهادتطلب فلسطینی است) متمایز میکرد، این بود که برای نخستین بار در این عملیات، یگانهای شهید عزالدین قسام (شاخه نظامی حماس) از یک زن استفاده کرد و همچنین ریم نخستین شهید استشهادی زن از نوار غزه بود.
او برای انجام عملیات شهادتطلبانه به عضویت حماس (شاخه نظامی) درآمد و نهایتا در چهارم ژانویه سال 2004، بمب همراه خود را در یکی از گذرگاههای اسرائیلی در منطقه «بیت حانون» منفجر کرد که منجر به کشته شدن 4 نفر و زخمی شدن 6 نفر شد. اگرچه این عملیات با طراحی و توسط یکی از اعضای حماس انجام شد اما اجرای آن با کمک یگانهای شهدای الاقصی (شاخه نظامی فتح) بود.
ریم هم مانند بسیاری از استشهادیون فلسطین، قبل از عملیات، جلوی دوربین نشست و وصیتنامه خود را خواند:
من شهادتطلب «ریم صالح الریاشی» فرزند یگانهای شهید عزالدین قسام، این عملیات را به صورت مشترک با برادرانم در یگانهای شهدای الاقصی برای جلب رضایت خداوند عزوجل به انجام میرسانم؛ برای انتقام از یهود، این دشمن بشریت و کسانی که در سرزمینم فساد میکنند در رفح و نابلس و رامالله و جنین و باقی شهرهای سرزمین عزیزم و برای پاک کردن مقداری از ننگی که به واسطه اعمال حکام سازشکار بر پیشانی این امت نقش بسته است.
به محض اینکه آنها به ما ضربهای بزنند، ما نیز انتقام خواهیم گرفت و آتش این خونخواهی شعلهور خواهد ماند و هر روز برافروختهتر خواهد شد تا آنجا که دشمن را بسوزاند و پرچم توحید را بر گستره سرزمین عزیزمان و بر مناره مسجدالاقصای مبارک برافراشته سازد. از شما برای موفقیت و پایداری خود طلب دعا میکنم. دیگر اینکه از خدای عزوجل میخواهم این عمل مرا خالصاً برای ذات کریم خویش قرار دهد و آن را واسطه ذلت یهود و آرامش دلهای مومنان قرار دهد؛ «و هوالولی ذلک و القادر علیه».