دانشگاه استکهلم سوئد سرانجام به وحید سعادتطلب، دانشجوی ایرانی که در پایاننامه خود از شهید سلیمانی تقدیر کرده بود، اجازه دفاع داد
گروه سیاسی: پس از شهادت مظلومانه و ناجوانمردانه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، غرب از هیچ تلاشی برای بایکوت نام و یاد سیدالشهدای مقاومت فروگذار نبود. مسدود کردن حسابهای کاربری که در شبکههای اجتماعی در تجلیل و در ارتباط با شهید سلیمانی به تولید محتوا میپرداختند، از جمله اقدامات غرب برای بایکوت نام فرمانده شهید نیروی قدس سپاه بود. البته چنین واکنشی از سوی غربیها دور از انتظار نبود. از همان روزهای ابتدایی شهادت حاجقاسم این موضوع مطرح بود که «شهید سلیمانی» خیلی بیشتر از «سردار سلیمانی» برای دشمنان ترسناک است، چرا که اساسا شخصیت والا و وجوه الهامبخش حاجقاسم برای جریان مقاومت و مردم آزاده دنیا همواره برای غرب هراسانگیز بوده است.
در جدیدترین مورد از تلاش غرب برای بایکوت نام شهید سلیمانی، ممانعت از دفاع یک دانشجوی ایرانی از پایاننامهاش خبرساز شد.
وحید سعادتطلب، دانشجوی ایرانی که در مقطع دکتری در دانشگاه استکهلم سوئد مشغول تحصیل است، به دلیل تقدیر از شهید سلیمانی در پایاننامه، در دفاع از پایاننامه خود دچار مشکل شد. این دانشجوی مقطع دکتری، پایاننامه خود را به شهیدان حاجقاسم سلیمانی، مرتضی آوینی و مرتضی مطهری تقدیم کرده و دانشگاه تا چندی پیش از برگزاری مراسم دفاع او جلوگیری کرده بود.
وحید سعادتطلب باید ۱۲ اسفند سال جاری از پایاننامهای دفاع کند که به احتمال زیاد این جلسه با حضور پلیس استکلهم و تحت تدابیر امنیتی برگزار میشود. وی در گفتوگو با ایسنا به شرح جزئیاتی از ماجرای ممانعت دانشگاه استکهلم از دفاع پایاننامهاش پرداخت. سعادتطلب در پاسخ به این سوال که با پیچیدن خبر ماجرای پایاننامهاش در رسانهها، چه بازخوردهایی گرفت، گفت: فقط پیام و ایمیلهای مثبت گرفتم. مردم ایران فقط پیام حمایتی دادند و برایم دعا میکردند و پیامهایی که در سوئد دریافت کردم، اغلب این بود که صدای اقلیتها اینجا شنیده نمیشود و چه خوب که یک نفر صدایش را بالا برد. مردم شجاعت و انگیزه پیدا کردند که حرفشان را بزنند و از سروصدای رسانههای غرب نترسند. امثال من که میخواهیم اینجا حرف حق بزنیم، باید یکدیگر را پیدا کنیم و من خوشحالم که اینجا در سوئد، جمع کثیری توانستیم یکدیگر را پیدا کنیم. اینجا کسانی را پیدا کردم که همه حقطلبند. فقط صدایشان را بلند نکرده بودند. این دانشجوی ایرانی با اعلام اینکه از انتخاب خود مبنی بر تقدیر از شهید سلیمانی مطمئن بوده، اظهار کرد: مطمئن بودم میخواهم اسم شهدا را بنویسم. من هرگاه از فضای درس و دانشکده خسته میشدم، به خانه میآمدم و مستند «روایت فتح شهید آوینی» را میدیدم. با این کار آرام میشدم؛ صدای شهید آوینی همیشه به من آرامش میداد. درباره حاجقاسم هم خیلی مطالعه کردم و مستندهایش را در سوریه و عراق میبینم و میفهمم چه مهره کلیدیای برای کشورم بوده است. اگر حاجقاسم نبود، معلوم نبود چه بلایی سر کشورم میآمد. درباره شهدای ۸ سال دفاعمقدس نیز باید بگویم به هر روی انسان با آنها زیست دارد و میفهمد آنها چقدر زنده هستند. این فکر نیست، الهامی است که به قلب مینشیند. این انتخاب من نبود، یک الهام بود. این تفکر، منحصر به میدان جنگ فیزیکی نیست و در حوزه روانی هم وجود دارد. سعادتطلب در بخش دیگری از مصاحبه خود گفت: من آقازاده نیستم. روستازادهام و با هیچ نهادی ارتباط ندارم. دست هر نهادی را هم که امنیت کشورم را تامین کند، میبوسم و وظیفه دارم از آنها تقدیر کنم. در نخستین فرصتی هم که به ایران بیایم، به یک پادگان خواهم رفت و پوتین سربازها را واکس میزنم که عرقم را به وطن نشان دهم. وظیفه دارم از کسانی که تمامیت ارضی کشور را حفظ میکنند، تقدیر کنم. وی در توضیح اعمال محدودیت دانشگاه استکهلم بر دفاع او از پایاننامهاش نیز اظهار کرد: یک روز در دانشگاه با من جلسهای گذاشتند و روی نام این ۳ شهید عزیز تاکید کردند و گفتند عدهای در دانشگاه و حتی در استکهلم از این موضوع ناراحت هستند. آنها اصلا با بحث علمی کار ندارند. ببینید! رساله من درباره تصفیه آب و هوا از طریق مواد جاذب کربنی است و ماجرای تقدیم هیچ ارتباطی به موضوع پایاننامه ندارد.
سعادتطلب ادامه داد: من قرار است سوم ماه مارس دفاع کنم؛ حضور در مراسم دفاع برای عموم آزاد است. گروههای منافق هم فراخوان اعتراضی دادهاند اما به امید خدا دوستانم از مسجد امام علی(ع) استکهلم در این جلسه حضور پیدا میکنند. احتمال زیاد پلیس استکلهم هم حضور خواهد داشت. در ابتدای امر، دانشگاه به طور کل جلسه دفاع من را از دستور کار حذف کرد اما بعد از جلسه فهمیدند این خلاف آزادی بیان است و منصرف شدند. اسم شهدای ما خاری در چشم برخی است. نور که میآید، ظلمت میترسد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا فکر میکرد به سوژه رسانهها تبدیل شود، گفت: نه! اصلا فکر نمیکردم. فکر میکردم در جلسه دفاع از من درباره مفهوم شهادت سوال شود و من برای خارجیها درباره این مفهوم و چرایی تقدیم پایاننامهام به حاضران توضیح دهم. فکر کردم این چند خط تقدیم به خط فارسی، برایشان جذاب باشد. هدفم این بود اگر از من پرسیدند، راجع به شهدا به آنها توضیح دهم. میخواستم از شهید مطهری بگویم که ایدئولوژیست انقلاب ما بود. زبان شیرین فلسفی شهید مطهری، اسلام بویژه اسلام سیاسی و جرات حرف زدن را در دلم تثبیت میکرد. میخواستم از روایت شهید آوینی بگویم یا از شهید سلیمانی حرف بزنم که مرد میدان بود. میخواستم بگویم اگر اینها نبودند، خاورمیانه غارت شده بود.
وی با اشاره به تاثیر مسؤولان دانشگاه استکهلم از پروپاگاندای آمریکا در ارتباط با شهید سلیمانی اظهار کرد: تصورشان از حاجقاسم همان پروپاگاندایی است که آمریکا برایشان ساخته است. در بین غربیها آدمهای خوب زیادند، هرچند سیاستمدار فاسد هم زیاد دارند. در عین حال باید بگویم مردم خیلی سراغ مطالعه عمیق نمیروند و صرفا به حرف رسانهها اکتفا میکنند. آنها نمیفهمند حاجقاسم یک قهرمان ملی است. کالبد رسانهای در غرب، آدمها را تبدیل به عروسک خیمهشببازی کرده است.
این بت رسانهای غرب باید شکسته شود. سعادتطلب در توضیح علت علاقهاش به شهدا نیز گفت: من نخستینباری که میخواستم از ایران به سوئد بیایم، گریهام گرفت. از خودم پرسیدم آیا این گریه از دلتنگی است؟ اما عمیقتر که شدم، دیدم نه! از تقدس خاک ایران است که هرکس در وجودش حس میکند. من احساس میکنم شهدا برادرم هستم. گلولههایی را که آنها خوردند از نظر روانی احساس میکنم.
وی ادامه داد: با شهدا انس دارم؛ در این باره کتاب میخوانم و مستند میبینم. آنها مرا از تنهایی ذهنی بیرون میآورند. شهدا زندهاند و من حضورشان را احساس میکنم. دایی بنده شهید اسدالله بهاری از شهدای دفاعمقدس هستند؛ بچه که بودم یادم است پیکرش بعد از ۱۳ سال بازگشت. وقتی پیکرش آمد ناخودآگاه گریه کردم و درونم چیزی شعلهور شد. صداقت و جاودانه بودن آنها برایم روشن است. هرگاه از شهدا یاد میکنم، نشانههایشان را میبینم.