printlogo


کد خبر: 2605تاریخ: 1393/1/20 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز»‌ با مصطفی کیایی، کارگردان فیلم «خط ویژه»
آقازاده‌ها دغدغه‌ام هستند!

زهرا قزیلی: «خط ویژه» روایتگر داستان چند جوان است که پول هنگفتی به دست می‌آورند و درگیر اتفاقاتی می‌شوند.  مصطفی کیایی که پیش از این ساخت فیلم‌های «ضدگلوله» و «بعد از ظهر سگی سگی» را در کارنامه‌اش دارد و هر دو فیلم با اقبال خوب مخاطب مواجه شد، فیلم جدیدش را در اکران نوروزی به نمایش درآورد. فیلم جدید مصطفی کیایی درباره جوانان و خوش‌ریتم است. فیلمی که جوانان آن را می‌پسندند و مشکلات امروز این گروه سنی را به خوبی روایت می‌کند. فیلم تماشاگر را می‌خنداند که در میان فیلم‌هایی که در جشنواره سی و دوم فیلم فجر دیدیم، مزیت کمی نیست. فیلم سرگرم‌کننده و سالم است فاکتوری که در سینمای ایران کمتر به آن توجه شده است. خط ویژه فیلمی پرکشش و ماجرامحور است که با پرداختی طنزآمیز و موقعیت‌های جذاب همچنین بازی یکدست و مناسب بازیگران به هدف اصلی‌اش (سرگرمی در سینما) رسیده است. فیلم دارای یکدستی خاصی است و به لحاظ ساختار و فیلمنامه تلاش شده بیشتر به سمت رئال حرکت کند اما فانتزی در آن مستتر شده است. سومین ساخته کیایی دارای اشکالاتی هم هست از جمله علاقه ناگهانی کاوه (هومن سیدی) به شهرزاد (میترا حجار) در موقعیتی که کاوه از ازدواج نامزدش به تازگی مطلع شده اما کیایی تلاش کرده این اشکالات را با استفاده از عناصر بصری و ایده‌های خلاقانه‌ای چون سرقت ماشین عروس یا نمای ساختمان نیمه‌کاره بپوشاند. در کل «خط ویژه» علاوه بر آنکه نظر منتقدان و نویسندگان را به خود جلب کرد توانست نظر علاقه‌مندان به هنر هفتم را نیز جلب کند و در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین نگاه مردمی را از آن خود کرد. گفت‌وگویی با مصطفی کیایی درباره فیلم، فعالیت در بخش خصوصی، زمان نمایش و... ترتیب دادیم که از نظرتان می‌گذرد.
 باید بتوان تماشاگر را به سینما کشاند
 «خط ویژه» یک فیلم اجتماعی خوب و سرگرم‌کننده است، بسیاری معتقدند این نوع فیلم‌ها نیاز امروز سینما برای حل بحران تماشاگر است.
به شخصه به سینمایی معتقدم که با بخش وسیعی از مخاطب ارتباط برقرار کند. به سینما باید به عنوان یک هنر- صنعت توجه کرد و باید با ساختار خوب و مناسب همچنین قصه‌پردازی درست، تماشاگر را به سینما کشاند و باعث چرخش صنعت سینما شد. همیشه فکر می‌کنم بهترین حرف‌ها و دغدغه‌ها را اگر بتوان در قالب درام درست برای مخاطب تعریف کرد به درستی می‌توان با او ارتباط برقرار کرد.
لحنی که در «خط ویژه» به آن رسیدم بعد از ساخت دو فیلم قبلی بود. «خط ویژه» در راستای دغدغه‌های اجتماعی خودم بود زیرا به دقت اطراف و جامعه‌ام را نگاه می‌کنم. اگر نگاهی دقیق به اطراف خودمان بیندازیم با واقعیت‌های اجتماعی فراوانی مواجه می‌شویم که من در این فیلم سعی کردم بخش‌هایی که ممکن است آزاردهنده و گزنده باشد را با لحن شوخی و طنز همراه کنم که ماحصل آن را روی پرده می‌بینیم.
 «خط ویژه» شوخی‌های جسورانه و بعضا گزنده‌ای دارد بویژه در رویکرد پرداخت شخصیت آقازاده؛ چقدر فیلمنامه با ممیزی یا توصیه مواجه شد؟
فیلمنامه دیگری به نام «آقازاده‌ها» به ارشاد ارائه کردم که کاملا رد شد، در آن فیلمنامه انتقادات تندتری به آقا‌زاده‌ها وجود داشت که کاملا رد شد. برای دریافت پروانه ساخت «خط ویژه» تقریبا یک سالی دوندگی کردم تا پروانه را گرفتم. به هرحال هرکسی از راه می‌رسید توصیه‌ای می‌کرد اما خوشبختانه در روزهای پایانی دولت قبلی پروانه ساخت فیلم به صورت شگفت‌انگیزی صادر شد و ما هم بلافاصله پیش تولید را شروع کردیم. متاسفانه از نظر مالی به مشکل برخوردیم اما مشکلات مرتفع شد. مهم‌ترین اتفاق برای «خط ویژه» گرفتن پروانه نمایش آن بود که بدون هیچ اصلاح یا ممیزی فیلم روانه اکران شد.
 با توجه به رد شدن فیلمنامه «آقازاده‌ها» چگونه دوباره سراغ این موضوع حساس رفتید؟
من جزو آن دسته آدم‌هایی هستم که اگر قصد کنم کاری را انجام دهم، آن را به سرانجام می‌رسانم. برخی واقعیات اذیتم می‌کرد و برایم به دغدغه تبدیل شده بود، تصمیم گرفتم با فیلمنامه‌ای دیگر به سراغ این موضوع بروم. فیلمنامه دیگر (خط ویژه) را نوشتم که شخصیت‌های فیلم آقازاده در آن حضور داشتند اما آنها را با یک قصه دیگر به این داستان وارد کردم. مصر بودم فیلم سو‌م را در این فضا بسازم زیرا آقازاده‌ها و مسائل پیرامون آنها دغدغه‌ام شده بود.
فیلمنامه‌هایم از فضای واقعی جامعه متأثر است
 پایان قصه به‌گونه‌ای طراحی شده که شخصیت‌های داستان که نیت کمک کردن به مردم را داشتند به دست قانون می‌افتند اما «آقازاده» بی‌هیچ مشکلی به کار خود ادامه می‌دهد.
اصولا فیلمنامه‌های من از فضای واقعی جامعه متاثر است. تلاش داشتم به باورعمومی و اتفاقات رخ داده در جامعه نزدیک شوم تا مخاطب آنچه می‌بیند برایش قابل لمس و باورپذیر باشد. آنچه که ما دیدیم و شنیدیم دانه‌درشت‌ها از دست قانون فرار کردند و خرده‌پاها دستگیر شدند.
 استفاده از صحنه‌های هلی‌شات در ابتدای فیلم و نزدیک شدن به شخصیت‌ها بسیار حساب شده بود.
شیوه کارم اینگونه است که چیزی از کار بیرون نزند اعم از دکوپاژ، بازی، موسیقی، فیلمبرداری و... همه در خدمت داستان باشد به شروع و پایان فیلم پیش از آنکه اجرا کنم فکر کرده بودم. در شروع داستان از بالا به یک کلانشهر و یک فضای بازی داخل شهر می‌رویم و از همان فضا در انتهای فیلم به لانگ بازمی‌گردیم. از نظر مفهومی به فضای داستانی ما این شروع و پایان بسیار کمک می‌کرد. فیلمبرداری پلان‌های هلی‌شات کار سختی بود اما با کمک بچه‌ها تمرین کردیم و از عهده آن برآمدیم. پلان اول ما روی خیابان جردن با دستگاه پرواز داشتیم. ضبط این صحنه‌ها بسیار سخت بود زیرا تعداد آدم‌ها زیاد بود و سختی کار را دوچندان می‌کرد اما من سختی‌ها را به جان خریدم زیرا معتقدم باید به مخاطب احترام بگذاریم و برای آنها وقت صرف کنیم.
مخاطب سینما، قصه‌گویی کلاسیک را می‌پسندد
 فیلم به دور از پیچیدگی‌های فرمی که این روزها بیشتر مورد توجه کارگردانان هم نسل شما است، قصه خود را ساده و روان روایت می‌کند، چگونه به این ساختار رسیدید؟
در فیلم قبلی هم تجربه این نوع روایت را داشتم با ساخت آثار قبلی به این نتجیه رسیدم مخاطب سینما هنوز روش قصه‌گویی کلاسیک را دوست دارد و با قهرمان قصه به خوبی همراه می‌شود؛ با خوشحالی آن خرسند و با ناراحتی آن غمگین می‌شود. مشکلی که سینمای ایران با آن روبه‌رو شده این است که قهرمان در سینمای ایران کمرنگ شده است. سعی کردم در کارهایم به قهرمان و شیوه قصه‌گویی کلاسیک نزدیک شوم. «خط ویژه» دارای گروه چند نفری قهرمان‌هاست و قصه این گروه برای مردم مهم شده است. مردم این نوع شیوه قصه‌گویی را دوست دارند و با روایت ساده همپا می‌شوند البته نباید از این امر غافل شویم که این نوع روایت سخت‌ترین روش‌ فیلمنامه‌نویسی است.
 تعدد شخصیت‌ها در داستان جای گرفته و قصه‌ هریک به خوبی روایت می‌شود. انتخاب بازیگران و نوع بازی‌ها در این تیم از اهمیت خاصی برخوردار بود.
تعدد شخصیت‌ها لازمه نوع فیلمنامه است زیرا فیلمنامه ماجرامحور بود و تلاش کردم در این راستا آدم‌ها تبدیل به شخصیت شوند و مخاطب بخوبی بتواند با قصه‌های آنها همراه شود. ما سعی می‌کردیم با موجزگویی درباره هریک از کاراکترها‌ آنها را در دل داستان تبدیل به شخصیت کنیم تا مخاطب با هریک از آنها احساس نزدیکی کند و همذات‌پنداری بهتری پیدا کند. گروه چند نفری قهرمان مسیر ما را در انتخاب بازیگران خیلی سخت کرده بود، باید ترکیبی کنار هم حاضر می‌شدند که برآیند آنها نقش اصلی داستان بود و در واقع یک تیم، نقش اصلی بودند. من درباره بازیگری وسواس خاصی دارم و در این اثر چیدمان بازیگران، رنگ‌آمیزی آن و نوع جنس بازی‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار بود. معتقدم بازی بازیگر نباید از فیلم بیرون بزند و باید به یک جنس واقعی و رئال نزدیک می‌شدیم. خدا را شکر اتفاق خوبی در بازی‌ها رخ داد و یکدستی خوب و دقیقی صورت گرفت. به عقیده من نمی‌توان گفت کدامیک از بازیگران در این فیلم از دیگری بهتر بازی کرده، کار تیمی درست انجام شد. در نوع هدایت و بازی‌گیری این نکته حایز اهمیت است که کارگردان بداند چه چیزی می‌خواهد، انتخاب بازیگر مهم است اما رسیدن به نقش و خط فکری و مسیر داستان از اهمیت خاصی برخوردار است که در این کار من خواسته‌هایم را مطرح کردم و بازیگران هم بخوبی تلاش کردند در مسیر قصه کاراکتر‌ها را خلق کنند.
 تلاش کردیم از فضای رئال خارج نشویم
 برخی بازیگران از جمله مصطفی زمانی و هومن سیدی نسبت به کارهای قبلی، متفاوت ظاهر شدند که طراحی گریم و لباس هم در ارائه نقش به آنها کمک کرده بود.
با مهرداد میرکیانی، طراح گریم جلسات مختلفی داشتیم و به یک ترکیب نهایی برای گریم شخصیت‌ها رسیدیم. تلاش کردیم با استفاده از گریم بازیگران نسبت به کاراکترهایی که قبلا بازی کردند خاص‌تر باشند اما به فضای فانتزی نزدیک نشده و از فضای رئال خارج نشویم.
کار در بخش خصوصی اعتماد به نفس می‌دهد/ مخالف سینمای نفتی هستم
 شما از معدود کارگردانانی هستید که در بخش خصوصی فیلم می‌سازید در شرایطی که بسیاری از کارگردانان تلاش می‌کنند از بودجه ارگان‌های مختلف برای ساخت فیلم بهره ببرند. شرایط کار در بخش خصوصی چگونه است؟
کار در بخش خصوصی به من اعتماد به نفس می‌دهد. با توجه به اعتقادم به سینمای صنعتی در بخش خصوصی فعالیت می‌کنم. معتقدم سینماگر باید روی پای خودش بایستد و خرج خودش را در آورد و با درآمد خودش به سراغ ساخت کار بعدی برود. وقتی سینما بودجه‌اش از جاهای دیگر تامین شود نتیجه این است که فروش برای سازندگان مهم نیست. با سینمای نفتی مخالفم. با سینمای سفارشی، رانتی، فاخر یا هر اسمی که روی این نوع تولیدات گذاشته می‌شود، مخالفم. خوشحالم مخاطب با فیلمم ارتباط برقرار می‌کند و حاضر است برای فیلم من پول بدهد و چرخه سینما بچرخد. اگر انرژی و هزینه‌ای که صرف فیلم‌های دولتی می‌شود صرف زیرساخت‌های سینما شود وضعیت سینما رو به بهبود خواهد رفت. همه فضاهای سینماها و تبلیغات درگیر فیلم‌های دولتی می‌شود و متاسفانه فیلم‌های بخش خصوصی با کمری باریک و گردنی نحیف از نظر امکانات (تبلیغات و سالن‌های سینما) باید در مقابل اینها بایستند، با این وضعیت قطعا بخش خصوصی دچار مشکل می‌شود. دولت باید مشکلات زیرساخت‌ و سالن‌های سینما را حل کند اما متاسفانه شاهد هستیم در اکران نوروز بهترین فیلم از نگاه تماشاگران کمترین سینما را در اختیار دارد.
به عقیده من اگر در بخش خصوصی انتخاب تهیه‌کننده و کارگردان درست صورت بگیرد و مدیریت پروژه درست باشد و اسپانسر درست انتخاب شود مشکلی پیش نمی‌آید. در این اثر از زمانی که تهیه‌کننده دوم اضافه شد راحت کار جلو رفت، در همه امور بخش خصوصی بازده بهتری دارد. شاهد بودیم فیلم‌هایی که هزینه‌های میلیاردی داشتند حتی به اندازه فیلم‌های 700 میلیونی بخش خصوصی فروش نداشتند. خط ویژه در بخش خصوصی با هزینه کمتر از یک‌میلیارد تولید شد و بازتاب و جذب مخاطب و توجه منتقدان نسبت به فیلم را هم شاهد هستید.
 بسیاری معتقدند تیزر فیلم بخوبی از عهده معرفی اثر به مخاطب برنمی‌آید. فیلمی که مخاطب اصلی آن جوانان هستند به درستی معرفی نشده است.
تیزرهای درست، دقیق و حساب شده آماده شد و معرف خوب فیلم ما بود اما از سوی سازمان صدا و سیما کد دریافت نکرد. در تدارک ساخت تیزر جدید هستیم.
 عده‌ای از کارشناسان از جمله رئیس شورای صنفی نمایش معتقدند زمان اکران فیلم زمان مناسبی نبود و به اصرار تهیه‌کننده فیلم در اکران نوروزی جای گرفت، نظر شما درباره زمان نمایش فیلم چیست؟
با نمایش فیلم در اکران نوروز موافق بودم، «خط ویژه» باید می‌فروخت. شاید به این دلیل دوستان معتقدند فیلم زمان خوبی اکران نشد زیرا نباید در کنار دو فیلم «چ» و «معراجی‌ها» اکران می‌شد. این دو فیلم از مناسبات و فضای خاص حمایتی برخوردارند و هر فیلمی در کنار آنها به مشکل برمی‌خورد. تعداد سینماهایی که به فیلم ما اختصاص یافته نسبت به دیگر فیلم‌ها کمتر است اما ظرفیت سالن‌ها تکمیل است. اگر سینماهای فیلم ما به تعداد یکی از این دو فیلم بود فروش ما 3 برابر می‌شد.


Page Generated in 0/0183 sec