انقلاب اسلامی یک پیشنهاد جدید، یک حرف نو برای زندگی انسانها بود. دنیای اسیر قدرتمندی و بازی قدرت قدرتمندان که به خاطر حفظ قدرت خودشان مردم را به سمت مهالک اخلاقی و مهالک گوناگون فکری سوق میدادند، احتیاج به یک سخن نو داشت؛ این سخن نو را انقلاب اسلامی تولید کرد، ایجاد کرد و آن را عرضه کرد. این سخن نو عبارت از این است که بشریت میتواند به پیشرفتهای مادی، پیشرفتهای علمی، پیشرفتهای باب و مناسب ارزش انسانی دست بیابد، همراه با کسب رضایت پروردگار و همراه با حفظ ارزشهای الهی و دنیا را از جهنمی که قدرتطلبان عالم و سیاستمداران دور از معنویت به وجود آوردهاند نجات بدهد و در همین نشئه یک بهشت برای بشریت به وجود بیاورد؛ بهشت اطمینان، بهشت آرامش، بهشت احساس وظیفه، بهشت ارتباط با خدای متعال؛ این پیام انقلاب اسلامی بود.
***
آنها میخواستند جمهوری اسلامی را براندازند، میخواستند سرنوشت ایران را تغییر بدهند؛ هدف این بود. میخواستند سرنوشتی را که به وسیله انقلاب ترسیم میشد، تغییر بدهند و سرنوشت ایران را عوض کنند؛ هدف این بود. میخواستند صدای ملت ایران را در گلو خفه کنند. ملت ایران یک پیام جدیدی داشت، یک حرف نویی به دنیا عرضه کرد. «جمهوری اسلامی» یک حرف نو است. «مردمسالاری دینی» یک حرف جدید است، یک ترتیب تازه برای زندگی است، یک سبک جدید برای زندگی ملتهاست؛ خواستند این پیام که پیام مقاومت است، پیام ایستادگی است، پیام عدم تسلیم در مقابل زورگویی است، پیام مقابله با ظلم است، پیام مقابله با تبعیض بینالمللی است، نرسد؛ خواستند این پیام را خفه کنند؛ هدف این بود... خب! حالا پاسخ ملت ایران چه بود؟ ملت ایران همه این هدفها را خنثی کرد و خودش را بالا کشید و درست نقطه مقابل آن کاری که آنها میخواستند اتفاق بیفتد، اتفاق افتاد. اینکه گفتم این یک فصل بسیار شورانگیز است و فصل هیجانآوری است، از این جهت است. ملت درست عکس آنچه آنها دنبالش بودند و آرزویش را داشتند و برایش این همه خرج کردند و نقطه مقابل آن را به تحقق رساند.
***
ببینید! شرایط دنیا امروز یک شرایط ویژه است، یک شرایط به خصوصی است؛ کمتر وضعی در دنیا پیش میآید مثل امروز؛ خب! طبعاً در یک چنین شرایطی مدیریت کشورها- همه کشورها- سختتر میشود، پیچیدهتر میشود. ما البته یک مساله دیگر هم داریم؛ ایران اسلامی علاوه بر کشورهای دیگر یک مساله دیگر هم دارد و آن، این است که ما یک سخن نو را در مباحثات جهانی وارد کردهایم؛ مردمسالاری دینی، مردمسالاری اسلامی؛ این یک حرف نویی است؛ این را ما در مباحثات سیاسی دنیا، در ادبیات سیاسی دنیا وارد کردهایم؛ این علیالظاهر یک کلمه حرف است اما باطنش چیست؟ باطنش همین چیزی است که دشمنی و خصومت قدرتهای درجه یک دنیا را علیه این ادبیات، علیه این واژه، علیه این حقیقت، علیه این پدیده برمیانگیزد؛ یعنی این حرکت در جمهوری اسلامی توانسته جدول تنظیمشده نظام سلطه را به هم بریزد. نظام سلطه یک جدول مشخصی برای اداره دنیا تنظیم کرده بود. نظام سلطه را بارها بنده معنا کردهام؛ یعنی تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر؛ حد وسط ندارد. یک عدهای حتما سلطهگر باید باشند، یک عدهای حتما سلطهپذیر؛ این نظام سلطه است. یک جدولی برای دنیا معین کرده بودند؛ یک روز به شکل استعمار، یک روز به شکل استعمار نو، یک روز دیگر هم استعمار پسانو، بعد از استعمار نو. یک سیاستی، یک جدول منظمی را برای دنیا تنظیم کردند؛ این حرف نوی جمهوری اسلامی آمده این جدول را به هم ریخته؛ تنظیم این جدول را به هم زده؛ لذا با آن مواجهند، با آن مقابلند.
***
از بیگانگان، به نفع جمهوری اسلامی که راه نویی را در دنیا به وجود آورده است، نمیشود امید کمک داشت. جمهوری اسلامی حرف جدیدی را در دنیا دارد مطرح میکند؛ متمسکین به نظام پوسیده سرمایهداری غربی ممکن نیست که از این ندای جدید، از این حرف جدید، از این راه جدید استقبال کنند و به آن کمک کنند؛ امکان ندارد. هر چه بتوانند دشمنی میکنند و کردهاند؛ البته نمیتوانند، دشمنیشان به جایی هم نمیرسد؛ بویژه آنهایی که دشمنیشان واضح است، مثل آمریکا. به حول و قوه الهی ما پیروز شدیم، بعد از این هم پیروز خواهیم شد.
***
امتیاز دیگر این دوران این است که در سطح جهان، یک احساس خلأ فکری و نیاز به یک فکر جدید موج میزند؛ در سطح جهان اینجور است؛ دلزدگی و سرخوردگی از «ایسم»های مختلف - چه «ایسم»های چپ، چه «ایسم»های راست- در بین کشورها و بین اندیشمندان و بین جوانها بسیار زیاد شده؛ یک حالت خلأ فکری [وجود دارد]، حرف نو جا میافتد. جمهوری اسلامی، هم در مساله انسان، هم در مساله جامعه، هم در مساله سیاست حرفهای نو دارد؛ اسلام حرفهای نو دارد. ما اگر بتوانیم این حرفهای خودمان را که حرفهای نویی است، در دنیا منتشر کنیم و به گوشها برسانیم، پذیرنده و طلبکار زیاد خواهد داشت. این یکی از خصوصیات امروز است.