محمدحسین مهدویزادگان: ضدانقلاب مانند 44 سال اخیر بیاعصاب است! گویا حضور سفیر سوییس با حجاب چادر در قم و دیدار وی با برخی شخصیتهای دینی و حوزوی، خط قرمز پررنگ مدعیان دموکراسی آمریکایی - اروپایی مبنی بر سرکوب مذهب و عقیده را به بدترین نحو ممکن زیر پا گذاشته است! سایت شبکه بیبیسی فارسی در این باره مینویسد: «خانم لوزانو (سفیر سوییس در تهران) به قم سفر و از زیارتگاه (حضرت) معصومه(س) در این شهر دیدن کرد. حضور او با چادر در کنار یک روحانی، واکنشها و انتقادات بسیاری از کاربران را به دنبال داشته است. با توجه به شرایط کنونی در ایران و اجباری بودن حجاب، حضور با حجاب «الیویری لوزانو» در قم پیام دیگری برای مردم ایران دارد. برخی گفتهاند استفاده از چادر و سفر به قم نادیده گرفتن ماهها مبارزه مردم برای آزادی است!»
علاوه بر شبکه بیبیسی، شبکههای سعودی اینترنشنال، منوتو و رادیو فردا نیز هر یک به نوعی خشم خود را از این اقدام «نابخشودنی»(!) خانم سفیر اعلام کردهاند. صورتمساله مشخصتر از آن است که تصور میشود! امروز کسانی در آن سوی مرزها مشغول پمپاژ شعار زن، زندگی، آزادی هستند که حتی تحمل استفاده تزیینی از چادر توسط سفیر سوییس در ایران را ندارند! البته از کسانی که «پرویز ثابتی»، «مصی علینژاد» و «مریم رجوی» را که تار و پود فکری آنها بر اساس همپوشانی توحش اکتسابی و خشونت ذاتی شکل گرفته است، نباید انتظاری بیش از این داشت! گویا ضدانقلاب خارجنشین خود نیز این دروغ را باور کرده است که وزن و نقشی فراتر از حدود و ثغور تعیینشده از سوی دستگاههای امنیتی غرب میتواند ایفا کند.
واقعیت امر این است که مهرههای ضدانقلاب به لحاظ عملیاتی و زمانی، کارویژه و تاریخ مصرف معینی از سوی دستگاههای امنیتی و سیاسی غرب دارند. ایجاد و بقای اپوزیسیون خارجنشین، نه معلول هوش سیاسی و رویکرد جمعی آنها و نه معلول جایگاه نداشته آنها در بین ملت ایران است! نیروی محرکه اعتراضات اخیر ضدانقلاب در خیابانهای بروکسل و رم، سیاستمدارانی هستند که هر زمان بخواهند از امثال علینژاد و بنیادی به عنوان اسب شطرنج و هر زمان بخواهند، به عنوان سربازی بیمایه استفاده میکنند که تنها کارویژه آن، پر کردن صفحه بازی است! اخیرا حامد اسماعیلیون که در توهم رهبری شیاطین در مواجهه با نظام و ملت ایران به سر میبرد، در تجمع رم خطاب به کشورهای میزبان و حامی جریانات ضدانقلاب گفت مخالفان نظام جمهوری اسلامی، با حمایت یا بدون حمایت کشورهای دموکراتیک، نظام ایران را سرنگون خواهند کرد!
این مهره ورشکسته که این روزها ارتباطات گستردهای نیز در پشت پرده با سران منافقین تروریست برقرار کرده، حتی جرات نکرده است لقبی جز «دموکراتیک» را در قبال صاحبان غربی خود به کار ببرد اما در عین حال در توهماتش برای آنها نیز خط و نشان کشیده است! جریانات ضدانقلاب در حالی خود را یک «جریان اصیل» تلقی میکنند که این روزها در برابر مقامات اروپایی در راستای تروریست قلمداد کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زانو زده و حتی در انتظار تصویب مصوبه پیشنهادی سنای فرانسه به شورای اروپا مبنی بر اعطای پناهندگی سیاسی آسان به اغتشاشگران در ایران و جلوگیری از اخراج مبارزان ساختگی راه آزادی از این کشورها هستند.
آنچه در جریان عملیات روانی و تبلیغاتی ضدانقلاب در ماجرای استفاده سفیر سوییس در تهران از حجاب چادر در سفر به قم گذشت، بار دیگر نشان داد جریانات ضدانقلاب زمانی که در توهم «خودبرترپنداری» خود غرق میشوند، حتی دستان صاحبان خود را نیز گاز میگیرند! بهتر است بازیگران پشت پرده پروژه محکوم به شکست «بازسازی اپوزیسیون خارجنشین» یک بار در اتاقهای فکر خود، ماجرای دستگیری سال 2003 مریم رجوی و دهها تن از اعضای ارشد منافقین در فرانسه را مرور کنند؛ جایی که قرار بود به فرمان رجوی و ابریشمچی، 25 نفر از بریدگان سازمان منافقین در سرتاسر خاک اروپا مورد «تسویه حساب ایدئولوژیک» قرار گرفته و به قتل برسند! حتی خودسوزی اعضای منافقین به دستور سازمانی مریم قجرعضدانلو نیز منجر به آن نشد تا دستگاههای امنیتی فرانسه بدون اخذ تعهدات خاص از مهرههای گروهک نفاق درباره «لزوم بازی در مدار تعیینشده از سوی غرب» آنها را آزاد سازند. اکنون ۲ دهه از آن ماجرا گذشته است و بدنه جریان ضدانقلاب و حتی برخی لیدرهای مقطعی و بادکنکی این جریان، هنوز نسبت خود و سیاستمداران و دستگاههای امنیتی غرب را بخوبی نمیدانند. بهتر است این افراد خودفروخته بدانند غرب در زمان موعود خود، بر سر کشتن شاهمهرههایش مانند بن لادن، میلوشوویچ، زرقاوی، ابوبکر البغدادی و... لحظهای تامل نکرد، حال جایگاه چنین افراد حقیر و بیوزنی در قاموس امنیتی - سیاسی غرب که مشخص است! قطعا بزودی برگههای غیررسمی تعهد دیگری از سوی لیدرهای ضدانقلاب در اتاقهای مخفی سرویسهای اطلاعاتی غرب پر خواهد شد!