در ۴۴اُمین سالگرد (چرا دارید میشمرید؟! خیالتان جمع، هم با انگشت شمردم، هم انتگرال گرفتم) پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فیلم جلسات سالانه مخالفان را پیدا کردیم که ایناهاش...
سال ۵۸
دبیر جلسه: آبمیوه رو که خوردم چیز شدم. پلن A رو بگید که باید برم.
نماینده آمریکا: پلن چه کشکیه؟! یه چهار تا گروهک رو تجهیز کردیم. اوکیه. یکسالگی انقلابشون رو نمیبینند.
نماینده اروپا: هر کاری میکنید، زودتر. محمدرضا کچلم کرد. چرا میخندید؟ خب قبلاً چهارتا شوید داشتم. یکی بود، یکی نبود، بود؛ ولی حالا یکی هست، هیچی نیست شده.
سال ۵۹
دبیر جلسه: زودتر این پلن C رو بگید که خیار خوردم، بدجور سردیام کرده.
نماینده آمریکا: اوکیه. نیروهای دلتامون رو آموزش دادیم، اوووف در حد NBA. نشد، برنامه کودتا چیدیم. نشد، صدام رو پیدا کردیم که یه هفتهای ایران رو میگیره و میکُندش عربستان. دیگه دو سالگیشون رو نمیبینن.
نماینده اروپا: جان اون جرج واشنگتنتون! یه زیر پلهای، چیزی بدین به این محمدرضا. همهاش زنگ میزنه و میگه مریضم، علیلم، دارم جون میدم. اصلاً انتقالی میگیرم و میرم واحد شرق آسیا.
سال ۶۰
دبیر جلسه: دیگه امروز هیچی نمیخورم تا ببینم این پلن Z چیه؟
نماینده آمریکا: دیگه اوکی اوکیه. قبلیا قلقگیری بود. گفتیم یه ذره خنده کنیم. حالا چهار نفر هم ضربهمغزی شن. الان اون صدام که هنوز هست. مسعود و میلیشیاهاش رو هم وارد فاز نظامی کردیم. دیگه امسال تمومه. جشن انقلاب بیجشن.
نماینده اروپا: با انتقالیام که موافقت نکردید. حالا آنقدر خوار و خفیف شدم که یه بچه مزلف دماغو که تنبونشم نمیتونه بالا بکشه، زنگ میزنه، میگه ولیعهدم. اصلاً استعفام رو نوشتم. مِهرم حلال، جونم آزاد.
سال ۷۸
دبیر جلسه: پسر! یه موز پوست بکن، چشام سو نداره. پلن # برای نابودی ایران چیه؟ حروف انگلیسی که کم اومد! یونانی هم تموم شد. دیگه رفتیم سراغ حروف چینی.
نماینده آمریکا: پلنهای قبلی یه طرف، این هم یه طرف. همون طرف نهها! امسال سال سرنگونیه. اعتراضات رو کشوندیم کف دانشگاهها. امسال ۲۲ بهمن نداریم. جیغ و دست و هورا.
نماینده اروپا: پلنها رو بیخیال، من رو از دست ولیعهد نجات بدین. بابام که دیوونه شد. آخریا تا اسمش میاومد، دستاش رو میگذاشت رو گوشاش و میگفت: «من گیلاسم».
سال ۸۸
دبیر جلسه: ددر دودور...
نماینده آمریکا: بعد جلسه.
دبیر جلسه: ددر دودور...
نماینده آمریکا: عجولیا! بعد پلنریزی، میریم مکدونالد دونونه میزنیم.
دبیر جلسه (بعد از گشتن اطراف و جاگذاری دندانهای مصنوعیاش): هی نمیخوام بیعفت بشم و بهت بگم خنگول، خودت نمیذاری. دارم میگم دندونام کو؟ حالا پلن AZآلفا@# چیه؟
نماینده آمریکا: اون رو که فهمیدم ولی درباره پلن، من بمیرم و تابوتم کنید، امسال تمومه. کلی رنگ و مخمل آوردیم پایکار. یه انقلابی بکنیم اونورش ناپیدا. یه عروس و داماد رو هم تو آبنمک خوابوندیم برای کف خیابون.
نماینده اروپا: تا ولیعهد رو کاریش نکنید، قهل قهلم.
سال ۹۸
دبیر جلسه: کی شمارهام رو به این بزمجه ولیعهد داده؟
نماینده اروپا: من که ندادم.
دبیر جلسه: پس چطور به من زنگ میزنه.
نماینده اروپا: شاید به خاطر اینه که دایورت کردم رو خط شما.
دبیر جلسه: تو رو....
نماینده آمریکا: عه... زشته با این سن و سال. امسال که رژیم سرنگون میشه، دیگه این کارا قباحت داره. برنامه چندم بود؟ حالا مهم نیست. برنامه چند هزارم اینه که پایههای اقتصاد رو اونچنان پوکوندیم که نون هم ندارن بخورن، چه برسه به کیک! جمهوری اسلامی اکسپایر شد.
سال ۱۴۰۱
دبیر جلسه: به احترام مرحومه چند ثانیه سکوت... هزار و یک. هزار و دو. بسه دیگه. زیادش هم خوب نیست. میبینم که همهتون خوشحالید بالاخره من رئیس شدم و به صورت زیرپوستی قِر ریزی میریزید.
نماینده آمریکا: نه، از اینکه میدونن امسال دیگه سال آخره تو پوست خودشون نمیگنجن. وسایل رو جمع کنید که امسال وسط مونیخ، نه نیویورک، نه چیز، یه دونه «ر» داشتها. همونجاییم.
نماینده اروپا: قِر؟! آبدماغمون قندیل بسته. خودمون رو تکون میدیم یه ذره گرم شیم.
سال ۱۴۰۲
به علت بروز پارهای مشکلات، جلسه برگزار نمیشود.