printlogo


کد خبر: 259917تاریخ: 1401/11/20 00:00
تأملی پیرامون تأثیر نهضت امام خمینی(ره) بر تحول نگاه‌ها و جهان‌بینی‌ها
انقلاب ایده‌ها

زمانی که جهان بین ۲ ابرقدرت بزرگ دنیا تقسیم شده بود و مردم و اندیشمندان عمدتا به ۲ نظریه راست و چپ پناه برده بودند، در ایران یک تحول عظیم اتفاق افتاد؛ تحولی که ریشه در دین داشت و دل در گرو توده‌های مردم. امام خمینی و شاگردان ایشان حرف جدید و نویی در عرصه سیاسی و فکری کشور و جهان مطرح کردند و توجه بسیاری از اندیشمندان و متفکران را به خود جلب کردند. شاید مهم‌تر از طرح این ایده و نظریه جدید، اجرای آن در میدان عمل بود، چرا که متفکران بسیاری در طول تاریخ طرح و ایده‌های فراوانی را طرح کردند ولی هیچ‌کدام نتوانستند بر آن جامه عمل بپوشانند. به طور خلاصه می‌شود گفت هنر امام خمینی و انقلاب اسلامی در ۲ چیز است:
1- طرح یک ایده جدید که دین و مردم هر ۲ از اصول اساسی آن است.
2- اجرا و و عملی کردن این ایده نو
به مناسبت چهل‌و‌چهارمین سالگرد پیروزی این ایده جدید و نو، یادداشت‌هایی از حجج اسلام والمسلمین محمدمهدی ماندگاری و سیدمحمدحسین راجی و دکتر موسی حقانی تقدیم می‌شود.
***
انقلابی در خدمت زنان
سیدمحمدحسین راجی: در طول تاریخ اکثر حکومت‌ها و نظام‌ها درباره زن ادعاهای مختلف مطرح کرده‌اند ولی لازم است برای صحت‌سنجی گفتار آنها، عملکرد آنان نیز مورد توجه قرار گیرد اما شاهان پهلوی نه‌تنها در عمل به منزلت زن توجهی نمی‌کردند بلکه حتی در گفتار نیز از دیدگاه خود دفاع کرده و با وقاحت، تمام زن را تنها محدود در ارضای نیاز جنسی مردان متصور شده و هیچ باوری به موفقیت بانوان در امور مختلف نداشتند. برای مثال محمدرضاشاه در مصاحبه با خانم اوریانا فالاچی، خبرنگار ایتالیایی در سال ۱۳۵۲ درباره زن اینگونه می‌گوید: «در زندگی یک مرد زن به حساب نمی‌آید مگر وقتی که زیبا و دلربا باشد و خصوصیات زنانه خود را حفظ کرده باشد... شما زنان هرگز یک میکل آنژ یا یک باخ نداشته‌اید یا حتی یک آشپز بزرگ... هیچ چیز بزرگی نداشته‌اید، راستی شما طی این مصاحبه‌های‌تان چند زن قادر به اداره یک کشور را دیده‌اید؟»
درباره فساد اخلاقی و جنسی شاه به کرات سخن گفته شده است اما برای نمونه می‌توان سخن مادر محمدرضاشاه را بیان کرد؛ تاج‌الملوک مادر محمدرضا فرزند خود را اینطور می‌بیند: «محمدرضا عاشق سینه‌چاک زن است، شوهردار یا بی‌شوهر، ایرانی یا خارجی» و «ناگفته نگذارم محمدرضا در برابر دختران موطلایی تسلیم محض بود. یک بار که در جوانی با هواپیمای آلمانی مسافرت می‌کرد، عاشق میهمانداران موطلایی هواپیمایی لوفت‌هانزا شده بود... و همین مساله مدت‌ها موجب بدبختی محمدرضا شده بود و پول‌های زیادی را صرف میهمانداران لوفت‌هانزا می‌کرد و یک قسمت از دربار مسؤول دعوت و پذیرایی از این میهمانداران بود...».
در مقابل امام خمینی(ره) به عنوان معمار انقلاب اسلامی زن را به عنوان یک انسان و یک مربی بزرگ معرفی می‌کند و در معرفی بعد انسانی زن می‌گوید: «قرآن کریم انسان‌ساز است و زن‌ها نیز انسان‌ساز... اگر زن‌های انسان‌ساز از ملت‌ها گرفته بشود، ملت‌ها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد». ایشان نقش زن در تاریخ اسلام را نیز بسیار پررنگ دانسته و می‌فرمایند: «تاریخ اسلام گواه احترامات بی‌حد رسول خدا صلى‌الله علیه‌وآله به این مولود شریف است تا نشان دهد زن بزرگی ویژه‌ای در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست».
امام زن را همانند مردان دانسته، لذا بر آنان تکلیف می‌کند که باید در عرصه‌های مختلف، علمی، فرهنگی، سیاسی و... با قدرت تلاش کنند: «شماها در تحصیل کوشش کنید که برای فضایل اخلاقی بر فضایل اعمالی مجهز شوید، شما برای آتیه مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید».
در بعد اجتماعی: «شما باید در همه صحنه‌ها و میدان‌ها آن قدری که اسلام اجازه داده وارد باشید...».
در بعد سیاسی: «...همان‌طوری که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زن‌ها دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند».
در بعد فرهنگی: «این فرهنگ را باید زنده کرد و شما خانم‌ها همان‌طوری که آقایان مشغول هستند؛ همان‌طوری که مردها در جبهه علمی و فرهنگی مشغول هستند شما هم باید مشغول باشید».
رهبر حکیم انقلاب هم در طول ۴۰ سال اخیر در دیدارهای مختلفی که با اقشار مختلف جامعه بویژه بانوان داشته‌اند، بارها در باب فضیلت مقام و شخصیت زن صحبت کرده‌اند که برای نمونه تنها به یکی از سخنان ایشان اشاره می‌شود: «زن پیش خدای متعال مثل مرد است. در طی مراتب معنوی و الهی بین این ۲ جنس هیچ تفاوتی نیست. در این جاده تکامل و تعالی، آنکه حرکت می‌کند، انسان است. در حقوق اجتماعی و حقوق شخصی و فردی بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد».
نظام جمهوری اسلامی در عمل نیز این اعتمام ویژه به رشد و تعالی دختران و بانوان را نشان داد که آمارهای بین‌المللی گواه این مدعاست.
1- کاهش نابرابری جنسیتی در تحصیل دختران
رتبه اول نسبت دختران به پسران در تحصیلات ابتدایی در دنیا: سال ۱۳۵۰ نسبت دختران به پسران در حال تحصیل مقطع ابتدایی نزدیک به ۳۵ درصد بود. 
2- افزایش نسبت دختران به پسران در تحصیلات متوسطه در ایران
3- افزایش نسبت دختران به پسران در تحصیلات دانشگاهی
4- افزایش اساتید زن در دانشگاه‌ها
* عرصه‌های اجتماعی
فعالیت سمن‌ها و نهادهای خیریه: به دنبال تصمیم محمدرضاشاه برای کنترل فعالیت‌های مستقل زنان از طریق همگرایی و تمرکز تدریجی فعالیت‌های آنان، اثری از سازمان‌های سیاسی مستقل و جنبش‌های واقعی برای کسب حقوق زنان جز گروه‌های زیرزمینی مخالف شاه باقی نماند.
بعد از انقلاب اسلامی، زنان نهادهای زیادی را با رویکردهای فرهنگی و تربیتی کارآفرینی خیریه‌ای و حتی پژوهشی راه‌اندازی کرده‌اند که در حال حاضر تعداد آنها به هزاران کانون و نهاد غیردولتی می‌رسد. حضور زنان در نهادهای خیریه‌ای و غیردولتی از تاثیرگذارترین عرصه‌های حضور اجتماعی بانوان محسوب می‌شود.
طبق آمار معاونت امور زنان و خانواده، سال ۱۳۹۷ بیش از ۲۷۰۰ سمن مربوط به امور زنان در سطح کشور در استان‌های مختلف فعالیت می‌کردند.
* ورزش بانوان
در دوران قبل از انقلاب اسلامی، ورزش بانوان به صورت رسمی و ملی جایگاه چندانی در میان سیاست‌ها و اقدامات رژیم پهلوی نداشت. در ابتدای دهه ۶۰ با تشکیل کمیته ورزش بانوان، فعالیت‌های ورزشی زنان آغاز شد و دستاوردهای زیادی را کسب کردند.
* بهداشت و سلامت بانوان 
1- افزایش امید به زندگی بانوان ایرانی (از   57.6 به 77.1 سال)
2- افزایش نسبت پزشکان متخصص زن از 15 درصد به 40 درصد
3- افزایش نسبت پزشکان فوق‌تخصص زن از ۹ درصد به ۳۰ درصد
4- افزایش نسبت پزشکان متخصص زن در حوزه زنان از ۱۶ درصد به ۹۸ درصد
5- کاهش ۹۰ درصدی مرگ و میر مادران هنگام زایمان
***
نهضتی به رنگ عاشورا
حجت‌الاسلام محمدمهدی ماندگاری: با بررسی دقیق قیام مقدس عاشورا و انقلاب بزرگ اسلامی ایران، به شباهت‌های قابل تاملی می‌رسیم که بیان آن برای نسل جدید ضروری به نظر می‌رسد و از طرفی به این نتیجه مهم دست می‌یابیم که انقلاب اسلامی در مسیر عاشورای امام حسین علیه‌السلام قرار دارد.
در این تطبیق چند محور مورد توجه قرار می‌گیرد: 
* محور اول: شباهت در اهداف
هدف امام حسین علیه‌السلام مبارزه‌ با ظلم، اقامه‌ حق و بسترسازی برای حکومت جهانی توحیدی بود. 
وقتی در کلمات امام بزرگوارمان نگاه می‌کنیم می‌بینیم هدف از انقلاب اسلامی و طبیعتاً دفاع ‌مقدس به عنوان تثبیت‌کننده نظام اسلامی، مبارزه با ظلم داخلی یعنی رژیم پهلوی و مبارزه با ظلم جهانی یعنی آمریکا و اسرائیل بود. در واقع برقراری جمهوری اسلامی و حکومت عدل در داخل بسترسازی برای ظهور آقا امام زمان‌عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف بود.
کاملا روشن است که اهداف انقلاب و دفاع ‌مقدس درست در راستای اهداف نهضت عاشورای امام حسین علیه‌السلام بود. 
برای اثبات یگانگی و وحدت بین دفاع ‌مقدس و عاشورای امام حسین علیه‌السلام، برای آنها که منکرند که این حرکت در دفاع ‌مقدس، در تداوم عاشوراست، استدلال‌های منطقی، ملموس و کاملا واضح و آشکاری موجود است. 
* محور دوم: شباهت در اولیاء‌الله بودن رهبر‌ها 
در عصر ظهور،  ولی خدا امام معصوم علیه‌السلام است، در عصر غیبت هم ولی خدا ولی‌فقیه است بنا بر ادله‌ موجود.
رهبری انقلاب و دفاع ‌مقدس هم از اولیای خداست و از مصادیق اولیای خدا در عصر غیبت است. 
در هر دو، رهبری‌اش ولایت الهیه است و مشروعیتش را از خدا می‌گیرد؛ هم امام حسین علیه‌السلام، هم ولی‌فقیه، اگرچه جایگاه‌شان فرق دارد. 
رهبری فردی است که بر اساس دین رهبری می‌کند، دانا، توانا، شجاع، نترس و دشمن‌ستیز. 
* محور سوم: شباهت در یاران
 در یاران نهضت عاشورای امام حسین علیه‌السلام انسان‌هایی آمدند که هم آمادگی داشتند و هم وابستگی نداشتند. 
 در دفاع ‌مقدس و دفاع از حرم هم کسانی توانستند استقامت کنند که هم آمادگی داشتند و هم وابستگی نداشتند؛ وابستگی‌هایی از قبیل وابستگی به زن، فرزند و وابستگی به خانواده.
* محور چهارم: شباهت در آثار و برکات
در آثار و برکات هم می‌بینیم این تداوم و شباهت هست.
 آثار و برکات نهضت امام حسین علیه‌السلام این بود که دنیا را بیدار کرد. 
 انقلاب اسلامی و دفاع ‌مقدس هم همه‌ امت‌های مظلوم و ملت‌های مظلوم را بیدار کرد. نهضت بیداری اسلامی از برکات انقلاب و دفاع ‌مقدس بود.
* محور پنجم: شباهت در شهادت‌ها و شهدا
در شهادت‌ها و شهدا هم شباهت زیادی می‌بینیم.
آنجا زن شهید داشتیم، کودک شهید داشتیم، نوجوان شهید داشتیم، جوان شهید و پیرمرد شهید داشتیم. 
در دفاع ‌مقدس هم از همه‌ سنین و از همه‌ اقشار شهید داریم. 
* محور ششم: شباهت در دشمنی‌ها
 آنجا دشمن نامسلمان، در ظاهر مسلمان بود ولی نامسلمان واقعی بود، ظالم بود، بی‌انصاف بود، نامرد بود و انواع و اقسام خیانت‌ها و جنایت‌ها را جاری کرد. 
 اینجا هم می‌بینیم دشمن انواع و اقسام جنایت‌ها را در مقابله‌ با دفاع ‌مقدس و دفاع از حرم دارد.
این تطبیق برای ما فرصت خوبی است تا همگی بفهمند امروز اگر سفره‌ عزای امام حسین علیه‌السلام  برپاست به انقلاب اسلامی، نفس قدسی امام(ره) و خون شهداست.
***
انقلاب، پایانی بر دوگانه جعلی «ایران / اسلام»
موسی حقانی: انقلاب اسلامی دوگانه‌سازی غلطی را که رژیم پهلوی سعی داشت آن را القا کند و تلاش‌ها و هزینه‌های زیادی را صرف آن کرده بود از بین برد. آن دوگانه کاذب و جعلی دوگانه «ایران - اسلام» بود. جمهوری اسلامی با دفاع از عناصر هویتی ملی و دینی توانست خدمت شایان توجهی به این کشور کند و آن دوگانه کاذب را منزوی سازد. برای مثال یکی از مؤلفه‌های هویت ملی زبان است. زبان فارسی به عنوان زبان ملی و رسمی کشور که یکی از ارکان هویتی ایرانی‌هاست، توسط جمهوری اسلامی نه ‌تنها تضعیف نشد، بلکه تقویت شد. این در حالی است که در دوره پهلوی با ترویج غربی‌مآبی عملا زمینه تضعیف زبان فارسی فراهم می‌شد. هجوم فرهنگ غربی و لغات و واژه‌های غربی چه در دوره رضاخان و چه دوره محمدرضا واقعا در حال به حاشیه راندن زبان فارسی بود. به این معنا که افتخار افراد این بود که در صحبت‌های‌شان ۴ کلمه فرنگی حتما استفاده کنند. درست جایی که رضاخان با تاسیس فرهنگستان تلاش کرد واژه‌های اسلامی را از ادبیات فارسی به اسم بیگانه‌زدایی حذف کند، در همان مقطع می‌بینید واژه‌های فرنگی رواج پیدا می‌کند. در دوره محمدرضا پهلوی هم آداب و رسوم و هم زبان بیگانه در ایران رواج می‌یابد و زبان فارسی تضعیف می‌شود. بعد از انقلاب بویژه شخص مقام معظم رهبری اهتمام جدی بر پاسداری از زبان فارسی به عنوان زبان ملی دارند اما در دوره پهلوی این رکن از هویت ملی ما تضعیف می‌شد. 
آداب و رسوم و سنت‌های ملی و ایرانی، به عنوان یکی دیگر از ارکان هویت‌ساز هیچ وقت در کشور از سوی دستگاه‌های رسمی نظام تضعیف نشد. این در حالی است که در رژیم پهلوی با اجرای جشن هنر شیراز و امثال آن و فرهنگسازی از طریق مطبوعات و سینما این رکن از هویت ایرانی - اسلامی جامعه ما مورد تهاجم فرهنگ غرب در چارچوب برنامه‌های رژیم شاه قرار گرفت. 
سرزمین مشترک و حفظ تمامیت آن یکی دیگر از مؤلفه‌های هویت ملی است که رژیم پهلوی در این زمینه نیز کارنامه قابل قبولی ندارد. پهلوی اول به راحتی آرارات کوچک و قره‌سو و بخش‌های مهمی را در مرزهای ما با ترکیه به آتاترک واگذار می‌کند. 
دشت ناامید را به دولت افغان واگذار می‌کند که کاملا وابسته به انگلستان بودند. حقوق ایران در اروند را به عراق که باز عملا مستعمره انگلستان بود، واگذار کرد. ماجرای بحرین را پیگیری نکرد در صورتی که بحرین بخشی از خاک ایران بود و فرزند ایران محسوب می‌شد که در نهایت به شکل مفتضحانه‌ای در دوره فرزند رضاخان از ایران جدا شد. این واگذاری هم به وقیحانه‌ترین شکل ممکن با این استدلال بود که بحرین دیگر نفت و مروارید ندارد و نگه داشتن آن نه‌‌تنها فایده‌ای برای ایران ندارد، بلکه می‌تواند مشکلاتی هم به وجود آورد. 
این را بگذارید کنار 8 سال مقاومت مردم مسلمان ایران و نظام اسلامی در مقابل ارتش تا بن‌دندان مسلح صدام و رژیم بعث و همچنین مقابله نظام اسلامی با تلاش گروهک‌های مختلف با همکاری آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی برای تجزیه ایران در چند نقطه از کشور. صدام تنها نبود، بلکه 34 کشور از صدام حمایت می‌کردند اما یک وجب از خاک ایران از این سرزمین جدا نشد. انقلاب اسلامی هم نگاه ملی دارد و هم نگاه امتی. نگاه ملی ما ایجاب می‌کند از کشور و زادگاه خود صیانت کنیم و نگذاریم کسی نگاه سوء و تجاوزکارانه به کشورمان داشته باشد. متاسفانه می‌بینیم این مؤلفه هویتی چه در دوره رضاخان و چه در دوره محمدرضا تضعیف شده و بخش‌های مهمی از کشورمان جدا می‌شود.
اساسا پهلوی برای ستیز با اسلام و تشیع، روی کار آمد. تشیع و اسلام 1400 سال است یکی از مؤلفه‌های اصلی هویت جامعه ما است. چطور کسی می‌تواند ادعا کند من از هویت ملی ایران صیانت می‌کنم و به ستیز با اسلام و تشیع برخیزد؟ چطور می‌شود کسی اساسا ماموریتش نابودی تشیع و اسلام باشد و همزمان ادعای حفظ و صیانت از هویت ملی را هم داشته باشد؟ این امکان‌پذیر نیست و همین مساله دروغ بزرگ پهلوی‌ها را افشا می‌کرد.

Page Generated in 0/0075 sec